English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 221 (15 milliseconds)
English Persian
input output control کنترل ورودی- خروجی
Search result with all words
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
layout 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
layouts 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
image [دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند.]
images دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند
peripheral مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
operator وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
operators وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
interface مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
interfaces مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
input مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
inputted مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
buffer pool تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند
icos System OutputControl/Input مجموعه استانداردی از روالهای ورودی و خروخی که برای راه اندازی و کنترل فرایندورودی و خروجی طراحی شده است
input output control system سیستم کنترل ورودی-خروجی
input output controller کنترل کننده ورودی- خروجی
iocs سیستم کنترل ورودی- خروجی
MS DOS سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
simultaneity زمانی که CPU و بخشهای ورودی و خروجی کامپیوتر می توانند داده یا کاری را همزمان کنترل کنند
Other Matches
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
input output processor پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
JK flip flop نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gate دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gates دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
inequivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
equivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
NEQ تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
non equivalence function تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
adder مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
analog مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
fullest مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
analogues مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogue مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
i/o ورودی-خروجی
input output ورودی خروجی
flip-flops قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
central واحد ورودی و خروجی
input output unit واحد ورودی- خروجی
input output relation رابطه ورودی- خروجی
input output bus گذرگاه ورودی- خروجی
i/o bound محدود به ورودی خروجی
cpu باس ورودی / خروجی
i/o port مدخل ورودی و خروجی
microcontroller پورت ورودی /خروجی
input output instructions دستورات ورودی و خروجی
parallel input output ورودی و خروجی موازی
input output channel کانال ورودی- خروجی
input output system سیستم ورودی- خروجی
simultaneous input/output ورودی و خروجی همزمان
input output device دستگاه ورودی و خروجی
input output ports مدخلهای ورودی- خروجی
input output procedure رویه ورودی- خروجی
i/o processor پردازنده ورودی و خروجی
input output order ترتیب ورودی- خروجی
i/o channel کانال ورودی و خروجی
serial input\output ورودی و خروجی سری
input output operation عملکرد ورودی- خروجی
input output symbol علامت ورودی- خروجی
input output interface میانگیر ورودی- خروجی
fullest مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
architecture حافظه و وسایل ورودی / خروجی
memory mapped i/o ورودی- خروجی نگاشت حافظه
interfaces که شامل : کانال ورودی /خروجی
basic input output system سیستم ورودی و خروجی پایه
interface که شامل : کانال ورودی /خروجی
input output bandwidth پهنای باند ورودی- خروجی
input output redirection تعیین مسیر ورودی- خروجی
exjunction تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternative تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
differences تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
EXOR تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternatives تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exclusive تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
input output programming system سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
amplification نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی
bios سیستم اساسی ورودی و خروجی بایوس
microsoft ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد
programmed i/o ورودی- خروجی برنامه ریزی شده
I/O file داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
combo box ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
input/output file داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
remote وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
remoter وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
remotest وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
inhibits ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
operation عمل منط قی که از دو ورودی یک خروجی تولید میکند
input/output داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output statement دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
inhibit ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
paralleled داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
register ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
tidal prism اب ورودی و خروجی جذر ومد یا کشند دریایی
parallel داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
paralleling داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
cascade connection خروجی یکی ورودی برای دیگری است
parallelled داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelling داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallels داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
registers ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
registering ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
input [output] request درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O statement دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O instruction دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output module واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output instruction دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O module واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I [O] request [IORQ] درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output device دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O device دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
half جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
i/o انتقال داده به پورت ورودی / خروجی و نه آدرس طبیعی آن
compounds مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compounded مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compound مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
gigo اگر اطلاعات ورودی بد باشد خروجی هم بد خواهد بود
nonlinear مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
symbolic i/o assignment نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی
input/output سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
analogue دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
analog دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
and پردازش چند سیگنال ورودی که خروجی آن عمل "و" آنهاست
interfaces پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
unit که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
analogues دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
interface پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
units که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
input control کنترل ورودی
multiplexor مداری که تعددی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
joystick با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
joysticks با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
circulating ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
i/o که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است
processes ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
input/output استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
gates زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
redirects فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirected فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
MBR ثباتی در CPU که موقتا تمام ورودی- خروجی ها را بافر میکند
process ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
redirecting فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirect فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
mux مداری که تعدادی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
gate زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
gear ratio نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
one element تابع منط قی که در صورت درستی ورودی خروجی درست میدهد
input control program برنامه کنترل ورودی
input output bound شرایطی که در ان سرعت واحدپردازش مرکزی به دلیل عملیات ورودی و خروجی کم میشود
input/output دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
gate دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
distorts معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
distort معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
NOR function = تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند
i/o مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی / خروجی به وسیله دیگر است
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
input/output وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
gates دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
regulated منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
microprocessor متصل به حافظه دیگر و قط عات ورودی /خروجی است تا ریزکامپیوتر را بسازد
microprocessors متصل به حافظه دیگر و قط عات ورودی /خروجی است تا ریزکامپیوتر را بسازد
regulate منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
neither nor function تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
regulates منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
regulating منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
denial تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
joint denial تابع منط قی که خروجی آن وقتی غلط است که هر ورودی درست باشد
denials تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
device برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
devices برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
NAND function تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
dispersion تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
i/o فضای ذخیره سازی موقت داده که به عنوان خروجی یا ورودی استفاده خواهد شد
identity دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
processes برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
voltage وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
voltages وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
process برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
PCU وسیله تبدیل سیگنالهای ورودی و خروجی و دستورات به حالتی که رسانه جانبی بفهمد
input/output مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
identities دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
equality تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
driver برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
chips کامپیوتر کامل ساده شامل CPU حافظه و پورتهای ورودی / خروجی روی یک قطعه
adc وسیله مبدل ورودی آنالوگ به خروجی دیجیتال که قابل فهم برای کامپیوتر باشد
drivers برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
i/o روش انتساب آدرس خاص به هر پورت ورودی /خروجی که فضای حافظه را استفاده نمیکند
device handler برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
chip کامپیوتر کامل ساده شامل CPU حافظه و پورتهای ورودی / خروجی روی یک قطعه
NOT function تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
device driver برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
peripheral خروجی یا ذخیره سازی که توسط CPU کنترل میشود
sbc کامپیوتری که قط عات اصلی آن مثل پردازنده , ورودی / خروجی وحافظه روی یک PCB قرار دارند
i/o محل حافظه که توسط پورت ورودی / خروجی برای انتقال داده با CPU استفاده میشود
input/output سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
device کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
devices کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
converter مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند
convertor مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند
peripheral وسیله مبدل سیگنالهای ورودی /خروجی و دستورات از کامپیوتر به قالب و پروتکل که رسانه جانبی بفهمد
handlers برنامهای با یک کار منحصر بفرد که کنترل یک ورودی
handler برنامهای با یک کار منحصر بفرد که کنترل یک ورودی
analogues ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
input/output پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com