English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 172 (9 milliseconds)
English Persian
virtual quantum کوانتوم مجازی
Other Matches
planck law مقدار کوانتوم برحسب واحدهای انرژی برابراست با حاصلضرب مقدارثابت کوانتوم در فکانس
quantum کوانتوم
planck's constant کوانتوم کنش
energy quantum کوانتوم انرژی
quantum theory تئوری کوانتوم
quantum of action کوانتوم کنش
quantum of energy کوانتوم انرژی
quantum of action کوانتوم اثر
tropologic مجازی
allegorical مجازی
metaphorical مجازی
figurative مجازی
dummy مجازی
implicit مجازی
allegoric مجازی
optional contract مجازی
translative مجازی
dummies مجازی
virtual مجازی
virtual address آدرس مجازی
torpe معنی مجازی
virtual particle ذره مجازی
virtual storage انباره مجازی
troplogy تعبیر مجازی
virtual storage حافظه مجازی
virtual stress تنش مجازی
virtual table جدول مجازی
virtual entropy انتروپی مجازی
parctical entropy انتروپی مجازی
virtual memory حافظه مجازی
virtual machine دستگاه مجازی
virtual address نشانی مجازی
troplogy تفسیر مجازی
virtual computer کامپیوتر مجازی
virtual focus کانون مجازی
virtual image تصویر مجازی
virtual cathode کاتد مجازی
trope معنی مجازی
virtual machine ماشین مجازی
artificial horizon افق مجازی
figurative sense معنی مجازی
transitive رابطه مجازی
idiographic مجازی مادی
image well چاه مجازی
mean sun افتان مجازی
to unfold از آب در آمدن [اصطلاح مجازی]
behind the stage <adj.> <adv.> خصوصی [اصطلاح مجازی]
smooth <adj.> روان [اصطلاح مجازی]
virtual work method روش کار مجازی
behind the stage <adj.> <adv.> محرمانه [اصطلاح مجازی]
impermissibility غیر مجازی ممنوعیت
figural مجازی صورت وار
house of cards طرح پوشالی [اصطلاح مجازی ]
shadow ROM حافظه مجازی فقط خواندنی
grapevine سخن چینی [اصطلاح مجازی]
to refresh something چیزی را نو کردن [اصطلاح مجازی]
whirligig of something دوران دایمی [اصطلاح مجازی]
to revisit something بازدید کردن چیزی [مجازی]
haircut بخشش بدهکای [اصطلاح مجازی]
the virtual work method روش اصل مجازی کار
to smack of something <idiom> ضمنا فهماندن [اصطلاح مجازی]
to smack of something <idiom> مطلبی را رساندن [اصطلاح مجازی]
to be on the same page <idiom> همدیگر را فهمیدن [اصطلاح مجازی]
to talk the same language <idiom> همدیگر را فهمیدن [اصطلاح مجازی]
to float with the current <idiom> با جریان آب رفتن [اصطلاح مجازی]
tropology ترجمه یا تفسیر مجازی وروحانی
to smack of something <idiom> اشاره کردن [اصطلاح مجازی]
virtual storage operating system سیستم عامل حافظه مجازی
virtual storage access method روش دستیابی انباره مجازی
haircut صرف نظر از بدهکاری [اصطلاح مجازی]
to talk the same language <idiom> به یک سبک فکر کردن [اصطلاح مجازی]
to be on the same page <idiom> به یک سبک فکر کردن [اصطلاح مجازی]
to lie dormant غیر فعال بودن [اصطلاح مجازی]
to raise a stink <idiom> گرد و خاک به پا کردن [اصطلاح مجازی]
to create a sensation <idiom> گرد و خاک به پا کردن [اصطلاح مجازی]
to rock the boat <idiom> گرد و خاک به پا کردن [اصطلاح مجازی]
to stir something up <idiom> چیزی را تحریک کردن [اصطلاح مجازی]
to be in tune with somebody هم آهنگ بودن با کسی [اصطلاح مجازی]
against the tide <adv.> مخالف نظام عمومی [اصطلاح مجازی]
to turn one's back on somebody از کسی دوری کردن [اصطلاح مجازی]
to sweeten something چیزی را دلپسند کردن [اصطلاح مجازی]
to approach one another به هم نزدیک شدن [همچنین اصطلاح مجازی]
to be in the same boat <idiom> درشرایطی مشابه بودن [اصطلاح مجازی]
to put somebody in a backwater به کسی حق تقدم ندادن [اصطلاح مجازی]
to put somebody on the back burner به کسی حق تقدم ندادن [اصطلاح مجازی]
to put [throw] [toss] somebody on to the scrap heap به کسی حق تقدم ندادن [اصطلاح مجازی]
to shunt somebody aside به کسی حق تقدم ندادن [اصطلاح مجازی]
to refresh something چیزی را باز نوساختن [اصطلاح مجازی]
When in Rome, do as the Romans do! <idiom> در رم مثل رمی ها باش . [اصطلاح مجازی]
house of cards ساختمان سست بنیاد [اصطلاح مجازی]
crusade [against somebody or something] مبارزه [با کسی یا چیزی] [اصطلاح مجازی]
to put the blame on somebody تقصیر را سر کسی گذاشتن [اصطلاح مجازی]
He stands there like a duck in a thunder storm. <idiom> مانند خر در گل گیر کرده. [اصطلاح مجازی]
to bleed somebody خون کسی را مکیدن [اصطلاح مجازی]
I'm starving [to death] . از گرسنگی دارم میمیرم. [اصطلاح مجازی]
someone's hands are tied <idiom> دستهای کسی بسته بودن [اصطلاح مجازی]
to speak volumes [for] کاملأ واضح بیان کردن [اصطلاح مجازی]
stack ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stacked ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
to make somebody's blood boil <idiom> خون کسی را به جوش آوردن [اصطلاح مجازی]
to have the pout در گوشه ای نشستن و قهر کردن [اصطلاح مجازی]
stacks ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
to be in the pouts در گوشه ای نشستن و قهر کردن [اصطلاح مجازی]
virtual آدرس مربوط به فضای ذخیره سازی مجازی
to go with the flow <idiom> در مسیر نظام عمومی رفتن [اصطلاح مجازی]
to swim against the tide <idiom> بر خلاف جریان آب شنا کردن [اصطلاح مجازی]
to strive against the stream <idiom> بر خلاف جریان آب شنا کردن [اصطلاح مجازی]
to buck the trend <idiom> بر خلاف جریان آب شنا کردن [اصطلاح مجازی]
to put [throw] [toss] somebody on to the scrap heap به کسی کمتر توجه کردن [اصطلاح مجازی]
smell danger <idiom> از خطری پیش آگاه شدن [اصطلاح مجازی]
to shunt somebody aside به کسی کمتر توجه کردن [اصطلاح مجازی]
to abscond [from] <idiom> ناگهان ترک کردن [در رفتن ] [اصطلاح مجازی]
to put somebody on the back burner به کسی کمتر توجه کردن [اصطلاح مجازی]
to put somebody in a backwater به کسی کمتر توجه کردن [اصطلاح مجازی]
to kindle با آتش بازی کردن [همچنین اصطلاح مجازی]
to play with fire با آتش بازی کردن [همچنین اصطلاح مجازی]
to put somebody on the back burner کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن [اصطلاح مجازی]
to put [throw] [toss] somebody on to the scrap heap کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن [اصطلاح مجازی]
to put somebody in a backwater کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن [اصطلاح مجازی]
to goad somebody into something کسی را به انجام کاری سیخک زدن [اصطلاح مجازی]
vsos System StorageOperating Virtual سیستم عامل حافظه مجازی
to push your luck [British English] to press your luck [American English] زیاده روی کردن [شورکاری را در آوردن] [اصطلاح مجازی]
to shunt somebody aside کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن [اصطلاح مجازی]
to goad somebody doing something کسی را به انجام کاری سیخک زدن [اصطلاح مجازی]
to drown in paperwork <idiom> در کار کاغذ بازی غرق شدن [اصطلاح مجازی]
rabble-rouser نی نواز [با نوازش مردم را تلسم می کند] [اصطلاح مجازی]
Pied Piper نی نواز [با نوازش مردم را تلسم می کند] [اصطلاح مجازی]
to turn somebody's head <idiom> کسی را دیوانه وار عاشق خود کردن [اصطلاح مجازی]
to roll one's eyes <idiom> نشان دادن بی میلی [بی علاقگی] به انجام کاری [اصطلاح مجازی]
How long is a piece of string? [Britisch E] [Australian E] [when length amount or duration is indeterminate] <idiom> من هم نمی دانم [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
how much does a vacation cost? [American E] [when amount is indeterminate] <idiom> من هم نمی دانم [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
vsam Access Storage Virtual روش دستیابی انباره مجازی ethod
how much does a vacation cost? [American E] [when amount is indeterminate] <idiom> من هم جوابی ندارم. [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
How long is a piece of string? [Britisch E] [Australian E] [when length amount or duration is indeterminate] <idiom> من هم جوابی ندارم. [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
fetched سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
fetch سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
fetches سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
to sugar-coat the pill [American E] <idiom> چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید [اصطلاح مجازی]
to sweeten the pill <idiom> چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید [اصطلاح مجازی]
protecting یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
to upset the applecart <idiom> مشکل ایجاد کردن بویژه با بهم زدن برنامه کسی [اصطلاح مجازی]
protects یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
to sugar the pill <idiom> چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید [اصطلاح مجازی]
protect یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
to poke one's head into a hornets' nest <idiom> چیزی که باعث وخیم تر شدن موقعیت و ایجاد دردسر حل نشدنی بشود [اصطلاح مجازی]
to open a can of worms <idiom> چیزی که باعث وخیم تر شدن موقعیت و ایجاد دردسر حل نشدنی بشود [اصطلاح مجازی]
to stir up a hornet's nest <idiom> چیزی که باعث وخیم تر شدن موقعیت و ایجاد دردسر حل نشدنی بشود [اصطلاح مجازی]
paging روش حافظه مجازی برای تقسیم حافظه به بلاکهای کوچک
to get one's comeuppance <idiom> مزد عمل بد خود را گرفتن [اصطلاح مجازی] [اصطلاح روزمره]
shadow memory جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
shadow page جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
to get caught up in something در چیزی گیر کردن [افتادن] [گرفتار شدن] [اصطلاح روزمره] [اصطلاح مجازی]
demand نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demands نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demand paging در سیستم ذخیره مجازی انتقال یک صفحه از حافظه به حافظه واقعی به هنگام نیازمندی است
demanded نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
thrashing سربار مربوط به تعویض حافظه در سیستم حافظه مجازی
best fit 1-آنچه که تط ابق بیشتری با یک نیاز دارد 2-تابعی که کوچکترین تصادفی موجود در حافظه اصلی را انتخاب میکند برای یک صفحه مجازی در خواست شده
granularity بخشی از حافظه در سیستم حافظه مجازی
permanent تشکیل شده از شیارهای دیسک پیاپی که از فایل جابجایی برای نرم افزار که حافظه مجازی را پیاده سازی میکند استفاده میشود مثل ویندوز ماکرو سافت
thrashing 1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود
virtual که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
temporary storage فایل روی دیسک سخت که توسط نرم افزار برای ذخیره موقت داده یا نرم افزاری حافظه مجازی را پیاده سازی میکند مثل ویندوز ماکروسافت استفاده میشود
swap فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopping فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
MMU مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com