Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (7 milliseconds)
English
Persian
so called
که چنین نامیده شده
so-called
که چنین نامیده شده
what
[some]
people would call
[may call]
<adj.>
که چنین نامیده شده
Other Matches
methought
چنین بنظرم میرسد چنین می نماید
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
ycleped
نامیده
yclept
نامیده
so called
نامیده شدن
bank annuities
هم نامیده شده
so-called
نامیده شدن
nee
موسوم به نامیده شده
forenamed
سابقا نامیده شده
lateran
نام کلیسای جامع رم نامیده میشود
private decument
درمقابل عقد رسمی یا سند که در CL اسناد مصدق یا عقودمهمور به مهر نامیده میشود
variable pitch
جسمی که بصورت لولایی به ملخ نصب شده که در ان زاویه برخورد گام نامیده میشود
e r p
اجرا کرد وکمکهایی که در چهارچوب این برنامه به اروپا شدبیشتر کمکهای مارشال نامیده می شوند
it happened thaf
چنین
i express my regret for it
که چنین شد
like this
چنین
thus
چنین
likewise
چنین
such
چنین
sic
چنین
so
چنین
such
یک چنین
i imagine he is my friend
چنین می پندارم
i was given to understand
چنین فهمیدم
amen
چنین باد
the report goes
چنین گویند
exactly
چنین است
so said darius
چنین گفت ....
there is a rumour that
چنین میگویند که
be it so
چنین باد
such and such
چنین و چنان
be it so
چنین باشد
who said so?
که چنین حرفی زد
beit so
چنین باشد
beit so
چنین باد
secus
نه این چنین
methinks
چنین مینماید
meseems
چنین بنظرم میرسد
methinks
بنظرم چنین میرسد
semble
چنین به نظر می رسد
it look as if
چنین مینماید که گویی
i express my regret for it
پوزش میخواهم که چنین شد
it follows that.....
چنین برمی اید که ....
is it not
ایا چنین نیست
Fate had so decreed . I t was so destined .
قسمت چنین بود
in that case
حال که چنین است
that is not the case
مطلب چنین نیست
perhaps so
شاید چنین باشد
Never! Not at all !! By no means !There is no such thing at all . Nothing of the sort. Nothing doing.
ابدا"چنین چیزی نیست
But fate decreed otherwise.
اما قسمت چنین بود .
ex-directory
شخصی که چنین شمارهای را دارد
such being the case
حال که چنین است دراینصورت
is that so?
ایا وا قعا چنین است
so to speak
اگربتوان چنین چیزی گفت
scilicet
از این چنین استنباط میشود.....
it promisews to be easy
چنین مینماید که اسان است
so and so
اینکار وانکار چنین وچنان
so-and-so
اینکار وانکار چنین وچنان
i had never seen such a book
من هرگز چنین کتابی ندیده ام
advanced
پروتکلهای IBM که امکان اتصال Peer-to-Peer را بین ایستگاههای کاری متصل به شبکه SNA فراهم می کنند که LU هم نامیده می شوند
coloratura
خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
coloraturas
خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
dedications
قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
Such a thing does not exist at all .
چنین چیزی اصلا" وجود ندارد
The story goes that …
آورده اند که (چنین روایت کنند )…
I never saw anything like it.
من تا اکنون هرگز چنین چیزی را ندیده ام.
dedication
قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
he pretended to be asleep
چنین وانمود کرد که خواب است
so to peaking
اگر بتوان چنین چیزی گفت
linecut
صفحه چاپی که فقط روی ان خط کشی شده باشدوبرای خط کشی کاغذ وغیره بکارمیرود و block lineوengraving line نیز نامیده میشود
No such a thing has been stipulated in the contract.
درقرارداد چنین چیزی قید نشده است
It was inappropriate to make such a remark .
مناسبت نداشت چنین مطلبی اظهار گردد
Not on your life !
هرگز توعمرم ( چنین کاری نخواهم کرد) !
ethernet
شبکه توپولوژی ستاره که از کابل جفت سیم پیچیده شده استفاده میکند و داده را تا مگابایت ارسال میکند. معمولاگ Baset نامیده میشود
sic
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
sick
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
sickest
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
to take action to prevent
[stop]
such practices
اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود
the big three
ترومن و استالین وهم چنین به انگلستان امریکا و شوروی اطلاق میشود
sinuous weft
نخ پود زیر
[این نخ چون معمولا نازکتر است در موقع پودگذاری بین تارها، حالت موجی یا سینوسی به خود می گیرد لذا به این اسم نیز نامیده می شود.]
The law prescribes a prison sentence of at least five years for such an offence.
قانون کم کمش پنج سال حکم زندان برای چنین جرمی تجویزمی کند.
primary key
[کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
this day six months
شش ماه بعد در چنین روزی جهت بیان امر غیر قابل وقوع بکار می رود
cruelty
عقلا" قابل پیش بینی باشد . این چنین رفتاری معمولا" باعث صدورحکم طلاق میشود
imperialism
استعمار طلبی سیاست مبتنی بر توسعه یک کشور تا حد یک امپراطوری ویا حفظ چنین قلمرویی درصورت وجود
immunity
به طوری که توقیف و اعمال مجازات درمورد چنین ماموری ممکن نیست مگر به وسیله تحویل دادنش به دولت متبوع وی
This was the one time he did such a thing and it proved to have fateful consequences.
این تنها باری بود که او دست به چنین کاری زد و نتیجه اش فاجعه انگیز بود.
If so, you've only yourself to blame.
اگر چنین است، پس فقط تقصیر خودت است.
retention money
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
constructive notice
ابلاغ اختیاری در CL ابلاغی که به وکیل شخص بشود قانونی یااعتباری نامیده میشود و درمقابل ان " ابلاغ رسمی یاواقعی " قرار دارد و ان ابلاغی است که به خود شخص بشود
if so
اگر هست اگر چنین است
object code
خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
bill of rights
منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
adders
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com