Total search result: 301 (16 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
retardment |
کند سازی |
|
|
Search result with all words |
|
haze |
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر |
inflammation |
شعله ور سازی |
acoustic |
روش اصلی ذخیره سازی داده |
write |
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان یک عمل نوشتن به همراه چندعمل خوا ندن روی فایل می دهد |
write |
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان نوشتن به همراه چندین عمل خواندن روی فایل میدهد |
write |
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود. |
writes |
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان یک عمل نوشتن به همراه چندعمل خوا ندن روی فایل می دهد |
writes |
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان نوشتن به همراه چندین عمل خواندن روی فایل میدهد |
writes |
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود. |
field |
فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست |
fielded |
فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست |
fields |
فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست |
exception |
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر |
exceptions |
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر |
deposit |
نوشتن داده روی یک ثبات یا محل ذخیره سازی |
deposits |
نوشتن داده روی یک ثبات یا محل ذخیره سازی |
database |
بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on |
databases |
بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on |
expansion |
افزایش درتوان محاسبه و اندازه فضای ذخیره سازی |
indexing |
فرآیند ساخت و ذخیره سازی لیستی از رکوردها |
indexing |
فهرست سازی |
dump |
نقط های در برنامه که برنامه و داده اش در محل ذخیره سازی حفظ شده اند تا از اثرات خطاها جلوگیری شود |
dump |
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه |
dump |
جابه جایی داده از یک وسیله یافضای ذخیره سازی به چاپگر |
class |
در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد |
classed |
در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد |
classes |
در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد |
classing |
در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد |
exchange |
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند |
exchanged |
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند |
exchanges |
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند |
exchanging |
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند |
demand |
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد |
demand |
انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی |
demanded |
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد |
demanded |
انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی |
demands |
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد |
demands |
انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی |
lobe |
دایره سازی |
lobes |
دایره سازی |
change |
رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است |
change |
نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است |
change |
فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است |
changed |
رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است |
changed |
نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است |
changed |
فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است |
changes |
رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است |
changes |
نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است |
changes |
فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است |
changing |
رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است |
changing |
نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است |
changing |
فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است |
saturation |
خطای ناشی ازاشباع رسانه ذخیره سازی مغناطیسی |
widening |
پهن سازی |
simulate |
شباهت داشتن به شبیه سازی کردن |
simulate |
شبیه سازی کردن تشبیه کردن |
simulate |
وانمود سازی کردن |
simulates |
شباهت داشتن به شبیه سازی کردن |
simulates |
شبیه سازی کردن تشبیه کردن |
simulates |
وانمود سازی کردن |
simulating |
شباهت داشتن به شبیه سازی کردن |
simulating |
شبیه سازی کردن تشبیه کردن |
simulating |
وانمود سازی کردن |
demolition |
ویران سازی انهدام |
demolitions |
ویران سازی انهدام |
persuasion |
قانع سازی |
persuasions |
قانع سازی |
hard |
دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست |
harder |
دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست |
hardest |
دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست |
lap |
منطقه پاک سازی مین |
lapped |
منطقه پاک سازی مین |
fragmentation |
امکان نرم افزاری که عمل یکپارچه سازی دیسک سخت را انجام میدهد |
list |
فضای ذخیره سازی موقت در قالب LIFO برای لیست از موضوعات داده |
list |
1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی |
cassette |
نوارمخصوص با فرفیت بالا برای ذخیره سازی داده |
cassettes |
نوارمخصوص با فرفیت بالا برای ذخیره سازی داده |
basic |
روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند |
basic |
روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است |
basics |
روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند |
basics |
روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است |
dim |
نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود |
dimmed |
نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود |
dims |
نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود |
manager |
امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ |
managers |
امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ |
copied |
بدل سازی کردن |
copied |
دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند |
copies |
بدل سازی کردن |
copies |
دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند |
copy |
بدل سازی کردن |
copy |
دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند |
copying |
بدل سازی کردن |
copying |
دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند |
cellar |
محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد |
cellars |
محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد |
align |
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی |
aligned |
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی |
aligning |
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی |
aligns |
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی |
Other Matches |
|
rectification |
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی |
calculating |
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین |
pilot materials |
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی |
jagger |
الت کنگره سازی یادندانه سازی |
ordnance plant |
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی |
pre-treatment |
عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی] |
one level address |
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند |
frustration |
خنثی سازی محروم سازی |
ouster |
بی بهره سازی محروم سازی |
frustrations |
خنثی سازی محروم سازی |
imagery |
مجسمه سازی شبیه سازی |
formularization |
کوتاه سازی ضابطه سازی |
subjugation |
مقهور سازی مطیع سازی |
irritancy |
پوچ سازی باطل سازی |
erasable |
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت |
saved |
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی |
saves |
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی |
save |
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی |
symmetrical compression |
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد |
sorted |
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند |
sort |
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند |
sorts |
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند |
hit |
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است |
hits |
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است |
hitting |
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است |
electronic |
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند |
Indeo |
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی |
externals |
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند |
external |
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند |
deflexion |
خم سازی |
pavements |
کف سازی |
retortion |
کج سازی |
padding |
له سازی |
retortion |
خم سازی |
pavement |
کف سازی |
flooring |
کف سازی |
individualised |
تک سازی |
individualises |
تک سازی |
individualize |
تک سازی |
bridgework |
پل سازی |
bridge building |
پل سازی |
individualized |
تک سازی |
individualizes |
تک سازی |
individualizing |
تک سازی |
repk lection |
پر سازی |
individualization |
تک سازی |
truncation |
بی سر سازی |
individuation |
تک سازی |
flection |
خم سازی |
individualising |
تک سازی |
stylization |
مد سازی |
local anasthesia |
سر سازی |
idolization |
بت سازی |
compaction |
تو پر سازی |
pacification |
ارام سازی |
enrichment |
غنی سازی |
exclusion |
محروم سازی |
insulates |
عایق سازی |
insulating |
عایق سازی |
neutralization |
خنثی سازی |
insulate |
عایق سازی |
neutralization |
بی اثر سازی |
seduction |
گمراه سازی |
fading |
محو سازی |
humanization |
مردمی سازی |
magnifcation |
بزرگ سازی |
assimilation |
درون سازی |
assimilation |
همگون سازی |
milling |
ارد سازی |
machicolation |
مزغل سازی |
liquefaction |
ابگونه سازی |
levigation |
نرم سازی |
latticing |
شبکه سازی |
lapidification |
سنگ سازی |
lapidation |
سنگسار سازی |
landscape painting |
منظره سازی |
lancination |
پاره سازی |
lancination |
مجروح سازی |
machine building |
ماشین سازی |
lamponery |
هجونامه سازی |
industrialization |
صنعتی سازی |
nationalization |
ملی سازی |
brewing |
ابجو سازی |
equating |
هم ارز سازی |
reclamation |
اباد سازی |
bedding |
ثابت سازی |
bedding |
محکم سازی |
bedding |
کف سازی بسترسازی |
beautification |
زیبا سازی |
bookbinding |
کتاب سازی |
fitting |
جفت سازی |
substructure |
زیر سازی |
substructures |
زیر سازی |
miniaturization |
کوچک سازی |
illumination |
روشن سازی |
metabolic |
سوخت و سازی |
secretion |
پنهان سازی |
synchronizing |
همزمان سازی |
integration |
مجتمع سازی |
cooling |
خنک سازی |
doping |
ناخالص سازی |
formulation |
قاعده سازی |
ichnography |
زمینه سازی |
individuation |
جدا سازی |
inebriation |
مست سازی |
inflexion |
خم سازی خمیدگی |
infuriation |
خشمگین سازی |
inspissation |
غلیظ سازی |
intensification |
پر قوت سازی |
inurement |
معتاد سازی |
irksomeness |
کسل سازی |
wearisomeness |
کسل سازی |
irreticence |
فاش سازی |
individualization |
فرد سازی |
invalidation |
باطل سازی |
image formation |
تصویر سازی |
immortalization |
جاوید سازی |
refreshments |
تازه سازی |
refreshment |
تازه سازی |
incavation |
پوک سازی |
inceration |
موم سازی |
inculcation |
جایگیر سازی |
strangling |
خفه سازی |
individualization |
منفرد سازی |
impregnation |
ابستن سازی |
roofing |
سقف سازی |
solutions |
چاره سازی |
solution |
چاره سازی |
stripping |
برهنه سازی |
optimality |
بهینه سازی |
optimization |
بهینه سازی |
curtailment |
کوتاه سازی |
obscuration |
تیره سازی |
forgeries |
سند سازی |
implementation |
پیاده سازی |
nonlinear optimization |
بهینه سازی |
oblieration |
پاک سازی |
obliteration |
پاک سازی |
forgery |
صورت سازی |
forgery |
سند سازی |
forgeries |
صورت سازی |
optimize |
بهینه سازی |
mutilation |
معیوب سازی |
panification |
نان سازی |
paralysation |
فلج سازی |
vaporization |
بخار سازی |
paralyzation |
فلج سازی |
pattern making |
نمونه سازی |
pattern making |
مدل سازی |
pedogenesis |
جلگه سازی |
peneplanation |
دشت سازی |
perpetuation |
جاودان سازی |
pilework foundation |
پی سازی با شمع |
paneling |
قاب سازی |
panel work |
تنکه سازی |
paling |
نرده سازی |
separating |
جدا سازی |
abbreviations |
کوته سازی |
abbreviation |
کوته سازی |
replacements |
جانشین سازی |
replacement |
جانشین سازی |
extinction |
خاموش سازی |
optometry |
عینک سازی |
ostosis |
استخوان سازی |
overconditioning |
پرشرطی سازی |
rejuvenation |
جوان سازی |
reduction |
ساده سازی |
smoothing |
صاف سازی |
minimalization |
کمینه سازی |
oscillations |
نوسان سازی |
oscillation |
نوسان سازی |
resolving |
برطرف سازی |
minimization |
کمینه سازی |
miseenscene |
صحنه سازی |
modeller |
قالب سازی |
mortar mixing |
ملات سازی |
municipalize |
شهر سازی |
mutualization |
دو طرفه سازی |
microsoft |
بهنگام سازی |
microminiaturization |
ریز سازی |
mealing |
نرم سازی |
arching |
طاق سازی |
malting |
مالت سازی |
depletion |
تهی سازی |
displacement |
جانشین سازی |
packing |
فشرده سازی |
manumission |
ازاد سازی |
materialization |
مادی سازی |
wording |
عبارت سازی |
maximization |
بیشینه سازی |
mystification |
گیج سازی |
subtilization |
نرم سازی |
simulation |
فاهر سازی |
simulation |
شبیه سازی |
mythopoetic |
اساطیر سازی |
notification |
اگاه سازی |
relocation |
جابجا سازی |
withdrawal |
رها سازی |
nest building |
لانه سازی |
networking |
شبکه سازی |