English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (5 milliseconds)
English Persian
shortage کمبود
shortages کمبود
deficiencies کمبود
deficiency کمبود
leakage کمبود
leakages کمبود
shortcoming کمبود
shortcomings کمبود
deficit کمبود
deficits کمبود
shortsage کمبود
shortfall کمبود
shortfalls کمبود
Other Matches
short handed داشتن کمبود نیروی انسانی کمبود نفرات
short-handed داشتن کمبود نیروی انسانی کمبود نفرات
scurvy کمبود ویتامین C
time trouble کمبود وقت
oxygen deficit کمبود اکسیژن
underpopulation کمبود جمعیت
hard up <idiom> کمبود پول
lacking فقدان کمبود
credit tightness کمبود اعتباری
anoxia کمبود اکسیژن
lack کمبود نیازمندی
lacked کمبود نیازمندی
leakage کمبود کسر
lacks کمبود نیازمندی
deficient دارای کمبود
leakages کمبود و کسری
leakages کمبود کسر
leakage کمبود و کسری
immune defect کمبود ایمنی [پزشکی]
understaffed دچار کمبود کارمند
lack of confidence کمبود اعتماد به نفس
lack of self-confidence کمبود اعتماد به نفس
short supply اماد کمبود دار
beriberi بیماری کمبود ویتامن B
avitaminosis کمبود ویتامینها در بدن
acholia فقدات یا کمبود صفرا
dearth قحط و غلا کمبود
immunodeficiency کمبود ایمنی [پزشکی]
defective دارای کمبود معیوب
shortcomings نکته ضعف کمبود
shortcoming نکته ضعف کمبود
electron deficient molecules مولکولهای با کمبود الکترون
labor shortage کمبود نیروی کار
scorbutic ناشی از کمبود ویتامین C
leukopenia کمبود گویچههای سفیدخون
mulnutrition کمبود مواد غذائی در بدن
deficits کسر موازنه کمبود سرمایه
attenuation کاهش یا کمبود قدرت سیگنال
hypoxia کمبود اکسیژن در بافتهای بدن
deficit کسر موازنه کمبود سرمایه
degradation کمبود توانایی پردازش به علت خرابی
deficit کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
deficits کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
xerophthalmia رمد چشم مرضی در اثر کمبود ویتامین A
The room is stuffy. هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
charges 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charge 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
degradation کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
tare and tret وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
nonaligned نوک خواندن که در همان محل رسانه مغناطیسی نیست که نوک نوشتن بود. تولید کمبود کیفیت سیگنال
increasing cost industry حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com