Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
passe	کهنه مسلک گذشته
Other Matches
clout	پارچه کهنه کهنه
clouting	پارچه کهنه کهنه
clouts	پارچه کهنه کهنه
clouted	پارچه کهنه کهنه
method	مسلک
unprincipled	بی مسلک
methods	مسلک
sect	مسلک
sects	مسلک
nothingarian	بی مسلک
ideologies	مسلک
ideology	مسلک
of same principle	هم مسلک
bad principled	بد مسلک
principle	مسلک
coleague in a party	هم مسلک
coteries	گروه هم مسلک
coterie	گروه هم مسلک
old hat	قدیمی مسلک
heresy	مسلک خاص
schisms	مسلک انشعابی
schism	مسلک انشعابی
square toed	قدیمی مسلک
uptight	قدیمی مسلک
policies	مسلک سیاست
fuddy-duddies	قدیمی مسلک
heresies	مسلک خاص
unreconstructed	قدیمی مسلک
fuddy-duddy	قدیمی مسلک
policy	مسلک سیاست
dodoes	آدم قدیمی مسلک
slow coach	ادم قدیمی مسلک
fud	ادم قدیمی مسلک
romanize	کاتولیک مسلک کردن
dodos	آدم قدیمی مسلک
dodo	آدم قدیمی مسلک
humanitarianism	مسلک بشر دوستی
turncoats	کسی که تغییر مسلک بدهد
fusty	کفک زده قدیمی مسلک
fustiest	کفک زده قدیمی مسلک
snollygoster	ادم زیرک ولی بی مسلک
tergiversate	از مسلک خود دست کشیدن
fogyish	مانع پیشرفت قدیمی مسلک
fustier	کفک زده قدیمی مسلک
turncoat	کسی که تغییر مسلک بدهد
idealism	خیال پرستی مسلک اصالت تصور
humanism	مسلک نوع پرستی و انسان دوستی ادبیات و فرهنگ
due out	از وقت مصرف گذشته از وقت گذشته
age-old	کهنه
ragged	کهنه
antiques	کهنه
ragman	کهنه خر
age old	کهنه
dossil	کهنه
lint	کهنه
worm eaten	کهنه
weatherworn	کهنه
behind the times	کهنه
trity	کهنه
by gone	کهنه
antique	کهنه
timeworn	کهنه
shabbly	کهنه
obsolescent	کهنه
wadding	کهنه
antiquated	کهنه
outworn	کهنه
fogram	کهنه
run-down	کهنه
rungs	کهنه
crusted	کهنه
pokier	کهنه
pokiest	کهنه
poky	کهنه
worn-out	کهنه
tatters	کهنه
run down	کهنه
stale	کهنه
pokey	کهنه
out of d.	کهنه
gray	کهنه
mucid	کهنه
knacker	کهنه خر
kettle holder	کهنه
dowdy	کهنه
worn out	کهنه
musty	کهنه
olden	کهنه
rag	کهنه
obsolescence	کهنه گی
old-fashioned	کهنه
rags	کهنه
wad	کهنه
wads	کهنه
archaic	کهنه
fusty	کهنه
weatherbeaten	کهنه
trite	کهنه
obsolete	کهنه
tacky	کهنه
fustier	کهنه
behindhand	کهنه
fustiest	کهنه
communism	مسلک اشتراکی مرام اشتراکی مردم گرایی
obscurantism	کهنه پرستی
wad	کهنه نمد
stale joke	جوک کهنه
superannuated	زیاد کهنه
back number	شماره کهنه
back number	چیز کهنه
back numbers	شماره کهنه
back numbers	چیز کهنه
Neanderthal	خیلی کهنه
wads	کهنه نمد
duddie	کهنه پوش
fogyism	کهنه پرستی
mouldy	کهنه وفاسد
oldest	پیرانه کهنه
junk	کهنه و کم ارزش
codex	دستخط کهنه
dead	منسوخ کهنه
shabbier	کهنه ژنده
shabbiest	کهنه ژنده
shabby	کهنه ژنده
fripperer	کهنه فروش
duds	رخت کهنه
fripper	کهنه فروش
boneman	کهنه فروش
oldest	کهنه کار
older	پیرانه کهنه
older	کهنه کار
fogyish	کهنه پرست
thread bare	فرش کهنه
old timer	کهنه کار
old-timer	کهنه کار
old-timers	کهنه کار
sour dough	کهنه کار
old	کهنه کار
old	پیرانه کهنه
duddy	کهنه پوش
antiquate	کهنه کردن
wash linen	کهنه فرفشویی
veteran	کهنه سرباز
ragman	کهنه فروش
veterans	کهنه کار
veterans	کهنه سرباز
fuddy-duddy	کهنه اندیش
dabbed	کهنه را نم زدن
unreconstructed	کهنه پرست
veteran	کهنه کار
fuddy-duddies	کهنه اندیش
wall rue	سداب کهنه
the old world	جهان کهنه
dodoes	کهنه پسند
dabs	کهنه را نم زدن
superannuate	کهنه شدن
unworn	کهنه نشده
dab	کهنه را نم زدن
ages	کهنه کردن
dodos	کهنه پسند
rag picker	کهنه برچین
pseudo archaic	کهنه نما
aging	کهنه کردن
lint	کهنه فتیله
rags	کهنه شدن
hunkerism	کهنه پرستی
green meat	گوشت کهنه
rag	کهنه شدن
old wool	پشم کهنه
ancient	کهن کهنه
dodo	کهنه پسند
A pair of old pants ( trousers ) .	یک شلوار کهنه
age	کهنه کردن
ogygian	بسیار کهنه
obsolesce	کهنه شدن
uptight	کهنه پرست
aging	کهنه شدن
beyoned the pale	از حد گذشته
yesternight	شب گذشته
by gone	گذشته
not to mention <conj.>	گذشته از
aside from	گذشته از
and certainly not <conj.>	گذشته از
to say nothing of <conj.>	گذشته از
let [leave] alone <conj.>	گذشته از
What is past is past . what is gone is gone .	گذشته ها گذشته
last a	گذشته
forepast	گذشته
last night	شب گذشته
forepassed	گذشته
foreby	گذشته
over with	گذشته
due out	گذشته
not to speak of <conj.>	گذشته از
foretime	گذشته
spun or span	گذشته
gone by	گذشته
bypast	گذشته
historical	گذشته
oldest	گذشته

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com