| Total search result: 201 (14 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
key |
کلیدی که کار مخصوص یا مجموعه دستوراتی دارد |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
insert |
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد |
| inserts |
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد |
| inserting |
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد |
| housekeeping |
مجموعه دستوراتی که یک بار اجرا شدند |
| turtles |
تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود |
turtle |
تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود |
| Hayes Corporation |
مجموعه دستوراتی که مودمی را که حروف AT در نام آن است کنترل میکند |
| databases |
مجموعه دستوراتی که به کاربر اجازه ایجاد تغییر ساده در پایگاه داده ها میدهد |
| database |
مجموعه دستوراتی که به کاربر اجازه ایجاد تغییر ساده در پایگاه داده ها میدهد |
| typefaces |
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص |
| typeface |
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص |
| script |
مجموعه دستوراتی که تابعی را انجام می دهند که توسط یک زبان ماکرو یا دستهای استفاده میشود |
| main |
مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند |
| language |
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود |
| languages |
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود |
| input |
مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد |
| inputted |
مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد |
| jobs |
دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد |
| job |
دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد |
| ascii |
صفحه کلیدی که همه حروف ASC II را دارد |
key |
کلیدی که تابع دومی برای آن کلید دارد. |
| bootstrap |
مجموعه دستوراتی که پیش از بار شدن برنامه توسط کامپیوتر اجرا میشود که معمولاگ سیستم عامل را بار میکند وقتی که کامپیوتر روشن میشود |
| significance |
معنای مخصوص دارد |
| IBM |
صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای تابعی است و در سمت چپ کلیدهای اصلی قرار دارد و نوشته عددی جداگانه ندارد |
| maintenance |
قرارداد با شرکت تعمیری که بررسیهای مرتب و تعمیر با قیمت مخصوص در صورت خرابی دارد |
| libraries |
و در زمان و هزینه صرفه جویی شود. 2-مجموعه توابعی که کامپیوتر نیاز دارد تا به آنها مراجعه کند ولی در حافظه اصلی ذخیره نشده اند |
| library |
و در زمان و هزینه صرفه جویی شود. 2-مجموعه توابعی که کامپیوتر نیاز دارد تا به آنها مراجعه کند ولی در حافظه اصلی ذخیره نشده اند |
| scrapbooks |
مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه |
| subset |
مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند |
| scrapbook |
مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه |
| restatement of the law |
مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین |
| universal |
مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد |
| burster block |
مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش |
| scalar |
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد |
| impact shipment |
کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد |
| character set |
دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها |
| famished |
ایا دستوراتی هست |
| lutes |
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری |
| lute |
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری |
| writes |
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد |
| write |
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد |
| fog oil |
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی |
| definitions |
کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند |
direction |
دستوراتی که نحوه استفاده از چیزی را نشان می دهند |
| definition |
کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند |
| graphics |
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند |
| repertoire |
تمام دستوراتی که سیستم تشخیص میدهد واجرا میکند |
| CIR |
ثبات CPU که دستوراتی که اجرا شده اند ذخیره میکند |
| cisc |
مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند |
| modification |
دستوراتی در حلقه که دستورات دیگر یا داده درون برنامه را تغییر میدهد |
| scrolls |
کلیدی |
| key currencies |
کلیدی |
| scroll |
کلیدی |
| register |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
| registering |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
| registers |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
| MCI |
دستوراتی که به هر برنامه امکان کنترل چند رسانهای را میدهد مثل کارت صدا و قطعه ویدیو |
| languages |
دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند |
| language |
دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند |
| media |
دستوراتی که به هر برنامه امکان کنترل چند رسانهای می دهند مثل کارت صدا و قطعه ویدیو |
| AUTOEXEC.BAT |
فایل دستهای که شامل دستوراتی است که وقتی کامپیوتر شروع به کار میکند اجرا می شوند |
| multikey |
چند کلیدی |
| keyword |
واژه کلیدی |
| key industries |
صنایع کلیدی |
| key verification |
بازبینی کلیدی |
| key entry |
دخول کلیدی |
| keyspace |
فاصله کلیدی |
| keypunch |
منگنه کلیدی |
| keylock |
قفل کلیدی |
| keyed access |
دستیابی کلیدی |
| keyword |
کلمه کلیدی |
| key projects |
طرحهای کلیدی |
rashwan medallion |
ترنج رشوان [این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.] |
| kwic |
کلمه کلیدی در متن |
| keyboard perforator |
سوراخ کن صفحه کلیدی |
key |
[حرکت کلیدی شطرنج] |
| keyboard enirv |
دخول صفحه کلیدی |
| keypad |
صفحه کلیدی با کلیدهای |
| keyword in context |
کلمه کلیدی در متن |
| . The car is gathering momentum. |
اتوموبیل دارد دور بر می دارد |
| description |
زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد |
| descriptions |
زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد |
| deleted |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
| delete |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
| deletes |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
| deleting |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
key |
کلیدی که یک حرف را تولید میکند |
| skeleton keys |
کلیدی که چندین قفل را بازکند |
| navigation |
چند رسانهای با کلمات کلیدی |
| skeleton key |
کلیدی که چندین قفل را بازکند |
| ksr |
کلمه کلیدی ارسال-پذیرش |
| You gave me the wrong key . |
کلیدی که به من دادی عوضی بود |
| config.sys |
در -MS DOS فایل متن مشخصاتی که حاوی دستوراتی برای تنظیم پارامترها و بار کردن نرم افزار درایو است |
| softer |
کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند |
pause key |
[کلیدی که موقتا فرآیند را قطع میکند] |
| bass clef |
کلیدی که زیر f ومیان cقرار میگیرد |
key |
کلیدی که ورودیهای یک رکورد را مشخص میکند |
| home |
کلیدی که نشانه گر را به شروع خط متن می برد |
| homes |
کلیدی که نشانه گر را به شروع خط متن می برد |
| softest |
کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند |
| soft |
کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند |
| wall mounted switch |
کلیدی که روی دیوار نصب میشود |
| sequential |
داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند |
| million instructions per second |
اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند |
| embedded code |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص |
| cases |
کلیدی که حروف را از بزرگ به کوچک تبدیل میکند |
case |
کلیدی که حروف را از بزرگ به کوچک تبدیل میکند |
| enters |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
| entered |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
| enter |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
| attention |
کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد |
| attentions |
کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد |
| passkey |
کلیدی که چند قفل را باز کند مفتاح |
| alphanumeric |
صفحه کلیدی که شامل حروف و اعداد است |
| machines |
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود |
| machine |
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود |
| machined |
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود |
| gynoecium |
مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی |
| cable assembly |
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل |
| routine |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |
| routines |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |
| routinely |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |
| paged |
کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد |
| prtsc |
کلیدی که محتوای موجود روی صفحه را به چاپگر بفرستد |
| pages |
کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد |
| page |
کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد |
| softer |
صفحه کلیدی که کار کلیدها با برنامه تغییر میکند |
| soft |
صفحه کلیدی که کار کلیدها با برنامه تغییر میکند |
key |
کد عددی برای معرفی کلیدی که انتخاب شده است |
| hexadecimal notation |
صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد |
key |
کلیدی که برای اندیس گذاری رکورد به کار می رود. |
| hex |
صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد |
| softest |
صفحه کلیدی که کار کلیدها با برنامه تغییر میکند |
| backspace |
کلیدی که باعث برگشت یک واحد به عقب یا چپ نشانه گر میشود |
| click |
نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse |
| clicks |
نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse |
| page |
کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد |
| carriage return |
سیگنال یا کلیدی که به شروع خط بعد کاغذ یا صفحه نمایش می رود |
| paged |
کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد |
| pages |
کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد |
| clicked |
نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse |
| Walls have ears <idiom> |
دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح] |
| labor theory of value |
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد |
| ends |
روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد |
| end |
روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد |
| hypermedia |
متن با کلمات کلیدی خاص که قادر به نمایش تصویر و صوت باشد |
| repeats |
کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند |
| codepages |
تعریف حرفی که توسط کلیدی از صفحه کلید ایجاد شده است |
| ended |
روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد |
| repeat |
کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند |
| dispersal airfield |
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی |
| cursor |
کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند |
| cursors |
کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند |
| tests |
عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند |
| test |
عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند |
| tested |
عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند |
zero insertion force socket |
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند] |
| inserting |
کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
| inserts |
کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
| insert key |
کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
insert |
کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
| capitals |
کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند |
| ins key |
کلیدی که کلمه پرداز یا برنامه ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
| caps |
کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند |
key |
کلیدی که نشانه گر یا نوک چاپ را به ابتدای خط بعد روی صفحه یا ماشین تایپ یا چاپگر می برد |
| tactile |
صفحه کلیدی که حاوی نشانههای مخصصوص برای انتخاب کلید باشد مثل ایجاد صدا |
| enclave economices |
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند |
| walls here ears |
دیوار موش دارد موش گوش دارد |
| return |
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند |
| returned |
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند |
| returning |
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند |
| pooler |
وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد |
| keyboard terminal |
صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود |
| returns |
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند |
| blind keyboard |
صفحه کلیدی که خروجی آن نشان داده نمیشود ولی مستقیماگ روی نوار یا دیسک مغناطیسی ضبط میشود |
| master clear |
کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند |
| escape character |
کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر |
| edit |
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند |
| edited |
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند |
| ctrl break |
در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند |
| del |
کلیدی در صفحه کلید که نشانه گر را یک حرف به عقب برمی گرداند و آن حرف را پاک میکند |
| record |
کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه |
| num lock key |
کلیدی که کارایی قسمت عددی صفحه کلید را از کنترل نشانه گر به ورودی عددی تط بیق میدهد |
| CTR |
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد |
| aggregate |
مجموعه |
| yardage |
مجموعه |
| repertory |
مجموعه |
bundle |
مجموعه |
| repertoire |
مجموعه |
| setting up |
مجموعه |
| assemblies |
مجموعه |
| aggregates |
مجموعه |
| caboodle |
مجموعه |
| sets |
مجموعه |
| bundles |
مجموعه |
| batch |
یک مجموعه |
| batch |
مجموعه |
| batches |
یک مجموعه |
| batches |
مجموعه |
| assortments |
مجموعه |