Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
statistical control
کنترل اماری
Other Matches
cascade control
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
statistic
اماری
statistical
اماری
statistical thermodynamics
ترمودینامیک اماری
statistical universe
جامعه اماری
data
دادههای اماری
statistical tests
ازمونهای اماری
charting
ترسیم اماری
statistical weight
وزن اماری
charts
ترسیم اماری
chart
ترسیم اماری
charted
ترسیم اماری
statistical mechanics
مکانیک اماری
statistical methods
روشهای اماری
statistical analysis
تحلیل اماری
statistical significance
معناداری اماری
statistical software
نرم افزار اماری
statistical learning theory
نظریه اماری یادگیری
data fright receipt
رسید اماری حمل
data freight receipt
رسید اماری حمل
cartogram
نقشه اماری جغرافیایی
fermi statistics
قاعده اماری فرمی
statistical artifact
پدیده تصنعی اماری
SAS
سیستم تجزیه وتحلیل اماری
maxwell boltzmann statistics
قاعده اماری ماکسول-بولتسمان
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
dsm
راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
econometrics
استفاده از روشهای اماری در بررسی مسائل اقتصادی اقتصاد سنجی
spss
Social the for StatisticalPackage Sciences بسته اماری برای علوم اجتماعی
probit
واحد قیاس احتمالات اماری بر اساس حداقل انحراف ازمیزان متوسط
power function
این تابع در حقیقت چگونگی کارائی ازمون فرضهای اماری رابررسی مینماید
task
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
apt
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
real time
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executive
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
looped
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
radio control
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
fosdic
دستگاه ورودی که توسط اداره امار بکاربرده میشود تا اطلاعات پرسشنامههای اماری تکمیل شده را به درون کامپیوتربخواند
IRQ
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
inventory control
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
control
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
freiht all kinds
رسید اماری حمل انواع هزینه حمل
ctrl
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet
صفحه کنترل چارت کنترل
control statement
حکم کنترل دستور کنترل
block plot
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
controlled fragmentation
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
subroutine
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control officer
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
remote control
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basic
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
airlift control element
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody
مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
controlled net
شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
traffic post
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
tactical air control center
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
fire control
کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check
کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
line control
کنترل خط
check-ups
کنترل
minor control
کنترل کم
controls
کنترل
controlling
کنترل
control
کنترل
check-up
کنترل
rein
کنترل
control code
کد کنترل
lighting control
کنترل روشنایی
light brightness control
کنترل روشنایی
lift control
کنترل اسانسور
lever control
کنترل اهرمی
level control
کنترل سطح
lateral control
کنترل جانبی
control markings
علایم کنترل
control logic
منطق کنترل
light control
کنترل نور
light control
کنترل روشنایی
control panel
تابلوی کنترل
control of resources
کنترل منابع
material control
کنترل مواد
marketing audit
کنترل داخلی
manual control
کنترل دستی
control mode
باب کنترل
control memory
حافظه کنترل
camshaft
محور کنترل
camshafts
محور کنترل
control lever
اهرم کنترل
control language
زبان کنترل
takeover
اعمال کنترل
inspection lamp
لامپ کنترل
takeovers
اعمال کنترل
control console
کنسول کنترل
control console
پیشانه کنترل
inventory control
کنترل موجودی
intensity control
کنترل شدت
control desk
میز کنترل
control field
فیلد کنترل
coercive control
کنترل قهری
control key
کلید کنترل
control grid
شبکه کنترل
control grid
توری کنترل
control gear
دستگاه کنترل
control flow
روند کنترل
control flow
گردش کنترل
check-ups
کنترل کردن
control flag
پرچم کنترل
control computer
کامپیوتر کنترل
minor control
کنترل ضعیف
check-up
کنترل کردن
controls
کنترل بازبینی
control sequence
ترتیب کنترل
control section
قسمت کنترل
price control
کنترل قیمت
control section
بخش کنترل
control rod
میله کنترل
control register
ثبات کنترل
control program
برنامه کنترل
control procedure
رویه کنترل
control sheet
برگ کنترل
controls
کنترل کردن
control unit
واحد کنترل
control system
سیستم کنترل
control surface
سطح کنترل
control structure
ساخت کنترل
control store
انباره کنترل
control station
ایستگاه کنترل
control slide
غلتگاه کنترل
control slide
کشوی کنترل
control signal
علامت کنترل
control port
درگاه کنترل
pilot lamp
لامپ کنترل
arms control
کنترل سلاح
net control
کنترل شبکه
n/c
کنترل عددی
pulpit
میز کنترل
pulpits
میز کنترل
motor control
کنترل حرکتی
monetary control
کنترل پولی
mixture control
کنترل مخلوط
remote control
کنترل از دور
numerical control
کنترل عددی
control pannel
پانل کنترل
penstock
دریچه کنترل اب
bridle
کنترل کردن
bridled
کنترل کردن
control pannel
تابلوی کنترل
bridles
کنترل کردن
bridling
کنترل کردن
organization control
کنترل سازمانی
control panel
صفحه کنترل
input control
کنترل ورودی
flight control
کنترل پرواز
experimental control
کنترل ازمایشی
exchange control
کنترل ارزی
exchange control
کنترل ارز
cam control
بادامک کنترل
error control
کنترل خطا
budgetary control
کنترل بودجه
external control
کنترل خارجی
cascade control
کنترل زنجیرهای
check mark
علامت کنترل
fiscal control
کنترل مالی
fire control
کنترل اتش
frame
کنترل هایی
centralized control
کنترل تمرکزی
fighter control
کنترل شکاریها
field control
کنترل میدان
central control panel
مرکز کنترل
carriage control
کنترل نورد
electronic control
کنترل الکترونیکی
electric control
کنترل الکتریکی
air control
کنترل هوایی
cortical control
کنترل مغزی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com