Total search result: 202 (12 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
math coprocessor |
کمک پردازنده ریاضی |
|
|
Search result with all words |
|
arithmetic |
عمل ریاضی انجام شده توسط پردازنده همزمان |
Other Matches |
|
processor |
پردازنده مخصوص مثل پردازنده آرایهای یا عددی که میتواند برای بهبود کارایی با پردازنده اصلی کار کند |
multiprocessor |
عملیاتی که هر پردازنده در سیستم چند پردازنده با بخشی از یک یا چند پردازنده دیگر کار میکند |
Overdrive |
قطعه پردازنده که به عنوان جانشین قدرتمند برای پردازنده Intelاست |
masters |
کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند |
mastered |
کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند |
master |
کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند |
slave |
پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود |
slaved |
پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود |
slaves |
پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود |
slaving |
پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود |
cpu |
ساعت درونی پردازنده که سیگنال با قاعده را ایجاد میکند که برای کنترل عملیات و ارسال داده در پردازنده است |
auxiliary |
پردازنده جانبی مثل آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی کار کند تا سرعت اجرا را افزایش دهد |
auxiliaries |
پردازنده جانبی مثل آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی کار کند تا سرعت اجرا را افزایش دهد |
coprocessor |
پردازنده جانبی مخصوص مشابه آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی برای افزایش سرعت اجرا کار کند |
SX |
نوعی قطعه پردازنده که از پردازنده یا پایهای نشات گرفته است که تولید و خرید آن ارزانتر است |
wait state |
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد |
wait condition |
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد |
ap |
Processor Attached پردازنده الصاق شده پردازنده متصل شده |
VL bus |
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده |
VL local bus |
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده |
level two cache |
حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است |
mathematical notation |
نشانه گذاری ریاضی [ریاضی] |
postprocessor |
پس پردازنده |
processor |
پردازنده |
associative processor |
پردازنده انجمنی |
processing unit |
واحد پردازنده |
mainframe |
پردازنده مرکزی |
microprocessors |
ریز پردازنده |
coprocessor |
پردازنده کمکی |
coprocessor |
کمک پردازنده |
corprocessor |
کمک پردازنده |
central processor |
پردازنده مرکزی |
data processor |
پردازنده داده ها |
vector processor |
پردازنده برداری |
microprocessor |
ریز پردازنده |
parallel processor |
پردازنده موازی |
attached processor |
پردازنده الصاقی |
multiprocessor |
چند پردازنده |
preprocessor |
پیش پردازنده |
mainframes |
پردازنده مرکزی |
communications processor |
پردازنده مخابراتی |
effective |
خروجی میانگین پردازنده |
back end processor |
پردازنده کمکی تک منظوره |
data communications processor |
پردازنده ارتباطات داده ها |
weitek coprocessor |
کمک پردازنده ویتک |
numeric coprocessor |
کمک پردازنده عددی |
psw |
کلمه وضعیت پردازنده |
mips |
اندازه سرعت پردازنده |
i/o processor |
پردازنده ورودی و خروجی |
processor |
پردازنده جانبی مخصوص |
numeric coprossor socket |
[پریز کمک پردازنده عددی] |
interfaces |
و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند |
functions |
مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت |
function |
مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت |
interface |
و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند |
number |
پردازنده خاص برای محاسبات سریع |
numbers |
پردازنده خاص برای محاسبات سریع |
functioned |
مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت |
interleaving |
پردازندهای که با بخشهای پردازنده کار میکند |
mathematical logic |
منطق ریاضی [ریاضی] |
mastered |
سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است |
masters |
سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است |
multi tasking |
همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده |
master |
سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است |
attentions |
کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد |
multitasking |
همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده |
attentions |
سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد |
attention |
کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد |
attention |
سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد |
PowerPC |
پردازنده با کارایی بالای RISC سافت Motorola |
units |
که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود |
cpu |
فرکانس ساعت CPU که عملیات پردازنده را کنترل میکند |
devices |
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود |
device |
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود |
Klamath |
نام کد برای گونه کم هزینه پردازنده Intel pention |
type |
تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد |
typed |
تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد |
types |
تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد |
Atari ST |
و از پردازنده هایی استفاده می کنند که سازگار با IBM PC نیستند |
unit |
که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود |
dual |
سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه |
von neuman morgensterm utility index |
شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است |
parallels |
تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی |
demand |
انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی |
vectored interrupt |
سیگنال وقفه که پردازنده را به یک تابع در آدرس مشخص هدایت میکند |
parallelling |
تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی |
parallelled |
تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی |
at |
استاندارد کامپیوتر شخصی IBM که از پردازنده تک بیتی استفاده میکند |
parallel |
تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی |
paralleled |
تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی |
paralleling |
تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی |
demanded |
انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی |
demands |
انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی |
scalar |
پردازنده طراحی شده برای پردازش سریع روی مقادیراسکالر |
critical path analysis |
منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است |
transfers |
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند |
transferring |
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند |
transfer |
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند |
processor |
که طبق سرعت پردازنده و نه رسانه جانبی تنظیم شده است |
vectors |
پردازنده همزمان که روی یک سط ر یا ستون آرایه در هر لحظه کار میکند |
i/o |
که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است |
vector |
پردازنده همزمان که روی یک سط ر یا ستون آرایه در هر لحظه کار میکند |
peripheral |
قطعه خارجی پردازنده مرکزی که حاوی خصوصیات جانبی است |
load |
استفاده از بیش از یک کامپیوتر در شبکه حتی خارج از بار هر پردازنده |
loads |
استفاده از بیش از یک کامپیوتر در شبکه حتی خارج از بار هر پردازنده |
synchronising |
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند |
synchronize |
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند |
communicating word processor |
پردازنده کلمه یا ایستگاه کاری که قادر به ارسال و دریافت داده است |
interface |
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند |
interfaces |
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند |
z 0 |
یک تراشه پردازنده 8 بیتی که به عنوان مبنایی برای ریزکامپیوترها بکار می رود |
channel |
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد |
channeled |
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد |
channeling |
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد |
synchronised |
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند |
channels |
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد |
synchronises |
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند |
synchronizes |
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند |
channelled |
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد |
tandem |
دو پردازنده متصل به طوری که اگر اولی خراب شود, دومی جای آن را می گیرد |
tandems |
دو پردازنده متصل به طوری که اگر اولی خراب شود, دومی جای آن را می گیرد |
microcomputer |
اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود |
i/o |
اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند |
i/o |
دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد |
micros |
اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود |
native |
زبانی که توسط پردازنده اجرا میشود بدون نیاز به نرم افزار خاص |
executable form |
برنامهای که به کد ماشین ترجمه یا کمپایل شده باشد تا پردازنده بتواند اجرا کند |
natives |
زبانی که توسط پردازنده اجرا میشود بدون نیاز به نرم افزار خاص |
input/output |
اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند |
micro |
اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود |
process bound |
برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود |
IBM |
محدوده کامپیوترهای شخصی بر پایه Intel و پردازنده هایی که حاوی باس MCA هستند |
IBM |
بزرگترین شرکت کامپیوتری در جهان که اولین سیستم بر پایه PC را روی پردازنده PC ایجاد کرد |
processor |
ریزپردازنده جدا در سیستم که حاوی توابع خاصی تحت کنترل پردازنده مرکزی است |
jump instruction |
موقعتی که پردازنده به بخش دیگر برنامه هدایت میشود در صورتی که شرط برقرار باشد |
huge model |
مدل حافظه پردازنده Intel که به کد داده و برنامه اجازه ارسال بر حسب کیلوبایت میدهد. |
buffer |
استفاده از فضای ذخیره سازی موقت تا وقتی که پردازنده یا رسانه آماده پردازش آن شود |
synchronous |
سیستم پنهان ثانویه سریع در بسیاری از کامپیوترها که از نقط ه پردازنده pentium استفاده میکند |
length |
تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود |
lengths |
تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود |
DX |
پسوند پس از شماره مدل پردازنده intel برای بیان وجود واحد محاسبه اعشاری |
SPARC |
پردازنده Rise طراحی شده توسط Sun Microstems که در محدوده استگاههای کاری اش استفاده میشود |
distribute |
سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند |
sbc |
کامپیوتری که قط عات اصلی آن مثل پردازنده , ورودی / خروجی وحافظه روی یک PCB قرار دارند |
indicator |
ثبات یا بیت علامت که وضعیت پردازنده و ثباتهایش را نشان میدهد مثل رقم نقلی یا سرریز |
scalar |
پردازنده RISC طراحی شده توسط Sun Microsystems که در محدوده ایستگاههای کاری اش استفاده میشود |
distributing |
سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند |
distributes |
سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند |
cache memory |
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند. |
tiny model |
مدل حافظه خانواده پردازنده Intel که امکان وجود چندین کیلوبایت داده وکد را ایجاد میکند |
attached processor |
ریز پردازنده جدا در سیستم که تحت کنترل واحد پردازش مرکزی توابع خاصی را انجام میدهد |
multimedia |
قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود |
caches |
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند. |
cache |
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند. |
documenting |
1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است |
documented |
1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است |
document |
1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است |
Pentium Pro |
قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا |
commoners |
داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است |
commonest |
داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است |
standalone |
ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد |
common |
داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است |
Intel |
شرکتی که اولین ریزپردازنده موجود را ساخت . و نیز پردازنده هایی ساختند که در IBMPC و کامپیوترهای سازگار استفاده میشود |
scratchpad |
حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند. |
density |
دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن |
densities |
دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن |
privilege |
ساخت پردازنده Intel که در حالت محافظت شده است و به برنامه امکان افزودن بخشهای حیاتی محیط عملیات را میدهد |
internal modem |
مودم روی کارت اضافی که به اتصال وصل میشود و اطلاعات را به پردازنده منتقل میکند از طریق باس و نه پورت سریال |
chips |
کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود |
chip |
کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود |
apple desktop bus |
باسهای سریال در کامپیوترهای Macintosh Apple که به وسایل با سرعت پایین مثل صفحه کلید و mouse اجازه ارتباط با پردازنده را می دهند |
translation tables |
جدولهای جستجو یا مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت توسط پردازنده قابل دستیابی هستند بدون نیاز به محاسبه نتیجه |
OCCAM |
زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم چند پردازنده یا چند کاربر |
define |
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی |
defined |
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی |
sequencer |
بخشی در ریز پردازنده بیتی که حاوی آدرس ریز برنامه بعدی است |
defines |
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی |
million instructions per second |
اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند |
defining |
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی |
invitation |
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام |
invitations |
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام |
Apple Macintosh computer |
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند |
Apple Mac |
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند |
multiprocessing system |
سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند |
jump instruction |
دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه |
local |
اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین |
locals |
اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین |
multiple |
معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند |
cards |
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود |
processor |
ارسال سیگنال ورودی به پردازنده , بررسی درخواست توجه که باعث توقف آنچه در حال اجرا است میشود و به رسانه فراخوان پاسخ میدهد |
MMX |
قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود |
card |
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود |
mediums |
مدل حافظه خانواده پردازنده Intel x که امکان ارسال چند کیلوبایت داده و تا چند مگا بایت کد میدهد |
medium |
مدل حافظه خانواده پردازنده Intel x که امکان ارسال چند کیلوبایت داده و تا چند مگا بایت کد میدهد |
MIMD |
معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد |
decimal |
کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند |
decimals |
کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند |
smarting |
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود |
smart |
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود |
smarted |
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود |