Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
the scale preponderates
کفه ترازو پایین میرود
Other Matches
scalar
توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
libra
ترازو
beam balance
ترازو
librae
ترازو
at grade
در یک ترازو
balance
ترازو
balances
ترازو
scale
ترازو
depress
پایین دادن لوله پایین اوردن
depresses
پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul
پایین کشیدن رشته پایین کشنده
scalelike
ترازو مانند
pointer
شاهین ترازو
girder
شاهین ترازو
pointers
شاهین ترازو
trebucket
یکجور ترازو
fulcrum
شاهین ترازو
beam
ترازو میله
beams
شاهین ترازو
beams
ترازو میله
girders
شاهین ترازو
beam
شاهین ترازو
d. of scales
کفه ترازو
pan-
کفه ترازو
poniter
شاهین ترازو
scalepan
کفه ترازو
pan
کفه ترازو
trebuchet
یکجور ترازو
pans
کفه ترازو
tongue
عقربه
[ترازو ...]
The scales are not even .
ترازو میزان نیست
pallet transporter
فورک لیفت ترازو دار
forklift truck
فورک لیفت ترازو دار
fork stacker
فورک لیفت ترازو دار
tongues
شاهین ترازو بر زبان اوردن
forklift
فورک لیفت ترازو دار
down
سوی پایین بطرف پایین
balance
تراز شدن متعادل کردن ترازو
balances
تراز شدن متعادل کردن ترازو
vertically
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
tick mark
علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
i had no idea he was going
که او میرود
he is going
میرود
the train runs without a stop
میرود
if he goes
اگر او میرود
Which line goes to ... ?
کدام خط به ... میرود؟
presumedly
احتمال میرود
it wont wash
اگرانرابشویندرنگش میرود
the probability is
احتمال میرود
in all probability
احتمال کلی میرود
bleeders
کسی که خونش میرود
bleeder
کسی که خونش میرود
neck or nothing
یا سر میرود یا کلاه می اید
Where does this road lead to?
این جاده به کجا میرود؟
Which line goes to ... ?
کدام خط راه آهن به ... میرود؟
Does this train go to ... ?
آیا این قطار به ... میرود؟
cat burglar
<idiom>
دزدی که از دیوار بالا میرود
it promisews to be easy
امید میرود اسان باشد
such goods will sell very high
اینگونه کالاهاخوب بفروش میرود
churchgoers
کسی که مرتب به کلیسا میرود
churchgoer
کسی که مرتب به کلیسا میرود
where does this road lead to
این راه بکجا میرود
somnambulistic
کسیکه درخواب راه میرود
nightwalker
کسیکه شب در خواب راه میرود
moviegoers
کسی که اغلب به سینما میرود
grifter
فروشندهای که بهمراه سیرک میرود
moviegoer
کسی که اغلب به سینما میرود
apostrophe
که درموارد زیر بکار میرود
apostrophes
که درموارد زیر بکار میرود
night walker
کسیکه در خواب راه میرود
indiaman
کشتی ای که در بازرگانی باهندبکار میرود
saltigrade
کارتنهای که باجست وخیزراه میرود
he made a show of goung
چنان وانمودکردکه گویی میرود
chaperon
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
weekender
کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
companion ladder
نردبانی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
companion hatchway
راهی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
fuller's earth
خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
it may be presumed that
احتمال قوی میرود که میتوان فرض که
Which bus goes to the town centre?
کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
lampron
چراغ فیتلهای که درچراغانی بکار میرود
lakh
سدهزار در شممردن روییه بکار میرود
She will only date you if you ...
او
[زن]
فقط به شرطی با تو میرود بیرون اگر تو...
chaperons
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperones
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperone
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
studs
زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
lapboard
تختهای که بعنوان میز تحریربکار میرود
day-trippers
کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
When is the bus to Pimlico?
چه وقت اتوبوس به شهر پیملیکو میرود؟
day-tripper
کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
pneumatometer
الت سنجش هوایی که در یک دم به شش فرو میرود
playgoer
ادمی که قالبا بنمایش میرود نمایشرو
dacoit
راهزن سلاحدارهندی یابرمهای که بادسته راهزنان میرود
parotid duct
لولهای که از غده بنا گوشی بدهان میرود
shirt-tail
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
blacktop
موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
shirt-tails
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
crosse
چوگان پهنی که دربازی گلف بکار میرود
bathometer
دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
boring tubes
لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
he walks as if he were drunk
چنان راه میرود که گویی مست است
wisha
برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
toddies
شیره خرما که در ساختن عرق خرمابکار میرود
toddy
شیره خرما که در ساختن عرق خرمابکار میرود
breaking point
سرحدی که پس از آن شخص اختیاراز دست میدهد و یا از جا در میرود
deliver the goods
<idiom>
موفق درانجام کاری که خوب انتظار میرود
fucus
رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
gatecrasher
کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
baby siphon
سیفون کمکی که در هوابند ابی بکار میرود
bay leaf
برگ خشک برگبو که دراشپزی بکار میرود
sneakers
کسی که دزدکی راه میرود کفش کتانی
gatecrashers
کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
sneaker
کسی که دزدکی راه میرود کفش کتانی
aquaplane
قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
balbriggan
یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
mudflat
زمین صاف گلی که هنگام برکشند زیر آب میرود
baseboard
چوب یا تختهای که بعنوان ستون یا پایه بکار میرود
hypodermic syringe
کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
inoculum
مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
gasogene
مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
aniseed
تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
property master
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
mudflats
زمین صاف گلی که هنگام برکشند زیر آب میرود
man a bout town
ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
flag stones
تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
nuggar
بکجور کرجی بزرگ که دررودخانه نیل بکار میرود
propety man
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
jacana
پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
Molotov cocktail
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
drier
ترکیباتی از فلزات که برای تسریع در خشک شدن رنگهابکار میرود
the smoking gun
شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود
[قانون]
manrope
طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
roller bandage
نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
kelvin tube
لوله کلوین که جهت اندازه گیری عمق اب بکار میرود
stop bath
ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
down
پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
Molotov cocktails
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
laniard
طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
in flagrante delicto
شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود
[قانون]
serinette
ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
dental floss
نخی که برای پاک کردن فواصل بین دندانهابکار میرود
thyratron
پریود تخلیه که بعنوان سویچ رله یا ژنراتور بکار میرود
windlass
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
windlasses
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
mashy
نام یکی از چوگانهای اهنی که در بازی گلف بکار میرود
bow compass
نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
poetaster is pejorative word
شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
remittance man
کسیکه بامید دریافت پول ازکسان خود بغربت میرود
chucks
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chuck
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucked
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
jelutong
ماده رزینی درخت شاهدانه ک ه بجای صمغ ادامس بکار میرود
hundreds and thousands
یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
caliper
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
toluene
مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
bock
یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
splint
نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
dry pack
مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
false work
تکیه گاههای موقت که برای قابل بندی بتن یا داربستهابکار میرود
goggles
عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
distemper
ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
gluteus
یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
calliper
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
froe
ابزاری شبیه گوه که برای شکاف تخته والوار بار میرود
langridge
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langrage
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
leno
یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
monochord
الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
land plaster
صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
bolster
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
coffins
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
coffin
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
bumpers
توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
bumper
توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
bolstered
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
vibrators
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
vibrator
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
langrel
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
bolsters
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
nitrobenzene
ابگونهای که بوی روغن بادام تلخ میدهدو درساختن رنگهای جوهری بکار میرود
Sun Microsystems
شرکتی که سیستم برنامه نویسی gava را توسعه داد که در صفحات وب گسترده به کار میرود
ferryboat
قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
hi
فریاد خوش امد مثل هالو وچطوری و همچنین بجای اهای بکار میرود
rollpin
پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
character
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
characters
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
ferryboats
قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
deeds
در CL به سندرسمی اطلاق میشود که نوعا" جهت انتقال اموال غیرمنقول به کار میرود عمل کردار
opalite
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
Charbughra
چایی دارویست که با زنجفیل و هل درست شده و در آن شکر، شراب، تریاک و حشیش نیز به کار میرود.
cellulose acetate
ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درابریشمهای مصنوعی فیلم لاک الکل و غیره بکار میرود
hyphens
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
hyphen
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
deed
در CL به سندرسمی اطلاق میشود که نوعا" جهت انتقال اموال غیرمنقول به کار میرود عمل کردار
amalgam
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
game theory
این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
amalgams
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
steeve
خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
carbon seal
وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com