English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (7 milliseconds)
English Persian
macrogamete کلان گانه
Other Matches
massive کلان
galactic کلان
huge کلان
macro کلان
massively کلان
hugeous کلان
decuman کلان
immense کلان
cyclopian کلان
cyclopean کلان
macro model الگوی کلان
macro economics اقتصاد کلان
macroclimate کلان اقلیم
macro variables متغیرهای کلان
macro stage مرحله کلان
mass consumption مصرف کلان
megapolis کلان شهر
metropolises کلان شهر
macrophage کلان خوار
metropolis کلان شهر
elephantine کلان ستبر
macroeconomics اقتصاد کلان
macro کلان درشت دستور
macroeconomic theories نظریههای اقتصاد کلان
macro dynamic model الگوی کلان پویا
macroplanning برنامه ریزی کلان
macroeconomic policies سیاستهای اقتصاد کلان
macroeconomic issues مسائل اقتصاد کلان
macroeconomic goals اهداف اقتصاد کلان
macroeconomic issues بحثهای اقتصاد کلان
titanic غول اسا خیلی کلان
ku kluxer عضو جمعیت کوکلس کلان
hexaploid شش گانه
sextette شش گانه
trebly سه گانه
sextuplet شش گانه
sextuplicate شش گانه
ternal سه گانه
three fold سه گانه
trinary سه گانه
tripling سه گانه
triples سه گانه
tripled سه گانه
trinal سه گانه
triple سه گانه
triplet سه گانه
hobby-horses گانه
hobby-horse گانه
decuple ده گانه
the big three بزرگان سه گانه
services نیروهای سه گانه
octoploid هشت گانه
quadruplet چهار گانه
quadruplets چهار گانه
ternary سه برگچهای سه گانه
ternate سه برگچهای سه گانه
the three kingdoms موالیدسه گانه
the three kingdoms مولودهای سه گانه
the tribes اسباط 21 گانه
the learned professions علوم سه گانه
septempartite هفت گانه
the triple entent ائتلاف سه گانه
quadruple چهار گانه
triple address با نشانی سه گانه
triple bond پیوند سه گانه
triple point نقطه سه گانه
trilcgy یا قطعات سه گانه
duopoly انحصار دو گانه
in severalty جدا گانه
degress of comparison درجات سه گانه
sextets شش گانه شش قلو
sextet شش گانه شش قلو
quadrupled چهار گانه
quadruples چهار گانه
quadrupling چهار گانه
toothless بچه گانه
twelve دوازده گانه
hush ship کشتی جنگی که درجنگ بزرگ پیشین نهانی ساخته شده وبسیار کلان و تندرو بود
sextuple دارای شش ضربه شش گانه
small clothes جامه بچه گانه
triumvir عضو اتحاد سه گانه
the three persons اقنوم های سه گانه
twelve tables الواح دوازده گانه
trivium علوم ازاد سه گانه
the big four بزرگان چهار گانه
punic wars جنگهای سه گانه رم باقرطاجنی ها
multiple regression رگرسیون چند گانه
multiple connector بست چند گانه
five unit code الفبای پنج گانه
multicomputer کامپیوتر چند گانه
hypocorism لقب بچه گانه
decathlon ورزشهای ده گانه دوومیدانی
decathlons ورزشهای ده گانه دوومیدانی
heptarchy ولایات هفت گانه
fourteen points اصول چهارده گانه
multiprocessing پردازش چند گانه
octateuch کتابهای هشت گانه
slingshot تیرکمان بچه گانه
pedologia گفتار بچه گانه
octarchy ولایات هشت گانه
slingshots تیرکمان بچه گانه
octachord نتهای هشت گانه
parish register دفتر ثبت وقایع سه گانه
multiprocessing system سیستم پردازش چند گانه
multiprecision arithmetic ریاضیات با دقت چند گانه
multiaccess computer کامپیوتر با دسترسی چند گانه
girly غیر بالغ خام وبچه گانه
hop stop and jump قسمتهای سه گانه پرش طول سه گام
multiple arc lamp لامپ قوسی با اتصال چند گانه
soapbox derby مسابقه گاریهای بچه گانه درسرازیری
signs of the zodiac صورتهای منطقه البروج برجهای دوازده گانه
to orient oneself جهات چهار گانه خود راتعیین کردن
hierarchy گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
hierarchies گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
trigraph حروف رمز سه گانه مربوط به کد فنی تجهیزات انفرادی
triathlon مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر
agoines مسابقههای سه گانه یونانیان باستان ورزش وموسیقی وغشه یادو
phratry درتاریخ یونان واحد قومیت یکی از تقسیمات سه گانه قبیله
jan grid سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
menu display روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
triple point نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
siva خدای والامقام هندو که ازخدایان سه گانه یا تثلیث دین هندو بشمار میرود
heptateueh کتب هفت گانه اول کتب عهدعتیق
vigesimal بیست قسمت شده بیست گانه
octamerous هشت گانه هشت عددی
pocket کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pockets کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
Seprately. جدا جدا ( جدا گانه )
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com