English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 156 (8 milliseconds)
English Persian
fungicidal کشنده قارچ
Other Matches
cloud chamber effect اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
mushroom قارچ
fungicid قارچ کش
fungicide قارچ کش
fungicide قارچ کس
fuzz ball قارچ
fungicides قارچ کش
fungicides قارچ کس
mushroomed قارچ
mushrooming قارچ
fungi قارچ
mushrooms قارچ
fungus قارچ
clouding قارچ اتمی
cloud قارچ اتمی
clouds قارچ اتمی
fungivorous قارچ خور
toadstools قارچ سمی
spore تخم قارچ
toadstool قارچ سمی
tubers قارچ دنبلان
tuber قارچ دنبلان
fungiform قارچ مانند
fungoid قارچ مانند
fairy ring قارچ حلقوی
fairy ring حلقه قارچ
deadly poisonous mushroom: destroying angel قارچ سمی
mycophagy قارچ خواری
fungus قارچ سماروغ
mycology قارچ شناسی
mycetozoan قارچ لجنی
mycetophagous قارچ خوار
mucor قارچ کپک
truffle قارچ دنبلان
truffles قارچ دنبلان
chanterelle قارچ زرد خوردنی
mushrooms on toast نان تست با قارچ
mold قارچ انگلی گیاهان
champignon نوعی قارچ خوراکی
penicillium قارچ کپکی سبز
truffle قارچ خوراکی دنبلان
truffles قارچ خوراکی دنبلان
mycologist ویژه گر قارچ شناسی
mycetozoan وابسته به قارچ لجنی
morel قارچ مورکلای خوراکی
fungiform بشکل قارچ وسماروغ
marasmus قارچ کوچک سفیدهاگ
mushroom anchor لنگر قارچ مانند
mycelium رشته رشدکننده قارچ
meadow mushroom قارچ خوراکی معمولی
morelle قارچ مورکلای خوراکی
ketchup or catchup سوس قارچ یا سماروغ
base surge ابر پایه قارچ اتمی
cantarellus نوعی قارچ کوهی خوراکی
cloud top height ارتفاع صعود قارچ اتمی
verticillium قارچ ناقص افت گیاهی
lower fungus قارچ بدون کلاهک هاگ
fungicides ماده دافع یا نابودکننده قارچ
fungicide ماده دافع یا نابودکننده قارچ
prepossessing کشنده
suicidal کشنده
pernicious کشنده
fatal کشنده
lethiferous کشنده
killer کشنده
inhalant بو کشنده
lethal کشنده
killers کشنده
attractive کشنده
murderous کشنده
plotter کشنده
tensioner کشنده
plotters کشنده
perishing کشنده
tractive کشنده
tensor کشنده
sorbent کشنده
inviting کشنده
puller کشنده
pestilent کشنده
murderer کشنده
murderers کشنده
drainer اب کشنده
delineator کشنده
mortal کشنده
death ful کشنده
deadly کشنده
alluring کشنده
mortals کشنده
enticing کشنده
deadliest کشنده
trackers کشنده
deathy کشنده
assassinator کشنده
tracker کشنده
deadlier کشنده
mildew کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
hymeneal وابسته به سطح هاگدارومیوه اور قارچ
lethality کشنده بودن
pestilently بطور کشنده
stertorous خرناس کشنده
it is mortal to him کشنده اوست
drum plotter کشنده طبله
ovicidal کشنده تخم
nonlethal غیر کشنده
mortally بطور کشنده
lancinating تیر کشنده
dragman میکشد کشنده
howling جیغ کشنده
killer whales وال کشنده
killings کشنده دلربا
killing کشنده دلربا
death blow ضربت کشنده
killer whale وال کشنده
howling زوزه کشنده
hauling part قسمت کشنده
tractive effort نیروی کشنده
drawer کشنده برات یا چک
drawers کشنده برات یا چک
inhaul به داخل کشنده
introversive بدرون کشنده
introvertive بدرون کشنده
herbicidal کشنده گیاهان
mycelium توده بهم بافته مولد قارچ وباکتری
schizomycete ارگانیسمهای ریز فاقدکلروفیل که جزء قارچ محسوبند
pesticides کشنده حشره موذی
invitingly بطور جالب یا کشنده
dead ground اتصال به زمین کشنده
lethal وابسته به مرگ کشنده
disinfestant ماده کشنده حشرات
median lethal dose دوز متوسط کشنده
ejector پوکه کش بیرون کشنده
downhaul طناب پایین کشنده
pesticide کشنده حشره موذی
adducent بداخل کشنده مقرب
nitrogen mustard گاز کشنده خردل
attractively بطور کشنده یا جاذب
teleutospore هاگ کامل وبالغ قارچ در اخر دوره باروری
hymeneal سطح هاگدار ومیوه اور قارچ سرود عروسی
adductive استشهادی بسوی محور کشنده
to cach one's death دچار سرماخوردگی کشنده شدن
electron withdrawing substituent گروه استخلافی الکترون کشنده
boat falls طناب بالا کشنده قایق
slaughterous مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
raymond hook قلاب بالا کشنده قایق
biocid قاطع حیات کشنده حشرات
teliospore جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
It is murder driving on this freeway ( motorway , highway ) . رانندگی دراین بزرگراه کشنده است
caricaturist کشنده تصویرهای مضحک واغراق امیز
rodenticide دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
caricaturists کشنده تصویرهای مضحک واغراق امیز
lanciation سوراخ کردن یا تیر کشیدن دردتیر کشنده
counter check چکی که فقط کشنده چک میتواند ان را از بانک بگیرد
downhaul پایین کشیدن رشته پایین کشنده
dry rot پوسیدگی [خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com