Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 216 (42 milliseconds)
English
Persian
to tinge with red
کمی قرمز کردن
Search result with all words
flush
قرمز کردن
flushes
قرمز کردن
flushing
قرمز کردن
redden
قرمز کردن
reddened
قرمز کردن
reddening
قرمز کردن
reddens
قرمز کردن
crimson
لاکی قرمز کردن
aperture mask
استفاده در صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای قرمز و سبز و آبی
encrimson
قرمز کردن
infra red link
سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
rubefy
قرمز کردن
rubricate
بخط قرمز نوشتن یا چاپ کردن
rubricize
بخط قرمز نوشتن یا چاپ کردن
ruddle
گل اخری زدن به قرمز کردن
Other Matches
storm warning
پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid
اسید کارمینیک
[عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
infrared line scan
ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
infrared imagery
عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
natural dyes
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs
فرش های ترکمن
[اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
infrared ray
اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
bloodshot
قرمز
red line
خط قرمز
redder
قرمز
reddest
قرمز
reds
قرمز
rubrics
خط قرمز
rubric
خط قرمز
ponceau
قرمز
raddle
گل قرمز
aka
قرمز
gules
قرمز
red
<adj.>
قرمز
vinaceous
قرمز
vermillion
قرمز
sanguineous
قرمز
vermeil
قرمز
erythroid
قرمز
laky a
قرمز
erythrean
قرمز
redhead
مو قرمز
cramoisy
قرمز
redheads
مو قرمز
vermilion
قرمز
coralline
قرمز
red letter
با حروف قرمز
ripe lips
لبهای قرمز
phenol red
قرمز فنول
cochineal
قرمز شراب کش
cochineal
قرمز دانه
red lead
سرب قرمز
congo red
قرمز کنگو
cresol red
قرمز کرزول
ruby of arsenic
زرنیخ قرمز
safflower carmine
قرمز کافیشه
chlorophennol red
قرمز کلروفنول
red card
کارت قرمز
red brick
اجر قرمز
Cayenne
فلفل قرمز
ruffous
قرمز کم رنگ
rubious
قرمز یاقوتی
rel pole
قطب قرمز
infrared
زیر قرمز
roucou
قرمز بویا
redden
قرمز شدن
rosily
برنگ قرمز
reddened
قرمز شدن
rubefacient
قرمز کننده
infera red
مادون قرمز
staring red
قرمز زننده
rubefaction
قرمز سازی
reddening
قرمز شدن
rufous
قرمز کم رنگ
rubescent
قرمز شونده
reddens
قرمز شدن
redlining
خط قرمز کشیدن
infrared
مادون قرمز
red nucleus
هسته قرمز
red lips
لبهای قرمز
scarlet
قرمز جگری
martagon
سوسن قرمز
chilli pepper
فلفل قرمز
goldfish
ماهی قرمز
elm
نارون قرمز
hot pepper
فلفل قرمز
elms
نارون قرمز
gold fish
ماهی قرمز
neutral red
قرمز خنثی
murrey
قرمز ارغوانی
angry
قرمز شده
hot line
تلفن قرمز
first class brick
اجر قرمز
Red chilli
فلفل قرمز
methyl red
قرمز متیل
minium
شنجرف قرمز
minium
اکسید قرمز
ladyfinger
فلفل قرمز
ruddy
قرمز رنگ
crimson
قرمز سیر
nacarat
قرمز روشن
angriest
قرمز شده
angrier
قرمز شده
hot lines
تلفن قرمز
caramel
مایل به قرمز
red light
چراغ قرمز
body brick
اجر قرمز
bright red
قرمز روشن
caramels
مایل به قرمز
kidney beans
لوبیا قرمز
kidney bean
لوبیا قرمز
scarlet
قرمز لاکی
gorcock
با قرقره قرمز
red lights
چراغ قرمز
dressed inred
قرمز پوش
oxide of copper
توتیای قرمز
infra-red
زیر قرمز
infra red
زیر قرمز
crimson
قرمز روناسی
red pepper
فلفل قرمز
red peppers
فلفل قرمز
sanguine
قرمز برنگ خون
spatalite
اکسید قرمز روی
farouche
یونجه گل قرمز کمرو
rubiginous
برنگ قرمز اجری
red clause credit
اعتبار با ماده قرمز
far infrared
زیر قرمز دور
rubricate
قرمز نشان دادن
rubricize
قرمز نشان دادن
magenta
یکجور رنگ قرمز
rudd
ماهی گول قرمز
fireback
قرقاول پشت قرمز
light red
رنگ قرمز روشن
ochreish
قرمز چون گل اخری
pharaoh ant
مورچه قرمز کوچک
plover page
ابیای پشت قرمز
dunlin
ابیای پشت قرمز
scarlet
قرمز مایل به زرد
auburn
قهوهای مایل به قرمز
pyrope
لعل قرمز سیر
red oxide of zinc
اکسید قرمز روی
red shift
جابجایی به سوی قرمز
near infrared
زیر قرمز نزدیک
red zinc ore
اکسید قرمز روی
kermes
قرمزدانه :کرم قرمز
roset
رنگ نفاشی قرمز
carmine
نوعی رنگ قرمز
redstart
بلبل دم قرمز اروپایی
redshank
مرغ پا قرمز کرانه زی
Indianred
<adj.>
<noun>
نوعی رنگ قرمز
ruby zinc
اکسید قرمز روی
bays
سرخ مایل به قرمز
hemolysis
تحلیل گویچههای قرمز
purple red
قرمز مایل به ارغوانی
hubble effect
جابجایی به سوی قرمز
ultrared
انطرف اشعه قرمز
clarets
نوعی شراب قرمز
chianti
نوعی شراب قرمز
bay
سرخ مایل به قرمز
rubicund
رنگ مایل به قرمز
bayed
سرخ مایل به قرمز
hot pepper
بوته فلفل قرمز
baying
سرخ مایل به قرمز
zincite
اکسید قرمز روی
thermal imagery
عکاسی مادون قرمز
red tape
نوار باریک قرمز
rubella
قرمز کننده پوست
strawberry roan
اسب قرمز رنگ
bloodiest
خون الود قرمز
bloodier
خون الود قرمز
vermeil
لعل قرمز رنگ
bloody
خون الود قرمز
infrared spectrum
طیف زیر قرمز
claret
نوعی شراب قرمز
infrared viewer
دوربین مادون قرمز
incarnadine
رنگ قرمز گوشتی
infrared absorption
جذب زیر قرمز
sepia
رنگ قرمز قهوه ای
carbuncled
مزین به یاقوت قرمز
hoong seung
برنده هوگو قرمز تکواندو
Redviolet
رنگی میان بنفش و قرمز
primary colour
رنگهایاصلی-قرمز RedسبزGreen آبیBlue
paprica
میوه رسیده فلفل قرمز
redorange
<adj.>
<noun>
رنگی میان قرمز و نارنجی
bloods hot eyes
چشمان قرمز و خون گرفته
auburn
رنگ قرمز مایل به زرد
petunias
رنگ قرمز مایل بابی
petunia
رنگ قرمز مایل بابی
cardinal
سهره کاکل قرمز امریکایی
cardinals
سهره کاکل قرمز امریکایی
apricot color
رنگ زرد و قرمز روشن
pansies
رنگ قرمز مایل به ابی
raisin
رنگ قرمز مایل به ابی
paprika
میوه رسیده فلفل قرمز
mahogany
رنگ قهوهای مایل به قرمز
carbuncle
رنگ نارنجی مایل به قرمز
carbuncles
رنگ نارنجی مایل به قرمز
carrot
زردک مانند موی قرمز
carrots
زردک مانند موی قرمز
hematoblast
گویچه قرمز نارس خون
glows
تاب امدن قرمز شدن
glowed
تاب امدن قرمز شدن
glow
تاب امدن قرمز شدن
lurid
رنگ زرد مایل به قرمز
luridly
رنگ زرد مایل به قرمز
mercurochrome
داروی ضدعفونی قرمز رنگ
rust
رنگ قرمز مایل به قهوه ای
mikado
رنگ زرد مایل به قرمز
pansy
رنگ قرمز مایل به ابی
raisins
رنگ قرمز مایل به ابی
cedar
رنگ قرمز مایل به زرد
shell pink
رنگ قرمز مایل به زرد
infrared
وابسته به اشعه مادون قرمز
see red
<idiom>
ازشدت خشم قرمز شدن
cedars
رنگ قرمز مایل به زرد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com