English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
less developed countries کشورهای کمتر توسعه یافته
Other Matches
advanced countries کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته
developed countries کشورهای توسعه یافته کشورهای پیشرفته
developed market economy countries کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
characteristics of underdeveloping مشخصات کشورهای در حال توسعه ویژگیهای توسعه نیافتگی
international development association مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
developing countries کشورهای در حال رشد کشورهای در حال توسعه
developing countries کشورهای در حال توسعه
development countries کشورهای قابل توسعه
underdeveloped countries کشورهای توسعه نیافته
unicef (= united nations international یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
least developed countries پائین ترین کشورهای در حال توسعه
e r p جهت کمک به توسعه اقتصادی کشورهای اروپا
extended memory حافظه توسعه یافته
development system سیستم توسعه یافته
extended precision دقت توسعه یافته
developed contries ممالک توسعه یافته
extended character set مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته
extendeo core حافظه چنبرهای توسعه یافته
the developed world جهان توسعه یافته [پیشرفته]
generation توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
generations توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
ebcdic کدمبادله اطلاعات اعشاری با کددودوئی توسعه یافته
NetView معماری مدیریت شبکه توسعه یافته توسط IBM
amiga مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط کمودور توسعه یافته اند
ethernet گونهای از اترنت توسعه یافته توسط DEC , Intel , xerox
LAN Manager سیستم عامل شبکه توسعه یافته توسط ماکروسافت برای PC
enhances سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
extended code decimalinterchange coded binary کدمبادله اعشاری کد شده بصورت دودوئی توسعه یافته
JPEG++ حالت توسعه یافته gPEG که بخ بخشهای تصویر امکان فشرده شدن متفاوت می دهند
ECP سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای پیشبرد کارایی پورت چاپگر موازی
enhance سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhancing سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhanced سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
marshall plan طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
applesoft basic نوع توسعه یافته زبان برنامه نویسی BASIC که باریزکامپیوتر قابلیت پردازش اعداد اعشاری را هم دارد
interactive ابزار توسعه یافته نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد برنامه را تحت کنترل اجرا کند
NetShow سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای تامین صوت و تصویر روی اینترنت بدون وقفه یا اختلال در تصاویر
world bank بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
Advanced Technology Attachment خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
AT Attachment خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
Visual C محصول توسعه یافته ماکروسافت که امکان ایجاد برنامههای کاربردی ویندوز با رسم واسط های کاربر و اتصال کد زبان C را برقرار میکند
fourth generation computers فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
Internetwork Packet Exchange پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است
greige carpet فرش خود رنگ [فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
IPX پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود
point four چهارمین ماده از مواد اصلی نطق افتتاحیه ترومن رئیس جمهور امریکادر ژانویه 9491 در کنگره که در ان پیشنهاد شده بود که ایالات متحده امریکا به وسیله تامین کمکها و مساعدتهای فنی در کشورهای توسعه نیافته جهان
rio treaty اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
developments رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
enhance در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
development رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
enhanced در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhances در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhancing در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
outreach توسعه یافتن توسعه
overseas کشورهای بیگانه
developed market economy countries کشورهای مرفه
industrial nations کشورهای صنعتی
less developed contries کشورهای کم رشد
allied کشورهای هم پیمان
poor countries کشورهای فقیر
uncomitted countries کشورهای غیرمتعهد
free world کشورهای غیرکمونیست
structured programming برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
the united states of america ایالات یا کشورهای متحدامریکا
third world countries کشورهای جهان سوم
The English speaking-countries. کشورهای انگلیسی زبان
Underdeveloped ( backward) countries . کشورهای عقب افتاده
international مربوط به کشورهای مختلف
internationals مربوط به کشورهای مختلف
backward countries کشورهای عقب مانده
retarded countries کشورهای عقب مانده
federalization تشکیل کشورهای متحد
capitalist countries کشورهای سرمایه داری
allied headquarters قرارگاه کشورهای هم پیمان
orients کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
orienting کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
orient کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
OPEC سازمان کشورهای صادرکننده نفت
federative مبنی بر سازمان کشورهای متحد
organization of petroleum exporting cont سازمان کشورهای صادرکننده نفت
commonwealth games جام کشورهای مشترک المنافع
pan americanism طرفداری از اتحاد کشورهای امریکایی
third world economies اقتصاد کشورهای جهان سوم
overseas income درامد از کشور یا کشورهای خارجی
OAS مخفف سازمان کشورهای امریکایی
commonwealth کشورهای مشترک المنافع جمهور
commonwealths کشورهای مشترک المنافع جمهور
reactions from abroad واکنش مردم در کشورهای خارجی
federating تشکیل کشورهای متحد دادن
federates تشکیل کشورهای متحد دادن
federated تشکیل کشورهای متحد دادن
federate تشکیل کشورهای متحد دادن
country file را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
isolationist طرفدارعدم مداخله در سیاست کشورهای دیگر
trade follows the flag تجارت کشورهای مشترک المنافع با انگلستان
oil rich countries کشورهای ثروتمند تولید کننده نفت
seato forces نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
pax britannica اشتی که انگلیس کشورهای جنگجوربدان دعوت میکند
satellites ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
Comparison with other countries is extremely interesting. مقایسه با کشورهای دیگر بی اندازه جالب توجه است.
first world کشورهای کنونی سرمایه داری پیشرفته ازنظر اقتصادی
the big four درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان
satellite ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
shorter کمتر
short کمتر
less کمتر
lesser کمتر
shortest کمتر
in a less degree کمتر
minus کمتر
less than کمتر از
much less کمتر
minor کمتر
Lt کمتر از
infrequently کمتر
christian era مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
dumping فروش کالادر کشورهای دیگر با قیمتی پایین تر از قیمت داخلی
he would not accept less دو روز کمتر
minorities بخش کمتر
low price قیمت کمتر
inside of a week کمتر از یک هفته
inside of a week در یک هفته کمتر
sub- در معنای کمتر
minority بخش کمتر
cut back <idiom> استفاده کمتر
A smaller number . Fewer . تعداد کمتر
rio treaty پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
enclaves ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
enclave ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
under- پایین تراز کمتر از
stroking راندن کمتر از فرفیت
short-changes کمتر پول دادن
strokes راندن کمتر از فرفیت
below par کمتر از ارزش اسمی
below par کمتر از بهای اسمی
hypotrophy رشد کمتر ازمعمول
stroked راندن کمتر از فرفیت
underquote کمتر مظنه دادن
underprice قیمت کمتر از رقیب
short-changing کمتر پول دادن
ammo minus مهمات کمتر از نصف
under پایین تراز کمتر از
le to Equal or Than Less کمتر از یا برابر با
shoat خوک کمتر از یک سال
short-change کمتر پول دادن
underexpose کمتر از حد لزوم در معرض
stroke راندن کمتر از فرفیت
short-changed کمتر پول دادن
shorthanded ادامه با بازیگر کمتر
less than container load کمتر از فرفیت کانتینر
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence. در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
nordic council فنلاند و نروژ که هدف ان بسط همکاریهای کشورهای اسکاندیناوی درشئون مختلف است
findings یافته
finding یافته
lessened کمتر شدن تخفیف یافتن
lessen کمتر کردن تقلیل دادن
lessen کمتر شدن تخفیف یافتن
weanling کره اسب کمتر از یک سال
he is well preserved کمتر نشان پیری در او پیداست
lessened کمتر کردن تقلیل دادن
lessening کمتر شدن تخفیف یافتن
lessening کمتر کردن تقلیل دادن
embryos جنین کمتر از هشت هفته
infant بچه کمتر ازهفت سال
infants بچه کمتر ازهفت سال
embryo جنین کمتر از هشت هفته
lessens کمتر شدن تخفیف یافتن
reduced charge خرج کمتر یا پایین تر توپ
lessens کمتر کردن تقلیل دادن
nee تولد یافته
past پایان یافته
structured ساخت یافته
mature economy تکامل یافته
transferred انتقال یافته
nascent پیدایش یافته
instinct with life روح یافته
linked پیوند یافته
instinct with force نیرو یافته
extended تمدید یافته
done وقوع یافته
allocated اختصاص یافته
deployed گسترش یافته
generalized تعمیم یافته
awakened اگاهی یافته
abroad گسترش یافته
tuned وفق یافته
expanded بسط یافته
appointed <adj.> <past-p.> گسترش یافته
downfallen زوال یافته
inserted <adj.> <past-p.> گسترش یافته
applied <adj.> <past-p.> گسترش یافته
porrect بسط یافته
due out خاتمه یافته
matched تطبیق یافته
transmissive انتقال یافته
endrgized انرژی یافته
deployed <adj.> <past-p.> گسترش یافته
installed <adj.> <past-p.> گسترش یافته
glorified تجلیل یافته
organized سازمان یافته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com