Total search result: 201 (3 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
ccd |
که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند |
|
|
Other Matches |
|
isam |
Access IndexedSequential روش دستیابی ترتیبی شاخص دار روش دستیابی ترتیبی فهرست دارethod |
instantaneous access |
زمان دستیابی کوتاه به رسانه با دستیابی تصادفی |
rammed |
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory |
rams |
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory |
ram |
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory |
direct access storage device |
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم |
sequential access |
دستیابی ترتیبی |
sequential access device |
دستگاه با دستیابی ترتیبی |
sequential access method |
روش دستیابی ترتیبی |
basic sequential access method |
روش دستیابی ترتیبی اساسی |
random access |
دستیابی تصادفی |
queued sequential access method |
روش دستیابی ترتیبی صف بندی شده |
indexed sequential access method |
روش دستیابی ترتیبی شاخص دار |
semirandom access |
دستیابی نیمه تصادفی |
basic indexed sequential acess method |
روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی |
random access |
توانایی دستیابی سریع به محلهای حافظه به هر ترتیبی |
dynamic ram |
حافظه دستیابی تصادفی پویا |
ram |
حافظه با دستیابی تصادفی emory |
casrd random access memory |
حافظه دستیابی تصادفی کارت |
rammed |
حافظه با دستیابی تصادفی emory |
rams |
حافظه با دستیابی تصادفی emory |
queued indexed sequential access method |
روش دستیابی ترتیبی اندیس دار صف بندی شده |
bsam |
Access Sequential Basicروش دستیابی ترتیبی اساسی ethod |
clustering |
مجموعهای از عناصر که در یک خط ترتیبی فاهر می شوند و یک جدول دستیابی دارند |
qsam |
Access QueuedSequential روش دستیابی ترتیبی صف بندی شده ethod |
serials |
فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد |
serial |
فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد |
random access memory |
حافظه با دستیابی تصادفی حافظه دستیابی مستقیم |
sequential access |
صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود |
queue |
صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند |
queueing |
صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند |
queues |
صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند |
random access |
رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند |
random access |
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی با هر ترتیبی , معمولاگ به صورت IC , فراهم میکند |
queued |
صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند |
Can you get it repaired? |
آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟ |
charge |
که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود |
charges |
که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود |
heaping |
فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد |
heaps |
فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد |
secured |
که در برابر نوشتن یا حذف تصادفی یا دستیابی بی اجازه ایمن است |
heap |
فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد |
serial |
حافظهای که در آن داده به ترتیب ذخیره شده است که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد |
qisam |
Access IndexedSequential Queued روش دستیابی ترتیبی اندیس دارصف بندی شده ethod |
serials |
حافظهای که در آن داده به ترتیب ذخیره شده است که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد |
random number |
روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد |
dynamic |
حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود |
dynamically |
حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود |
VRAM |
حافظه سریع با دستیابی تصادفی برای ذخیره تصاویر تولید شده در کامپیوتر یا دیجیتالی |
sequences |
ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود |
sequence |
ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود |
sam |
Access Sequential روشی برای ذخیره و بازیابی داده روی یک فایل دیسک روش دستیابی ترتیبی ethod |
partitions |
فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است |
partition |
فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است |
sequential |
داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند |
conventional memory |
در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت |
conventional RAM |
در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت |
head switching |
فعال کردن نوک خواندن ونوشتن به هنگام خوانده ونوشته شدن اطلاعات توسط دستگاه ذخیره با دستیابی تصادفی |
media |
زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد |
serials |
دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند |
serial |
دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند |
perpetuting testtimony |
تاسیسی که به وسیله ان شهادتی که ممکن است بعدا" به ان استناد لازم شود و در عین حال ممکن است بعدا" ممکن الحصول نباشد حفظ میشود |
token passing |
روش کنترل دستیابی به شبکه محلی با استفاده از بستههای Token. ایستگاههای کاری پیش از دریافت Token نمیتوانند داده ارسال کنند |
ISP |
شرکتی که حاوی یکی از اتصالات داغی است که اتصالات اینترنت و فروش را ممکن می سازد تا کاربران خصوصی از طریق آن به اینترنت دستیابی داشته باشند |
deadlock |
موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند |
random process |
جریان تصادفی فرایند تصادفی |
to provoke somebody until a row breaks out <idiom> |
کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش |
multiprocessor |
تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند |
noncompatibility |
دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند |
multiprocessing system |
سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند |
When brothers quarrel, only fools believe. <proverb> |
برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند. |
modes |
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند |
mode |
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند |
random parallel tests |
ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی |
collision detection |
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند |
indexed sequential file |
پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار |
thins |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
thinnest |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
thinners |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
thin |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
thinned |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
MMU |
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است |
CSMA CD |
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود |
companding |
دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند |
cache memory |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
caches |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
cache |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
sequential |
ترتیبی |
serial |
ترتیبی |
disjointedness |
بی ترتیبی |
disarrangement |
بی ترتیبی |
desultorness |
بی ترتیبی |
serials |
ترتیبی |
irregularity |
بی ترتیبی |
mismanagement |
بی ترتیبی |
bewilderment |
بی ترتیبی |
heterotaxy |
بی ترتیبی |
disorders |
بی ترتیبی |
disorder |
بی ترتیبی |
ordinal |
ترتیبی |
heterotaxis |
بی ترتیبی |
armistise |
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد |
sequential processing |
پردازش ترتیبی |
sequential process |
فرایند ترتیبی |
sequence check |
بررسی ترتیبی |
sequential control |
کنترل ترتیبی |
ordinal position |
جایگاه ترتیبی |
excursively |
ازروی بی ترتیبی |
sequential machine |
ماشین ترتیبی |
sequential search |
جستجوی ترتیبی |
sequential algorithm |
الگوریتم ترتیبی |
ordinal scale |
مقیاس ترتیبی |
anarchy |
بی ترتیبی سیاسی |
serial mouse |
ماوس ترتیبی |
disorders |
بی ترتیبی اشفتگی |
ordinal utility |
مطلوبیت ترتیبی |
serial port |
درگاه ترتیبی |
disorder |
بی ترتیبی اشفتگی |
ordinal numbers |
اعداد ترتیبی |
sequential logic |
منطق ترتیبی |
sequential file |
فایل ترتیبی |
sequence structure |
ساختار ترتیبی |
sequence control |
کنترل ترتیبی |
sequence checking |
مقابله ترتیبی |
sequential circuit |
مدار ترتیبی |
sequential device |
دستگاه ترتیبی |
sequential file |
پرونده ترتیبی |
sequential computer |
کامپیوتر ترتیبی |
sequential opreation |
عمل ترتیبی |
sequence curcuit |
مدار ترتیبی |
sequential list |
لیست ترتیبی |
sequence control structure |
ساختار کنترل ترتیبی |
ordinal data |
داده ترتیبی یا وصفی |
serial |
ترتیبی جزء بجزء |
sequential data set |
مجموعه ترتیبی داده |
sequential storage device |
دستگاه انباره ترتیبی |
nonesequential computer |
کامپیوتر غیر ترتیبی |
sequential data structure |
ساختار ترتیبی داده |
multisequencing |
عملکرد چند ترتیبی |
solecism |
غلط اصطلاحی بی ترتیبی |
serials |
ترتیبی جزء بجزء |
solecisms |
غلط اصطلاحی بی ترتیبی |
ascii sort order |
نظم ترتیبی اسکی |
flow diagram |
ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد |
well-ordering theorem |
قضیه خوش ترتیبی [ریاضی] |
flowchart |
ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد |
well-ordering principle |
اصل خوش ترتیبی [ریاضی] |
sequential |
مرتب شده به صورت ترتیبی |
sequential file organization |
سازمان دهی ترتیبی فایل |
scatter load |
بار کردن داده ترتیبی در محلهای مختلف |
serial |
کارکردن یک وسیله روی داده به صورت ترتیبی |
vortex flow |
جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی |
serials |
کارکردن یک وسیله روی داده به صورت ترتیبی |
chanced |
تصادفی |
accidental <adj.> |
تصادفی |
chance |
تصادفی |
incidentally <adv.> |
تصادفی |
as it happens <adv.> |
تصادفی |
stochastic <adj.> |
تصادفی |
contingent [accidental] <adj.> |
تصادفی |
chances |
تصادفی |
casual [not planned] <adj.> |
تصادفی |
adventitious <adj.> |
تصادفی |
fortuitous <adj.> |
تصادفی |
haphazard <adj.> |
تصادفی |
by a coincidence <adv.> |
تصادفی |
randomly |
تصادفی |
by accident <adv.> |
تصادفی |
chancing |
تصادفی |
by the way |
تصادفی |
fortuitously <adv.> |
تصادفی |
coincidentally <adv.> |
تصادفی |
accidental attack |
تک تصادفی |
by hazard <adv.> |
تصادفی |
chanceful |
تصادفی |
by happenstance <adv.> |
تصادفی |
by chance <adv.> |
تصادفی |
chanciest |
تصادفی |
stochastical <adj.> |
تصادفی |
chancy |
تصادفی |
incidental <adj.> |
تصادفی |
coincidental <adj.> |
تصادفی |
circumstantial |
تصادفی |
chancier |
تصادفی |
accidently <adv.> |
تصادفی |
random <adj.> |
تصادفی |
at random <adv.> |
تصادفی |
hazardous |
تصادفی |
accidentally <adv.> |
تصادفی |
qisam |
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به بافر می خواند |
loads |
بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه |
load |
بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه |
accident |
تصادفی ضمنی |
meet up with <idiom> |
تصادفی ملاقاتکردن |
stochastic regression |
رگرسیون تصادفی |
contingent |
تصادفی مشروط |
contingents |
تصادفی مشروط |
stochastic term |
جمله تصادفی |
stochastic term |
متغیر تصادفی |
stochastic variable |
متغیر تصادفی |