English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (7 milliseconds)
English Persian
inguinal کشاله رانی
Other Matches
dump شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
reptant کشاله کش
inguinal region کشاله ران
groins کشاله ران
groin کشاله ران
inguinal مجرای کشاله ران
inguinal capal مجرای کشاله ران
inguinodynia درد کشاله ران
orthodromics کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
floatable قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
femoral رانی
ranee رانی
crural رانی
rani رانی
canoe قایق رانی
d. of a speech سخن رانی
voluptuously باشهوت رانی
ejection بیرون رانی
extrusion روزن رانی
salaciousness شهوت رانی
salacity شهوت رانی
oratorship سخن رانی
oarsmanship کرجی رانی
yachting قایق رانی
wheelchair ویلچر رانی
canoes قایق رانی
voluptuousness شهوت رانی
motoring اتومبیل رانی
repression واپس رانی
wheelchairs ویلچر رانی
platform سخن رانی کردن
to give a lecture سخن رانی کردن
to go on the stump سخن رانی کردن
harness racing ارابه رانی تک اسبه
harness race مسابقه ارابه رانی
to gratify ones passions شهوت رانی کردن
funeral oration سخن رانی برسرجنازه
platforms سخن رانی کردن
drive way مسیر اتومبیل رانی
inland navigation کشتی رانی در رودخانه ها
shipping company شرکت کشتی رانی
pultrusion process فرایند کشش رانی
pawn roller پیاده رانی شطرنج
pawn push پیاده رانی شطرنج
ox goad نیزه گاو رانی
regatta مسابقه کرجی رانی
regattas مسابقه کرجی رانی
sailing orders دستور کشتی رانی
salaciously از روی شهوت رانی
nautically از لحاظ کشتی رانی
magnetic potential نیروی مغناطیس رانی
loxodromics کشتی رانی در خط مایل
seaworthy قابل کشتی رانی
libidinously از روی شهوت رانی
shippable قابل کشتی رانی
innavigable غیرقابل کشتی رانی
extrudate محصول روزن رانی
cabotage کشتی رانی ساحلی
auto drome پیست اتومبیل رانی
aerostation کشتی رانی هوایی
lectureships سمت سخن رانی
sprinting مسابقه اتومبیل رانی
lectureship سمت سخن رانی
boats قایق رانی کردن
boat قایق رانی کردن
auto racing مسابقه اتومبیل رانی
ease all درکرجی رانی ایست
motor vehicle passenger مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
trialling مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
motor vehicle passenger سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
lift سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
car passenger سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
ride [American E] سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
car passenger مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
red flag پرچم قرمز اتومبیل رانی
row a race مسابقه کرجی رانی دادن
Carpool هم سفری [گردشگری] [خودرو رانی]
loxodromic وابسته به کشتی رانی در خط مایل
harness horse اسب مخصوص ارابه رانی
drag racing مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
effective electromotive force نیروی برق رانی موثر
active emf نیروی برق رانی موثر
contact electromotive force نیروی برق رانی مجاورتی
coasting کشتی رانی در طول ساحل
moto بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
matinTes مسابقه ارابه رانی در روز
navigation river رودخانه قابل کشتی رانی
oceanshipping روشهای کشتی رانی دراقیانوس
matinees مسابقه ارابه رانی در روز
matinee مسابقه ارابه رانی در روز
starting motor راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
starter motor راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
starter راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
circumnavigate دورتادورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی کردن
under- در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
under در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
to row a race در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
kite track مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
eloge سخن رانی بافتخارکسیکه درگذشته است
portolano راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
sapphic vice شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
to pander any one's lust وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
circumnavigation کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
icekhana اتومبیل رانی روی سطح یخ بسته دریاچه
circumavigator کسی که دور گیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
speedway مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
off road racing مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
tirm oval پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
lap money جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
tracked پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
hopple وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobble وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbled وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbles وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbling وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
off roader شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
lines رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
line رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
moto cross مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
pits منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pit منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
toe weight وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
booster cable [jumper cable] کابل باتری به باتری [اتومبیل رانی ]
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com