Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 38 (4 milliseconds)
English	Persian
wheal	کهیر محل سوختگی
Other Matches
urticarial	کهیر
urticaria	کهیر
hives	کهیر
nettle rash	کهیر
hives	ورم کهیر
bay	کهیر خلیج کوچک
bayed	کهیر خلیج کوچک
bays	کهیر خلیج کوچک
baying	کهیر خلیج کوچک
scalded	سوختگی
scalding	سوختگی
scald	سوختگی
burnt	سوختگی
parchedness	سوختگی
scalds	سوختگی
shenanigans	پدر سوختگی
sun burn	سوختگی ازافتاب
scorch	بودادن سوختگی
scorches	بودادن سوختگی
burn	اثر سوختگی
burns	اثر سوختگی
singe	سوختگی سطحی
singed	سوختگی سطحی
singeing	سوختگی سطحی
singes	سوختگی سطحی
empyreuma	بوی سوختگی
ion burning	یون سوختگی
second degree burn	سوختگی درجه دوم
roguishness	رذالت پدر سوختگی
scar	جای زخم یا سوختگی
scarred	جای زخم یا سوختگی
scarring	جای زخم یا سوختگی
scars	جای زخم یا سوختگی
to smell of burning	بوی سوختگی دادن
flash burns	سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
flash burn	سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
plug	[نوعی نخ رفو که در آن تکه ای از فرش دیگر را برای ترمیم پارگی یا سوختگی فرش ترمیمی به آن بافته با می دوزند.]

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com