English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
drawer کشنده برات یا چک
drawers کشنده برات یا چک
Other Matches
retour sans protet اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
clearing a bill محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
drawer محال علیه برات برات کش
drawers محال علیه برات برات کش
lethiferous کشنده
pernicious کشنده
mortal کشنده
mortals کشنده
tracker کشنده
sorbent کشنده
tensor کشنده
tractive کشنده
assassinator کشنده
pestilent کشنده
lethal کشنده
deadlier کشنده
deadliest کشنده
deadly کشنده
trackers کشنده
enticing کشنده
alluring کشنده
puller کشنده
killers کشنده
killer کشنده
attractive کشنده
plotters کشنده
delineator کشنده
deathy کشنده
death ful کشنده
drainer اب کشنده
murderers کشنده
murderer کشنده
inhalant بو کشنده
perishing کشنده
inviting کشنده
fatal کشنده
prepossessing کشنده
suicidal کشنده
murderous کشنده
plotter کشنده
tensioner کشنده
death blow ضربت کشنده
pestilently بطور کشنده
ovicidal کشنده تخم
howling جیغ کشنده
howling زوزه کشنده
nonlethal غیر کشنده
introversive بدرون کشنده
dragman میکشد کشنده
killings کشنده دلربا
killing کشنده دلربا
introvertive بدرون کشنده
inhaul به داخل کشنده
lancinating تیر کشنده
herbicidal کشنده گیاهان
tractive effort نیروی کشنده
it is mortal to him کشنده اوست
hauling part قسمت کشنده
lethality کشنده بودن
fungicidal کشنده قارچ
stertorous خرناس کشنده
killer whale وال کشنده
drum plotter کشنده طبله
killer whales وال کشنده
mortally بطور کشنده
invitingly بطور جالب یا کشنده
attractively بطور کشنده یا جاذب
nitrogen mustard گاز کشنده خردل
disinfestant ماده کشنده حشرات
ejector پوکه کش بیرون کشنده
adducent بداخل کشنده مقرب
downhaul طناب پایین کشنده
median lethal dose دوز متوسط کشنده
dead ground اتصال به زمین کشنده
pesticide کشنده حشره موذی
pesticides کشنده حشره موذی
lethal وابسته به مرگ کشنده
biocid قاطع حیات کشنده حشرات
boat falls طناب بالا کشنده قایق
raymond hook قلاب بالا کشنده قایق
to cach one's death دچار سرماخوردگی کشنده شدن
adductive استشهادی بسوی محور کشنده
slaughterous مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
electron withdrawing substituent گروه استخلافی الکترون کشنده
caricaturist کشنده تصویرهای مضحک واغراق امیز
caricaturists کشنده تصویرهای مضحک واغراق امیز
rodenticide دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
It is murder driving on this freeway ( motorway , highway ) . رانندگی دراین بزرگراه کشنده است
lanciation سوراخ کردن یا تیر کشیدن دردتیر کشنده
counter check چکی که فقط کشنده چک میتواند ان را از بانک بگیرد
draft برات
drafted برات
bill of exgchange برات
bill of exchange برات
bill of e. برات
bill exchange برات
drafts برات
honoring برات
drawer برات کش
honouring برات
bill برات
honours برات
bills برات
honors برات
honoured برات
honour برات
cheque برات
cheques برات
drawers برات کش
honored برات
drawer of a bill of exchange برات دهنده
due bill برات پرداختنی
draft at sight برات دیداری
re draft برات رجوعی
drawee برات گیر
sight draft برات دیداری
re draft برات رجوعی
draft at sight برات به رویت
drawn on برات کشیدن
usance bill برات به وعده
make a draft for برات کردن
indorsee برات گیر
honor پذیرفتن برات
retired draft لاشه برات
trade acceptance برات قبولی
on sight bill of exchange برات عندالمطالبه
sight draft برات به رویت
foreign bill برات خارجی
foreign bill برات ارزی
exequatur برات قونسول
enfacement رونویسی برات
sight bill برات دیداری
short bill برات کم مدت
re exchange برات رجوعی
drafts حواله برات
dishonouring نکول برات
dishonours نکول برات
draft برات سفته
draw برات کشیدن
draws برات کشیدن
draft برات کشی
holder دارنده برات
draft حواله برات
holders دارنده برات
drawer برات گیر
drawer برات دهنده
drawers برات گیر
drawers برات دهنده
accommodation acceptance برات دوستانه
accommodation bill برات دوستانه
dishonoured نکول برات
dishonour نکول برات
drafts برات کشی
drafts برات سفته
paper سفته برات
papered سفته برات
drafted برات سفته
papering سفته برات
papers سفته برات
kite برات صوری
kite برات دوستانه
kites برات صوری
kites برات دوستانه
dishonored نکول برات
dishonoring نکول برات
drafted برات کشی
drafted حواله برات
agiotage دلالی برات
bank bill برات بانک
bill of exchange برات مبادلهای
premium صرف برات
bill pay able at sight برات دیداری
bill pay able at sight برات رویت
currency of a bill مدت برات
clean bill برات ساده
cambist دلال برات
dishonors نکول برات
premiums صرف برات
bill of exchange برات ارزی
bill broker دلال برات
bill exchange برات بازرگانی
bank draft برات بانکی
dishoner نکول برات
bankbill برات بانک
bill time draft برات وسفته موجل
sight draft برات یا حواله دیداری
blank endorsement برات سفید مهر
discount with تنزیل کردن برات
time draft برات مدت دار
days sight draft برات دیداری 06 روزه
usance برات وعده دار
draft at tenor برات مدت دار
bill payable برات قابل پرداخت
discounts برات را نزول کردن
drawer برات دهنده محیل
discounting برات را نزول کردن
first of exchange نسخه اصلی برات
on sight bill of exchange برات برویت یا دیداری
drawers برات دهنده محیل
discounted برات را نزول کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com