Dictiornary-Farsi | کشش سطحی پیوستگی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
adhesion	کشش سطحی پیوستگی


Other Matches

surficial swellings	بادکردگی سطحی زمین در اثریخ زدن اب زیر سطحی خاک
topsoil	خاک سطحی خاک سطحی را برداشتن
cohesion	به هم پیوستگی
cohesion	پیوستگی
symphysis	پیوستگی
consolidation	به هم پیوستگی
continuity	پیوستگی
coherence	به هم پیوستگی
alliances	پیوستگی
affiliation	پیوستگی
interconnection	به هم پیوستگی
joinder	پیوستگی
steadiness	پیوستگی
steadviness	پیوستگی
incontinuity	نا پیوستگی
conjugation	پیوستگی
concrescence	پیوستگی
concomitance	پیوستگی
cohesiveness	به هم پیوستگی
coalescence	به هم پیوستگی
conjunctions	پیوستگی
conjunction	پیوستگی
affiliations	پیوستگی
incessancy	پیوستگی
coalitions	پیوستگی
unity	پیوستگی
attachment	پیوستگی
union	پیوستگی
unions	پیوستگی
associations	پیوستگی
association	پیوستگی
affinity	پیوستگی
affinities	پیوستگی
coalition	پیوستگی
alliance	پیوستگی
inosculation	بهم پیوستگی
continuity of flow	پیوستگی جریان
continuity theory	نظریه پیوستگی
continuous time	با پیوستگی زمانی
connexions	پیوستگی اتصال
bond	پیوستگی ضمانت
juncture	پیوستگی مفصل
linkages	به هم پیوستگی پیوندی
linkage	بهم پیوستگی
linkage	به هم پیوستگی پیوندی
continuity equation	رابط پیوستگی
zygosis	ترکیب پیوستگی
accretion	بهم پیوستگی
connecting branch	اتصال یا پیوستگی
continuity equation	معادله پیوستگی
bond stress	تنش پیوستگی
syndesis	بهم پیوستگی
contiguous	پیوستگی دوام
interosculation	بهم پیوستگی
connection	پیوستگی اتصال
coneatenation	بهم پیوستگی
magnetic linkage	پیوستگی مغناطیسی
incorporation	پیوستگی تلفیق
linkages	بهم پیوستگی
clanship	پیوستگی بخانواده خود
discontinuity	عدم پیوستگی انفصال
solidarity	بهم پیوستگی [اتحاد]
electron attachment	پیوستگی یا وابستگی الکترون
continuity of a function	پیوستگی تابعی [ریاضی]
discontinuities	عدم پیوستگی انفصال
solidarity	بهم پیوستگی مسئولیت مشترک
reunion	بهم پیوستگی تجدید دیدار
reunions	بهم پیوستگی تجدید دیدار
placentation	پیوستگی جفت جنین بدیوارزهدان
syndactylism	پیوستگی واتصال پنجه ها بیکدیگر
adherence to party	هواخواهی یاتبعیت ازحزبی پیوستگی به حزبی
adhesion	اتصال و پیوستگی غیرطبیعی سطوح در اماس
clannish	دارای تعصب قبیلهای پیوستگی ایلی
fusionist	هواخواه اصول پیوستگی وسازش در سیاست
integration	یکی کردن و بهم پیوستن پیوستگی اجزاء
polyene	ترکیبی الی که دارای پیوستگی مضاعف است
juncture	بحران موقعیت ویژه بهم پیوستگی اتصال
sketchy	سطحی
sketchiest	سطحی
decahedral	ده سطحی
low level	سطحی
planar	سطحی
shallow foundation	پی سطحی
sketchier	سطحی
sketchily	سطحی
superficial	سطحی
shallow	کم اب سطحی
shallows	کم اب سطحی
surfaced	سطحی
surfaces	سطحی
acrotic	سطحی
superficiality	سطحی
surface water	اب سطحی
skin deep	سطحی
surface	سطحی
skin-deep <idiom>	سطحی
shallowest	کم اب سطحی
shallower	کم اب سطحی
low level winds	بادهای سطحی
sheet washing	فرسایش سطحی
skin effect	اثر سطحی
sorption	جذب سطحی
statical moment	لنگر سطحی
topdress	سطحی ریختن
interfacial force	کشش سطحی
two level store	انباره دو سطحی
interfacial tension	کشش سطحی
multi level	چند سطحی
multilevel	چند سطحی
n level logic	منطق N سطحی
pentahedral	پنج سطحی
surface targets	هدفهای سطحی
split-level	چند سطحی
polyhedral	چند سطحی
surface tensity	کشش سطحی
surface charge	بار سطحی
suface wind	باد سطحی
surface burning	احتراق سطحی
surface detection	اکتشاف سطحی
surface soil	خاک سطحی
surface drains	زهکشهای سطحی
surface dressing	پوشش سطحی
surface erosion	فرسایش سطحی
surface evaporation	تبخیر سطحی
surface inflow	اب سطحی ورودی
surface reverbration	برگشتهای سطحی
surface irrigation	ابیاری سطحی
surface leakage	نشت سطحی
surface moisture	رطوبت سطحی
surface ornament	تزیینات سطحی
surface creep	خزیدن سطحی
surface tension	کشش سطحی
surface burst	ترکش سطحی
top soil	خاک سطحی
surface contact rectifier	یکسوکننده سطحی
surface width	عرض سطحی
surface treatment	عملیات سطحی
surface corrosion	خوردگی سطحی
surface treatment	روکش سطحی
surface treatment	اسفالت سطحی
surface treatment	اندود سطحی
surface detection	راداراکتشافی سطحی
surface outflow	اب سطحی خروجی
piers	پایه و سطحی
area load	بار سطحی
blanket grouting	تزریق سطحی
bounding mine	مین سطحی
one level memory	حافظه یک سطحی
dodecahedral	دوازده سطحی
dodecahedron	دوازده سطحی
epilimnion	اب لایه سطحی
extensive agriculture	کشاورزی سطحی
extensive cultivation	زراعت سطحی
flesh wound	زخم سطحی
floating mine	مین سطحی
formal logic	قضاوت سطحی
adsorption	کشش سطحی
evaporation	تبخیر سطحی
adhesion	جاذبه سطحی
singe	سوختگی سطحی
singeing	سوختگی سطحی
singes	سوختگی سطحی
surface	سطحی جلادادن
surfaced	سطحی جلادادن
pier	پایه و سطحی
surfaces	سطحی جلادادن
smattering	دانش سطحی
superficially	بطور سطحی
adsorbent	جاذب سطحی
adsorption	جذب سطحی
free moisture	رطوبت سطحی
hexahedral	مکعب شش سطحی
hexahedron	جسم شش سطحی
singed	سوختگی سطحی
heptahedral	هفت سطحی
impact burst	ترکش سطحی
trihedral	سه روی سه سطحی
ground swell	موج سطحی
horizontal curve	پیچ سطحی
multilevel sort	ترتیب چند سطحی
case harden	سخت گردانی سطحی
antisurface	ضد عناصر سطحی شناوردشمن
heptahedron	جسم هفت سطحی
octahedron	جسم هشت سطحی
singeing	بطور سطحی سوختن
hokum	نمایش سطحی وبد
magnetic surface charge	بار سطحی مغناطیسی
adsorb	جذب سطحی کردن
adhesion force	نیروی کشش سطحی
Band-Aids	چارهی سطحی و موقتی
topdress	بطور سطحی پاشیدن
to skim ones the news	به اخبارنگاهی سطحی کردن
puppy love	عشق سطحی و زودرس
hard surface	سخت کردن سطحی
skim	بطور سطحی خواندن
skimmed	بطور سطحی خواندن
singes	بطور سطحی سوختن
skims	بطور سطحی خواندن
superficiality	دانش سطحی بیمایگی
surface fusion welding	جوشکاری ذوبی سطحی