English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
lithoglyptics کنده کاری روی گوهر حکاکی روی جواهر
Other Matches
glyptography شناسائی نقشهای جواهر حکاکی در روی جواهر
engrave کنده کاری کردن در حکاکی کردن
engraved کنده کاری کردن در حکاکی کردن
engraves کنده کاری کردن در حکاکی کردن
scrimshaw اشیاء منبت کاری یا حکاکی شده زینتی
graving کنده کاری
glyptics کنده کاری
ingraving کنده کاری
carves کنده کاری کردن
intagliated کنده کاری شده
carve کنده کاری کردن
carvings کنده کاری کردن
carved کنده کاری کردن
cutting chisel اسکنه کنده کاری
chalcographer کنده کاری روی مس
chalcogrophy کنده کاری روی مس
sidero graphy کنده کاری روی پولاد
ivory carving کنده کاری روی عاج
zincograph روی کنده کاری شده
ivory carving کنده کاری روی عاج
to inlay gems in anything چیزیرا گوهر نشان کردن گوهر در چیزی نشاندن
router ابزار کنده کاری لیسه نجاری
glyptics کنده کاری در روی سنگهای گران بها
angle-leaf [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
jewel گوهر
consubstantial هم گوهر
consubstantiation هم گوهر
navigates گوهر
navigating گوهر
nature گوهر
natures گوهر
jewels گوهر
gem گوهر
gems گوهر
navigate گوهر
essence گوهر
gemmy پر گوهر
homoousian هم گوهر
navigated گوهر
gemmed گوهر نشان
sparklers گوهر درخشان
sparkler گوهر درخشان
gemmy گوهر مانند
precious stones گوهر ها جواهرات
instarred with gems گوهر نشان
inlaid with gems گوهر نشان
matrix or matrices قرارگاه گوهر
lowborn بد گوهر پست
jeweler گوهر فروش
a rare bird گوهر نایاب
gemologist گوهر شناس
studded with gems گوهر نشان
in intaglio با حکاکی
gravure حکاکی
carving حکاکی
glyptics حکاکی
engraving حکاکی
engravings حکاکی
stylography حکاکی
inlay گوهر نشان کردن
inlaying گوهر نشان کردن
logie روی گوهر نما
inlays گوهر نشان کردن
cutting chisel قلم حکاکی
scribes حکاکی کردن
graving tool قلم حکاکی
glyptic مربوط به حکاکی
burin قلم حکاکی
scribe حکاکی کردن
gem جواهر
jewels جواهر
jewel جواهر
bijou جواهر
gems جواهر
The shell does not always contain a pearl. <proverb> همیشه در صدف گوهر نباشد .
gemological مربوطبه علم گوهر شناسی
inlayer مرصع ساز گوهر نشان
jewels با گوهر اراستن مرصع کردن
jewel با گوهر اراستن مرصع کردن
gemmological مربوط به علم گوهر شناسی
toreutics فن حکاکی وقلم زنی
inscribes حکاکی کردن نشاندن
inscribing حکاکی کردن نشاندن
lithographs حکاکی روی سنگ
inscribed حکاکی کردن نشاندن
inscribe حکاکی کردن نشاندن
woodcut حکاکی روی چوب
intagliated حکاکی شده منقوش
lithograph حکاکی روی سنگ
lithography حکاکی بر روی سنگ
gemstones سنگ جواهر
jewelers جواهر ساز
jewelers جواهر فروش
jewel case قوطی جواهر
jeweller جواهر ساز
jeweller جواهر فروش
jewellers جواهر ساز
treasuring ثروت جواهر
treasures ثروت جواهر
treasured ثروت جواهر
jewellers جواهر فروش
gemstone سنگ جواهر
treasure ثروت جواهر
jewelry جواهر فروشی
pendant جواهر آویزه
jeweler جواهر ساز
gemmology جواهر شناسی
gemmed جواهر نشان
bijouterie جواهر فروشی
jewel box جعبه جواهر
ornamented with jewles اراسته به جواهر
pyrope هر نوع گوهر برنگ قرمز روشن
Why do you cast pearls before the swine. <proverb> گوهر خود پیش خوک مینداز.
styli قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
corn-cob حکاکی روی ظرف چوبی
carving knife چاقوی حکاکی یا گوشت بری
die sinking and engraving machine دستگاه فرز حدیده و حکاکی
carving knives چاقوی حکاکی یا گوشت بری
stilus قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
lithograph حکاکی روی سنگ حجاری
styluses قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
stylus قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
stylograph قلم حکاکی وگراور سازی
lithographs حکاکی روی سنگ حجاری
riviere گردن بند جواهر
bibelot جواهر یازینت کم ارزش
trinketry جواهر الات بدلی
trinketer فروشنده جواهر بدلی
inlaid جواهر نشان شده
as good as gold <idiom> مثل یک تکه جواهر
inlaid with gems جواهر نشان مرصع
glyptograph نقش روی جواهر
jeweler جواهر فروش جواهری
armlet بازوبند [بعنوان جواهر]
ouch جواهر سنجاق قفلی
to inlay anything with gems چیزیرا گوهرنشان کردن گوهر در چیزی نشاندن
woodcut گراوور چوبی حکاکی بر لوحه چوبین
trinket چیز کم خرج جواهر بدلی
caskets جعبه جواهر صندوق یاتابوت
casket جعبه جواهر صندوق یاتابوت
aigrette شاخهء جواهر دستهء کرک
trinkets چیز کم خرج جواهر بدلی
setter جواهر نشان حروف چین
setters جواهر نشان حروف چین
pendant necklace گردن بند با جواهر آویزه
photoglyph صفخهای که دراثر روشنایی حکاکی شده باشد
lion [حکاکی سر شیر در معماری کلاسیک بخصوص در کتیبه ها]
scarab تکه جواهر سوسک سرگین غلتان
marquize نگین بیضی شکل که از جواهر باشد
intaglio تصویر حکاکی شده روی سنگ یا مواد سخت
gem سنگ گران بها جواهر نشان کردن
gems سنگ گران بها جواهر نشان کردن
facet سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
facets سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
pennyweight سنگ گوهر فروشان که برابر است با 71555/1گرم و نشان اختصاری
torching کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torched کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
pence for any thing میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
stringing خطوط خاتم کاری و منبت کاری
gem-set rug قالچه جواهر نشان [بیشتر در هند رواج داشته و قدمت آن به بیش از صد سال می رسد.]
clog : کنده
clogs : کنده
dugout dewelling کنده
chumps کنده
stock کنده
stocked کنده
logs کنده
chunks کنده
clogged : کنده
log کنده
stub کنده
chump کنده
chunk کنده
stubs کنده
blocs کنده
stubbed کنده
pulled کنده
stubbing کنده
bloc کنده
blocks کنده
timber کنده
blocked کنده
knockstone کنده
block aead سر کنده
bilboes کنده
anvil stock کنده
block کنده
graven کنده
integrated circuit مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
microchips مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
microchip مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
log کنده چوب
rear crotch and near arm نوعی کنده رو
picked پوست کنده
grits جوپوست کنده
wooden anvil stock کنده چوب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com