Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
aphorize
کلمات قصار گفتن
Other Matches
logion
کلمات قصار
apothegm
کلمات قصار
aphorisms
پند کلمات قصار
aphorism
پند کلمات قصار
epigrammatic
وابسته به لطیفه و کلمات قصار
speech
بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
semantics
1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
speeches
بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
slice
ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
slices
ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
spellchecker
لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
spelling checker
لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
fuller
قصار
holophrastic
استعمال کننده کلمه قصار
dictionaries
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionary
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
to answer in the a
اری گفتن بله گفتن
greets
درود گفتن تبریک گفتن
greeted
درود گفتن تبریک گفتن
greet
درود گفتن تبریک گفتن
sputters
تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
sputtered
تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
sputter
تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
spate
سیل کلمات
addressing
و کلمات افست
terminologies
کلمات فنی
play on words
<idiom>
بازی با کلمات
the f. words
کلمات زیرین
terminology
کلمات فنی
VIPs
مخفف کلمات
verbalist
منقد کلمات
contents
کلمات یک نامه
word salad
سالاد کلمات
VIP
مخفف کلمات
declension
صرف کلمات
control words
کلمات کنترلی
i ran the words through
ان کلمات را خط زدم
word of mouth
کلمات مصطلح
code word
کلمات رمزی
code words
کلمات رمزی
shan't
مخفف کلمات not shall
wordage
کلمات واژه بندی
end spell
خاتمه کلمات رمز
anastrophe
تعویض کلمات یک عبارت
deleting
بریدن کلمات یک متن
deletes
بریدن کلمات یک متن
deleted
بریدن کلمات یک متن
jives
کلمات بیهوده واحمقانه
voder
یک ترکیب کننده کلمات
delete
بریدن کلمات یک متن
jiving
کلمات بیهوده واحمقانه
Acrimonious words
کلمات تلخ و نیشدار
she'd
مخفف کلمات had sheوwould she
charade
جدول کلمات متقاطع
word square
جدول کلمات متقاطع
jived
کلمات بیهوده واحمقانه
crossword puzzle
جدول کلمات متقاطع
jive
کلمات بیهوده واحمقانه
padding
کلمات یارکوردهای ساختگی
malapropism
سوء استعمال کلمات
reserved words
کلمات ذخیره شده
in so many words
با عین این کلمات
prowords
کلمات جلوی جملات
phonics
تلفظ وهجاهای کلمات
phonetic alphabet
کلمات قراردادی مخابراتی
permutation table
جدول کلمات رمز
euphony
خوش اهنگی کلمات
opposites test
ازمون کلمات متضاد
sweet words (voice,sleep
کلمات ( صدا خواب )شیرین
oxymoron
استعمال کلمات مرکب متضاد
gulps
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
posy
کلمات حک شده بر انگشتری دسته گل
posies
کلمات حک شده بر انگشتری دسته گل
wpm
تعداد کلمات دردقیقه inute
awol
مخفف کلمات leave absentwithout
anastrophe
قلب عبارت کلمات مقلوب
acephalo
که با کلمات دیگر ترکیب میشود
oxymoron
استعمال کلمات مرکب ضدونقیض
helminth
کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
helmintho
کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
navigation
چند رسانهای با کلمات کلیدی
syllabary
فهرست سیلاب یا هجاهای کلمات
gulping
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulped
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
lip-read
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
headers
کلمات در بالای صفحه متن
header
کلمات در بالای صفحه متن
worded
تعداد کلمات در فایل یا متن
lip-reads
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
SOS
مخفف کلمات ship our save
word
تعداد کلمات در فایل یا متن
semantics
معنای کلمات یا نشانها در برنامه ها
talk down to someone
<idiom>
از کلمات ساده استفاده کردن
lip read
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
gulp
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
heading
کلمات ابتدای هر صفحه متن
headings
کلمات ابتدای هر صفحه متن
slobber
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
cardio
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
slobbered
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
phonemics
علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها
slobbering
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
epexegesis
کلمات افزوده شده برای توضیح
wac
حروف اول کلمات armycorps s"women
slobbers
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
diabolo
کلمات پیشوندیست بمعنی "شیطان " و " شیطانی "
diabol
کلمات پیشوندیست بمعنی "شیطان " و " شیطانی "
lipreading
فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
chain
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
chains
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
kilos
واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
speech
تولید کلمات صوتی با بررسی صدا
A dictionary tell you what words mean .
فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
speech
صحبت کردن یا ایجاد کلمات با صدا
kilo
واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
speeches
تولید کلمات صوتی با بررسی صدا
cardi
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
speeches
صحبت کردن یا ایجاد کلمات با صدا
cardia
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
syllabary
جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
colons
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
keying material
مواد موردلزوم برای رمز کردن کلمات
purists
شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
purist
شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
colon
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
wordprocessing
شرکت متخصص در پردازش کلمات برای شرکتهای دیگر
logogram
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
logograph
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
diachrony
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
cunclude
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
worded
کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
achromato
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
achromat
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
word
کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
kyrie
دعای مناجاتی که با کلمات >ای خداوند بر مارحم فرما<اغاز میشود
align
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligned
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligning
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligns
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
VRML
سیستمی که به سازندگان امکان ایجاد کلمات سه بعدی در صفحه وب میدهد
hyphenation
تنظیم خط وط با پهنای مشخص به تقسیم کلمات طولانی در انتهای هر خط به درستی
languages
سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند.
language
سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند.
acronym
کلمه ای که از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد
edited
کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
edit
کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
serial
کلمات داده که یکی پس از دیگری روی باس موازی ارسال می شوند
shares
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shared
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
serials
کلمات داده که یکی پس از دیگری روی باس موازی ارسال می شوند
acronyms
کلمه ایکه از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد
hypermedia
متن با کلمات کلیدی خاص که قادر به نمایش تصویر و صوت باشد
list
لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
share
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
thirty two bit system
سیستم ریز کامپیوتر یا CPU که داده را در کلمات سی و دو بیتی کنترل میکند
alliterate
اوردن کلمات با صدای مترادف مثل :sun the was whensoft season summer in
kwic
روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
anagrams
مقلوب تشکیل لغت یا جملهای ازدرهم ریختن کلمات یالغات جملهء دیگر
names
لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
serial
ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان
anagram
مقلوب تشکیل لغت یا جملهای ازدرهم ریختن کلمات یالغات جملهء دیگر
name
لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
linguistics
علم السنه واشتقاق لغات وساختمان وترکیب کلمات وصرف ونحو لسانیات
serials
ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان
voices
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
microprocessor
UPC با کلمات با اندازه بزرگ که با اتصال یک عدد با بلاکهای سایز کوچک ساخته میشود
central
که برای تولید کلمات بزرگ CPU با استفاده از روش ها تقسم بیت به کار می رود
justifies
تغییر فضای بین کلمات یا حروف در متن به طوری که حاشیه راست و چپ مستقیم شود
microprocessors
UPC با کلمات با اندازه بزرگ که با اتصال یک عدد با بلاکهای سایز کوچک ساخته میشود
voice
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voicing
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
justifying
تغییر فضای بین کلمات یا حروف در متن به طوری که حاشیه راست و چپ مستقیم شود
interword spacing
فضای متغیر بین کلمات متن برای اینکه خط وط وسط و مرتب قرار گیرند
justify
تغییر فضای بین کلمات یا حروف در متن به طوری که حاشیه راست و چپ مستقیم شود
acr
میباشدو با کلمات ترکیب میشودمانند: Acro-Carpous که بمعنی " دارای میوه در راس " است
nomenclature
سیستم از پیش تعریف شده برای انتساب کلمات و نشانه ها به اعداد یا اصط لاحات
acro
میباشدو با کلمات ترکیب میشودمانند: Acro-Carpous که بمعنی " دارای میوه در راس " است
word star
یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
thesauruses
فایلی که حاوی کلمات هم معنی با کلمهای است که در متن در صورت دیکته غلط جایگزین شود
phonetician
متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
thesaurus
فایلی که حاوی کلمات هم معنی با کلمهای است که در متن در صورت دیکته غلط جایگزین شود
intercharacter spacing
خصوصیت کلمه پرداز که حاوی فضاهای متغیر بین کلمات است تا خط در وسط قرار گیرد
texts
پردازش کلمات یا استفاده از صفحه کلید کامپیوتر , ویدایش و خارج کردن متن به صورت حروف , برچسب ها و..
justifying
تقسیم کلمات بزرگ به درستی به طوری که در انهای خط نصف شوند تاحاشیه سمت راست مستقیم شود
justifies
تقسیم کلمات بزرگ به درستی به طوری که در انهای خط نصف شوند تاحاشیه سمت راست مستقیم شود
justify
تقسیم کلمات بزرگ به درستی به طوری که در انهای خط نصف شوند تاحاشیه سمت راست مستقیم شود
text
پردازش کلمات یا استفاده از صفحه کلید کامپیوتر , ویدایش و خارج کردن متن به صورت حروف , برچسب ها و..
tabulator
بخشی از ماشین تایپ یا کلمه پرداز که کلمات و اعداد رابه صورت خودکار در ستون هایی قرار میدهد
mouth
گفتن
uttered
گفتن
utter
گفتن
adduse
گفتن
pshaw
اه گفتن
let (someone) know
<idiom>
گفتن
saith
گفتن
tells
گفتن
utters
گفتن
get out
گفتن
viyuperate
بد گفتن
vituperate
بد گفتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com