English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (16 milliseconds)
English Persian
lateen sail کشتی دارای بادبان سه گوش
lateener کشتی دارای بادبان سه گوش
Search result with all words
ketch کشتی دارای بادبان جلو و عقب
ketches کشتی دارای بادبان جلو و عقب
ssquare rig کشتی دکل دار دارای بادبان خم شده بطرف دکل
Other Matches
foresail بادبان عمده دگل جلو کشتی بادبان پایین
skysail بادبان فوقانی کشتی
frigates کشتی بادبان دار
miz واپسین بادبان کشتی
frigate کشتی بادبان دار
mainsail بادبان اصلی کشتی
head sail بادبان جلو کشتی
mizzen واپسین بادبان کشتی دو دگلی
mizen واپسین بادبان کشتی دو دگلی
lugger کشتی کوچک با بادبان چارگوش
jibbed بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jib بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jibs بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jibbing بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
downhaul طناب مخصوص کشیدن بادبان کشتی
shrouded طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
shroud طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
ship rigged دارای بادبان مربع
boatswain افسری که مسئول افراشتن بادبان ولنگر طنابهای کشتی است
boatswains افسری که مسئول افراشتن بادبان ولنگر طنابهای کشتی است
sloop rigged قایق دارای یک دکل و بادبان 3گوشه
langrage اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langrel اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langridge اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
sailed کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sailings کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sail کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
working sails بادبان معمولی که با بادبان سبک یا سنگین در موقع تغییرشدت باد فرق دارد
stern wheeler کشتی دارای پروانه درعقب
bilgy دارای بوی گنداب کشتی
tonner کشتی دارای تعداد معینی فرفیت
convoys کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoy کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
topgallant سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
scupper سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
load line خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
ship's manifest صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
respondentia وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
hawse سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
supercargo نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
keel حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
dan runner کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
waterline خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
keels حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
gunroom مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
embarkation بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
lazar housek عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
bill of health گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
windjammer یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
quarterdecks عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
overboard از کشتی بدریا روی کشتی
sailboats کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboat کشتی بادبانی کشتی بادی
piracy هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
vela بادبان
inhaul بادبان کش
sailcloth بادبان
velorum بادبان
brail بادبان
inhauler بادبان کش
batten pocket بادبان
sailings بادبان
sail بادبان
sailed بادبان
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
free on boand تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
fill away بادبان برافراشتن
catboat قایق تک بادبان
reefer بادبان جمع کن
unfurling بادبان گستردن
unfurled بادبان گستردن
unfurl بادبان گستردن
fill away بادبان اراستن
cut of sail برش بادبان
reefers بادبان جمع کن
halyard ریسمان بادبان
main sail بادبان اصلی
mizzen sail بادبان پاشنه
to clew up[ a sail بالاکشیدن بادبان
unfurls بادبان گستردن
goosewing دو پهلو بادبان
to take in a reef بادبان را تو گذاشتن
mainsail بادبان اصلی
foresail بادبان سینه
topsail بالاترین بادبان
halliard ریسمان بادبان
lateen sail بادبان سه گوش
jackstay بادبان بند
foot پایین بادبان
jigger بادبان کوچک
lateen rig بادبان 3 گوشه
sail area سطح بادبان
gaskets بادبان بند
gasket بادبان بند
inhauler ریسمان بادبان کش
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
under bare poles با دکل خالی بی بادبان
brail up جمع کردن بادبان
sail loft جایگاه بادبان سازی
luff لبه جلویی بادبان
topsoil بادبان اصلی ناو
flying jib بادبان سه گوش کوچک
rigs بادگل و بادبان اراستن
airing هوا خوری بادبان
shake-out باز کردن بادبان
afterleech بادبان جلوی قایق
clew گوشه پایین بادبان
rigged بادگل و بادبان اراستن
atrip مربوط به بادبان برافراشته
rig بادگل و بادبان اراستن
head sail بادبان جلوی دکل
set sail بالا بردن بادبان
furling پیچیدن و بستن بادبان
shake-outs باز کردن بادبان
furled پیچیدن و بستن بادبان
shake out باز کردن بادبان
furl پیچیدن و بستن بادبان
press of sail or canvas بادبان بفراخور باد
tackline طناب بادبان جلو
furls پیچیدن و بستن بادبان
semi naufragium نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromy کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
gaff headed بادبان چهارضلعی نیازمند به میله
jibs بادبان سه گوشه جلوی دکل
booming تیر افقی وصل به بادبان
mizzen sail بادبان روی دکل فرعی
foretoppsail بادبان بالای شراع صدر
parachute spinnaker بادبان سه گوش قایقهای تفریحی
boom تیر افقی وصل به بادبان
reef پیچیدن و جمع کردن بادبان
mainsheet طناب حافظ بادبان اصلی
boomed تیر افقی وصل به بادبان
jibbed بادبان سه گوشه جلوی دکل
jib بادبان سه گوشه جلوی دکل
bend بستن بادبان به تیر دکل
foresail بادبان سه گوش در جلوی دکل
windsurfers تخته موج سواری با بادبان
windsurfer تخته موج سواری با بادبان
dumb barge کرجی بی بادبان یابی موتور
backs تنظیم بادبان پشت کمان
flying dutchman قایق بادبان دار 3 نفره
spinnaker بادبان 3 گوشه بشکل بالن
booms تیر افقی وصل به بادبان
back تنظیم بادبان پشت کمان
staysail بادبان 3 گوشه روی سیم
genoa بادبان عریض برای مسابقه
windsurfing موج سواری با تخته و بادبان
sky scraper بادبان سه گوش بسیار بلند
jibbing بادبان سه گوشه جلوی دکل
head دستشویی قایق بالای بادبان
reefs پیچیدن و جمع کردن بادبان
sheet طناب تنظیم بادبان ناو صفحه
gibes تغییر محل بادبان به سمت مخالف
sheet down ثابت کردن بادبان در مقابل باد
jibing تغییر محل بادبان به سمت مخالف
jibes تغییر محل بادبان به سمت مخالف
jibed تغییر محل بادبان به سمت مخالف
jibe تغییر محل بادبان به سمت مخالف
spinnaker pole تیری که بادبان 3 گوشه به ان وصل میشود
send sailing مسابقه با وسیله بادبان دارروی شن و ماسه
yards میله وصل به دکل برای بادبان
yard میله وصل به دکل برای بادبان
parachute spinnaker نوعی بادبان خیلی بزرگ 3گوشه
kite بادبان 3 گوشه بشکل بالن کایت
gaff topsail بادبان سه گوش یا مربع شکل سبک
balloon jib بادبان مثلثی شکل در مقابل باد
kites بادبان 3 گوشه بشکل بالن کایت
ballooner بادبان مثلثی شکل در مقابل باد
buntline طنابی که بپای بادبان بسته میشود
gooseneck وسیله اتصال تیر بادبان به دکل
stay sail بادبان نصب شده برروی دیرک
truss بهم بستن بادبان را جمع کردن
trussed بهم بستن بادبان را جمع کردن
sheets طناب تنظیم بادبان ناو صفحه
canoes قایق باریک وبدون بادبان وسکان
canoe قایق باریک وبدون بادبان وسکان
trussing بهم بستن بادبان را جمع کردن
trusses بهم بستن بادبان را جمع کردن
prow کشتی عرشه کشتی
prows کشتی عرشه کشتی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com