| Total search result: 201 (21 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| run duration |
که زمان اجرای برنامه انجام می شوند |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| compiles |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
| compile |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
| compiled |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
| compiling |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
| end |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
| ends |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
| ended |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
| chaining |
اجرای یک برنامه خیلی بزرگ که با اجرای بخشهای کوچکتر در یک زمان |
| compiles |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
| compile |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
| compiled |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
| compiling |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
| allocations |
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند |
| dynamic |
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن |
| allocation |
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند |
| dynamically |
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن |
| subroutine |
بخشی از برنامه که تابع مورد نظر را انجام میدهد و در هر زمان از داخل برنامه اصلی قابل فراخوانی است |
| subroutine |
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود |
| maintenance |
1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها |
| execution |
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا |
| child process |
تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند |
| child program |
تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند |
| run duration |
خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود |
| soaks |
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند |
| soak |
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند |
| dummy |
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود |
| dummies |
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود |
| cpu time |
مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی |
| embedded code |
بخش ها یا توابعی که به زبان ماشین نوشته شده اند و در برنامه سطح بالا وارد می شوند برای سرعت بخشیدن یا انجام تابع خاص |
| swap |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| jobs |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
| swaps |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| swops |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| swopping |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| swapped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| job |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
| swopped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| traffic |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
| trafficking |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
| traffics |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
| trafficked |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
| main |
مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد |
| overlays |
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند |
| overlay |
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند |
| overlaying |
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند |
| pipelines |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
| pipeline |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
| executive |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
| executives |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
| supervisory |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند |
| stopping |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
| stop |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
| stops |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
| stopped |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
| calling |
مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه |
| main line program |
بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند |
| concurrent |
اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت |
| gurantee |
عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند |
| segments |
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست |
| sections |
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه |
| section |
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه |
| segment |
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست |
| mode |
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه |
| annotation |
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه |
| annotations |
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه |
| modes |
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه |
| softer |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
| softest |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
| soft |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
| circuits |
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود |
| circuit |
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود |
| iterate |
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود |
| iterative routine |
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود |
| semicompiled |
برنامه تبدیل شده از برنامه کد اصلی که حاوی توابع کتابخانهای و... نیست که در کد مبدا استفاده می شوند |
| software |
هر برنامه یا گروه برنامه هایی که نحوه اجرای نرم افزار را مشخص میکند و شامل سیستم عامل , پردازشگر کلمه و برنامههای کاربردی است |
| time resolution |
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات |
| transattack period |
زمان اجرای تک اتمی |
| fire time |
زمان اجرای اتش یا انفجار |
| functioned |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
| functions |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
function |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
| microcycle |
برای دادن زمان اجرای دستورات |
| execution |
مدت زمان بین اجرای یک دستور |
| robot |
وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود |
| robots |
وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود |
| routine |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |
| routinely |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |
| routines |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |
| link |
تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد |
| dump |
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند |
| loops |
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود |
| looped |
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود |
loop |
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود |
| heian sandan |
اجرای هم زمان دو تکنیک اوچی اوکه و گدان باری |
| program execution |
اجرای برنامه |
| plan implementation |
اجرای برنامه |
| launches |
شروع یا اجرای یک برنامه |
| launching |
شروع یا اجرای یک برنامه |
| check |
اجرای خشک یک برنامه |
| launch |
شروع یا اجرای یک برنامه |
| desk |
اجرای خشک برنامه |
| desks |
اجرای خشک برنامه |
| involves |
آغاز با اجرای یک برنامه |
| involving |
آغاز با اجرای یک برنامه |
| involve |
آغاز با اجرای یک برنامه |
| launched |
شروع یا اجرای یک برنامه |
| concurrent program execution |
اجرای همزمان برنامه |
| checks |
اجرای خشک یک برنامه |
| checked |
اجرای خشک یک برنامه |
| fairness |
شرایطی که تا اجرای هر عمل درخواستی در سیستم در یک محدوده زمان باقی می ماند |
| source |
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر |
| phased |
دوره زمانی اجرای برنامه |
| phase |
دوره زمانی اجرای برنامه |
| execution |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
| executed |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
| execute |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
| executes |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
| executing |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
| phases |
دوره زمانی اجرای برنامه |
operation |
ترتیب ای که عملیات دستور انجام می شوند |
| multi window editor |
برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان |
| modula |
زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند |
| process |
برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است |
| processes |
برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است |
| run duration |
مجوز کاربر برای اجرای یک برنامه |
| math |
و سرعت اجرای برنامه را افزایش دهد |
| compile and go |
بار کردن و اجرای یک برنامه کامپایل |
| rerun |
اجرای برنامه یا چاپ مجدد کار |
| maths |
و سرعت اجرای برنامه را افزایش دهد |
| routing |
عملیاتی که درحین مسیریابی پیام انجام می شوند |
| activity |
کارها یا وفایفی که روی یک کامپیوتر انجام می شوند |
| input |
لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند. |
| activities |
کارها یا وفایفی که روی یک کامپیوتر انجام می شوند |
| inputted |
لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند. |
| do nothing instruction |
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد |
| run duration |
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند |
| cycles |
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند |
| cycle |
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند |
| cycled |
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند |
| targetted |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
| on the fly |
در حین اجرای برنامه بدون توقف اجرا |
| target |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
| object computer |
OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT |
| targetting |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
| attention |
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه |
| attentions |
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه |
| dynamically |
تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود |
| dynamic |
تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود |
| pipeline |
بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد |
| pipelines |
بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد |
| targets |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
| targeted |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
| targeting |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
| job |
کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند |
| jobs |
کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند |
| multifunction |
ایستگاه کاری که چندین کار می توانند انجام شوند |
| process |
تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید |
| processes |
تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید |
branch |
یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند |
| branches |
یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند |
| time |
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره |
| timed |
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره |
| times |
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره |
| pert chart |
نمودار وابستگیهای داخلی عناصر کاری که نسبت به زمان سنجیده می شوند |
| users |
متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن |
| runs |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
| execution |
خطای تشخیص داده شده هنگام اجرای یک برنامه |
| cold |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
| dual |
سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه |
| colder |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
| coldest |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
| run |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
| user |
متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن |
| colds |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
| transversal |
اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف اشکال زدایی |
| assembler |
کد شی ای که در یک اجرای اسمبلی از برنامه اصلی ایجاد شده است |
| paths |
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه |
| path |
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه |
| processor |
سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه |
| integrated |
محیط اداره که همه عملیات با کامپیوتر مرکزی انجام می شوند |
| lead time |
زمان انجام سفارش |
| course of dealing |
زمان انجام معامله |
| lead time |
زمان انجام کار |
| order processing time |
زمان انجام سفارش |
| procurement lead time |
زمان انجام خرید |
| break |
عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه |
| test |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
| multi tasking |
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان |
| recoverable error |
نوع خطا که امکان ادامه اجرای برنامه پس ازرویدادن ان میدهد |
| executes |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
| tests |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
| breaks |
عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه |
| executed |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
| tested |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
| execute |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
| executing |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
| inputted |
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند |
| input |
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند |
key |
ترکیب دو یا چند کلید که تابعی را انجام می دهند وقتی با هم انتخاب شوند |
| ganged |
وسایل که به صورت مکانیکی متصل شده اند و با یک عمل انجام می شوند |