English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (17 milliseconds)
English Persian
play a legal trick کلاه شرعی سر چیزی گذاشتن
To give it an appearance ( a semblance ) of leagality . To ligitimize something . کلاه شرعی سر چیزی گذاشتن
Other Matches
get round the law با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
get round the law با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن
Welsh کلاه گذاشتن
welch کلاه گذاشتن
to bonnet a person کلاه سرکسی گذاشتن
outfoxing کلاه سرکسی گذاشتن
palm off <idiom> سرکسی کلاه گذاشتن
outfoxes کلاه سرکسی گذاشتن
outfoxed کلاه سرکسی گذاشتن
outfox کلاه سرکسی گذاشتن
take for a ride <idiom> سرکسی کلاه گذاشتن
To swindle someoue . To take someone for a ride. سر کسی کلاه گذاشتن ( کلاهبرداری )
swindles کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindled کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindle کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
to rob peter to pay paul کلاه تقی راسر نقی گذاشتن
to do a number on somebody <idiom> سر کسی کلاه گذاشتن [اصطلاح روزمره]
to put something into cold storage <idiom> چیزی را به کنار گذاشتن
to advertise for bids چیزی را به مناقصه گذاشتن
to invite tenders for something چیزی را به مزایده گذاشتن
to invite tenders for something چیزی را به مناقصه گذاشتن
To leave something hanging. چیزی رابلاتکلیف گذاشتن
to advertise for bids چیزی را به مزایده گذاشتن
to put something on the shelf <idiom> چیزی را به کنار گذاشتن
crutches دوشاخه زیر چیزی گذاشتن
crutch دوشاخه زیر چیزی گذاشتن
To put a price on something . روی چیزی قیمت گذاشتن
to weather something چیزی را در معرض [ آب و] هوا گذاشتن
impact اثر گذاشتن یا اهمیت دادن به چیزی
to put something at somebody's disposal چیزی را در دسترس [اختیار] کسی گذاشتن
impacts اثر گذاشتن یا اهمیت دادن به چیزی
to sow the seeds of something تخم چیزی راکاشتن بنیادچیزی را گذاشتن
to weather something in winter چیزی را در معرض [ آب و] هوای زمستانی گذاشتن
to impinge on something تاثیر منفی روی چیزی گذاشتن
underrate چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
underrated چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
underrating چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
underrates چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
affects لمس کردن یا تاثیر گذاشتن یا تغییر دادن چیزی
affect لمس کردن یا تاثیر گذاشتن یا تغییر دادن چیزی
hereditaments هر چیزی که قابل ارث گذاشتن باشد مال موروثی میراث
phyrgian cap یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
let go <idiom> به حال خود گذاشتن ،هیچ کاری درمورد چیزی انجام ندادن
To live on borrowed money . To play for time . این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
cask کلاه جنگی کلاه خود
casks کلاه جنگی کلاه خود
religious شرعی
legal شرعی
canonical شرعی
juridical قانونی شرعی
lawful مشروع شرعی
legal شرعی قضایی
canonicity جواز شرعی
canonicity شرعی بودن
ordinace دستور شرعی
justifiability جواز شرعی
prsbytery دادگاه شرعی
repudiation طلاق شرعی
local apparent noon فهر شرعی
sutra حکم شرعی
jasey کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
judicial شرعی وابسته بدادگاه
judiciary شرعی وابسته بدادگاه
adopting the opinion تقلید در مسائل شرعی
established church کلیسای قانونی و شرعی
relative impediment محظور شرعی برای عروسی
canonising درزمره مقدسان شمردن شرعی کردن
Talmud مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
canonizing درزمره مقدسان شمردن شرعی کردن
canonizes درزمره مقدسان شمردن شرعی کردن
canonised درزمره مقدسان شمردن شرعی کردن
canonized درزمره مقدسان شمردن شرعی کردن
canonize درزمره مقدسان شمردن شرعی کردن
canonises درزمره مقدسان شمردن شرعی کردن
exegesis تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegeses تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
lay off <idiom> به حال خود گذاشتن ،تنها گذاشتن
modiste کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
lids کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
lid کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
run into <idiom> اثر گذاشتن ،تاثیر گذاشتن بر
To leave behinde. جا گذاشتن ( بجا گذاشتن )
to leave someone in the lurch کسیرا در گرفتاری گذاشتن کسیرا کاشتن یا جا گذاشتن
to concern something مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
to watch something مراقب [چیزی] بودن [توجه کردن به چیزی] [چیزی را ملاحظه کردن]
aigret گل کلاه
ice-caps یخ کلاه
jack a dandy کج کلاه
panache پر کلاه
ice-cap یخ کلاه
beau کج کلاه
ice cap یخ کلاه
cap کلاه
bilk کلاه سر
opera hat کلاه له شو
nightcaps شب کلاه
capped کلاه
pompom گل کلاه
pretty fellow کج کلاه
hats کلاه
nightcap شب کلاه
chapeau کلاه
hat کلاه
head piece کلاه
headgear کلاه
cappa کلاه
bathing cap کلاه حمام
balaclavas کلاه دوچشمی
tricorn کلاه سه ترک
uncap کلاه از سر برداشتن
cocks کج نهادگی کلاه
crash helmets کلاه ایمنی
beret کلاه بره
cocking کج نهادگی کلاه
bathing caps کلاه حمام
cock کج نهادگی کلاه
hats کلاه کاردینالی
avant-sorps کلاه فرنگی
hat کلاه کاردینالی
tricone کلاه سه ترک
skullcap کلاه بره
skullcaps کلاه بره
berets کلاه بره
tiara کلاه پادشاهی
panama hats کلاه پاناما
pitch cap کلاه زفت
milliners کلاه فروش
milliner کلاه فروش
hat in hand کلاه دردست
hat block قالب کلاه
gaud کلاه برداری
galea کلاه خود
fop کج کلاه ابله
fools cap کلاه قیفی
door lintel کلاه چهارچوب
petasus کلاه بالدار
peruke کلاه گیس
panama hat کلاه پاناما
kepi کلاه کپی
miyred کلاه دار
mutch کلاه کتانی
plumes پر کلاه زنان تل
plume پر کلاه زنان تل
high hat کلاه بلند
hatter کلاه فروش
helmet liner کلاه کاسک
helmet liner کلاه فیبری
periwig کلاه گیس
service cap کلاه خدمت
rug [American E] کلاه گیس
belvidere کلاه فرنگی
swindler کلاه گذار
swindler کلاه بردار
swindlers کلاه گذار
swindlers کلاه بردار
belvedere کلاه فرنگی
bareheaded بدون کلاه
caskets کلاه خدمت
casket کلاه خدمت
hatboxes جعبه کلاه
hatbox جعبه کلاه
capping کلاه سازی
black cap کلاه سیاه
snowcap برف کلاه
steel cap کلاه فولادی
steel helmet کلاه اهنی
summer house کلاه فرنگی
d's cap کلاه قیفی
crush hat کلاه بازیگرخانه
hat tree کلاه اویز
cockade نشان کلاه
casque کلاه خود
postiche کلاه گیس
tiaras کلاه پادشاهی
hairpiece کلاه گیس
pergola کلاه فرنگی
fraudulent کلاه بردار
helmet کلاه خود
pavilion کلاه فرنگی
hoods کلاه خود
pavilions کلاه فرنگی
hoods کلاه اهنی
bonnets کلاه سرگذاشتن
helmets کلاه اهنی
bonnet کلاه سرگذاشتن
rain hat کلاه بارانی
polls راس کلاه
hood کلاه اهنی
hood کلاه خود
frauds کلاه برداری
helmets کلاه خود
pergolas کلاه فرنگی
fraud کلاه برداری
helmet کلاه اهنی
poll راس کلاه
polled راس کلاه
rain cap کلاه کریلی
trilbies کلاه شاپو
hairpieces کلاه گیس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com