English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
Eire کشور ایرلند
Other Matches
republics حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
Ireland (Eire) ایرلند
ireland ایرلند
hibernia ایرلند
erin ایرلند
Northern Ireland ایرلند شمالی
hibernian ساکن ایرلند
NI مخفف ایرلند شمالی
ulster ایالت اولسیتر در ایرلند
the pale بخشی از ایرلند که در قلمردانگلیس است
Celtic Revival [احیای هنر سلتی در بریتانیا و ایرلند]
ics Society Computer Irish انجمن کامپیوتری ایرلند
Burundi کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extraditing مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
Hiberno-romanesque [سبک ساختمان های کلاسیک در ایرلند قرن ده تا بیست میلادی]
provincialism اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
innocent passage مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
letter of recall نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
the british common wealth of nation انگلستان و ایرلند و ممالک وابسته ازاد و ممالک تحت الحمایه و مستعمره ان راگویند
nonaligned کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
soiling کشور
country کشور
soil کشور
countries کشور
land n کشور
soils کشور
realms کشور
territory کشور
states کشور
common wealth کشور
stated کشور
nation کشور
nations کشور
realm کشور
fatherland کشور
stating کشور
fatherlands کشور
state- کشور
territories کشور
state کشور
Namibia کشور نامیبی
Ghana کشور گانا
Greece کشور یونان
friendly state کشور خودی
friendly state کشور دوست
Myanmar کشور میانمار
Holland کشور هلند
Mexico کشور مکزیک
Swaziland کشور سوازیلند
Mali کشور مالی
Mozambique کشور موزامبیک
high court of دیوانعالی کشور
Maldives کشور مالدیو
host country کشور میزبان
great power کشور با قدرت
home country کشور اصلی
Namibia کشور نامیبیا
department of the enterior وزارت کشور
Sierra Leone کشور سیرالئون
Czechoslovakia کشور چکوسلواکی
Singapore کشور سنگاپور
Somalia کشور سومالی
Canada کشور کانادا
country of origin کشور مبداء
Sri Lanka کشور سریلانکا
Sudan کشور سودان
Suriname کشور سورینام
Sweden کشور سوئد
Tanzania کشور تانزانیا
Thailand کشور تایلند
Senegal کشور سنگال
Rwanda کشور رواندا
Qatar کشور قطر
Nepal کشور نپال
forwarding country کشور فرستنده
New Zealand کشور زلاندنو
fisc خزانه کشور
Nicaragua کشور نیکاراگوا
Niger کشور نیجر
Nigeria کشور نیجریه
Philippines کشور فیلیپین
Oman کشور عمان
Paraguay کشور پاراگوئه
Peru کشور پرو
Egypt کشور مصر
Portugal کشور پرتغال
Togo کشور توگو
the play of europe کشور سویس
respublica جمهوری کشور
Belize کشور بلیز
Bhutan کشور بوتان
Botswana کشور بوتسوانا
Burma کشور برمه
Cambodia کشور کامبوج
Cameroon کشور کامرون
cloud-cuckoo-land کشور پریون
per pais بوسیله کشور
Colombia کشور کلمبیا
Costa Rica کشور کاستاریکا
Cuba کشور کوبا
Djibouti کشور جی بوتی
respublica کشور جمهوری
Bangladesh کشور بنگلادش
Bahrain کشور بحرین
the youth of the country جوانان کشور
theocrat خداوند کشور
traitor to one's country خائن به کشور
traitor to the countruy خائن کشور
Spain کشور اسپانیا
southland کشور نیمروز
Albania کشور آلبانی
Andorra کشور آندورا
Angola کشور انگولا
secretary of state for home affairs وزیر کشور
sea power کشور دریایی
Argentina کشور آرژانتین
Bahamas کشور باهاما
oversea خارج از کشور
ottoman کشور عثمانی
kingdom کشور قلمروپادشاهی
Jamaica کشور جامائیکا
Kenya کشور کنیا
Kiribati کشور کیریباتی
Kuwait کشور کویت
Laos کشور لائوس
Lesotho کشور لسوتو
Libya کشور لیبی
independency کشور مستقل
Luxembourg کشور لوکزامبورگ
Malawi کشور مالاوی
Malaysia کشور مالزی
host nation کشور میزبان
Korea کشور کره
Indonesia کشور اندونزی
Hungary کشور مجارستان
Ecuador کشور اکوادر
Fiji کشور فیجی
Finland کشور فنلاند
Gabon کشور گابن
Morocco کشور مغرب
midland داخله کشور
Ghana کشور غنا
Great Britain کشور انگلیس
Guatemala کشور گواتمالا
Guyana کشور گیانا
Liberia کشور لیبریا
Honduras کشور هندوراس
land of the rising sun کشور ژاپن
mother country کشور اصلی
neighbouring country [British E] کشور همسایه
neighboring state [American E] کشور همسایه
bordering country کشور همسایه
traitors خائن به کشور
treason خیانت به کشور
nationwide در سرتاسر کشور
expulsions اخراج از کشور
expulsion اخراج از کشور
sending state کشور فرستنده
mother countries کشور اصلی
traitor خائن به کشور
in these parts <adv.> در این کشور
in this country <adv.> در این کشور
fairylands کشور پریان
fairyland کشور پریان
stating جمهوری کشور
states جمهوری کشور
stated جمهوری کشور
state- جمهوری کشور
state جمهوری کشور
Hungary مجارستان [کشور]
deportation اخراج از کشور
America کشور امریکا
Venezuela کشور ونزوئلا
Vietnam کشور ویتنام
the superme court دیوانعالی کشور
Zambia کشور زامبیا
Zimbabwe کشور زیمبابوه
attack origine کشور اغازکننده تک
assyria کشور اشور
dependencies کشور غیرمستقل
dependency کشور غیرمستقل
turkeys کشور ترکیه
turkey کشور ترکیه
Uruguay کشور اوروگوئه
Tunisia کشور تونس
Uganda کشور اوگاندا
Home Office وزارت کشور
interior ministry وزارت کشور
Ukraine کشور اوکرانی
inland درون کشور
Pakistan کشور پاکستان
abroad خارج از کشور
ministry of the interior وزارت کشور
Barbados کشور بار بادوس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com