English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
airline کوتاهترین مسافت بین دو نقطهی کرهی زمین
airlines کوتاهترین مسافت بین دو نقطهی کرهی زمین
Other Matches
earth-bound عازم کرهی زمین
air mass جریان تودهء عظیمی از هواکه مسافت زیادی را در سطح زمین طی میکند
shortest operating time کوتاهترین زمان عملیات
breaking point نقطهی شکست
photo distance مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
time distance مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
MP مخفف نقطهی گداز
sticking points نقطهی عدم تحرک
sticking point نقطهی عدم تحرک
MPs مخفف نقطهی گداز
scattering mean free path مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
attenuation mean free path مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
range scale طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
mean free path for attenuation مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free for scattering مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
short international مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
columns خط ی از اطلاعات چاپ شده درباره یک حرف موازی با کوتاهترین قسمت کارت
column خط ی از اطلاعات چاپ شده درباره یک حرف موازی با کوتاهترین قسمت کارت
range section قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
range component عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
windsor round مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
vehicle stopping distance مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
coincidence range finder مسافت یاب دوشاخهای مسافت یاب انطباقی
absorption mean free path مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
mean free path absorption مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
road distance مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
telemetering ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse نوعی موشک زمین به زمین
pershing موشک زمین به زمین پرشینگ
biosphere قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
lengths مسافت
distance مسافت
distances مسافت
length مسافت
short-range کم مسافت
short range کم مسافت
ranges مسافت
ranged مسافت
range مسافت
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
racing course مسافت مسابقه
supporting distance مسافت پشتیبانی
range determination تخمین مسافت
telephoned در یک مسافت طولانی
range indicator مقیاس مسافت
sight distance مسافت دید
range determination تعیین مسافت
range sensing تخمین مسافت
range adjustment تنظیم مسافت
telemeter مسافت سنج
range indicator طبله مسافت
range indicator شاخص مسافت
taximeter مسافت سنج
range scale طبله مسافت
telemetry مسافت سنجی
range finding مسافت یابی
range finder مسافت یاب
telephone در یک مسافت طولانی
telephones در یک مسافت طولانی
telephoning در یک مسافت طولانی
range drum طبله مسافت
range calibration تنظیم مسافت
proximity fuze از مسافت دور
hauling مسافت حمل
burst range مسافت ترکش
hauled مسافت حمل
jacob's staff مسافت سنج
metrograph مسافت سنج
known distance مسافت معلوم
haul مسافت حمل
close range مسافت نزدیک
intervalometer مسافت سنج
equidistance مسافت مساوی
blooming train مسافت نورد
odometry مسافت پیمایی
viameter مسافت پیما
ranging مسافت یابی
rangefinders مسافت یاب
plotting scale خط کش مسافت یاب
air distance مسافت هوایی
test course مسافت ازمایش
hauls مسافت حمل
trochometer مسافت پیما
training distance مسافت تمرین
odograph مسافت سنج
odometer مسافت سنج
dropped گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
long-distance دارای مسافت دور
long- طی مسافت زیاد توپ
long طی مسافت زیاد توپ
long haul <idiom> مسافت دراز یا سفرکردن
tachometer کیلومترشمار مسافت سنج
tachometric sight دوربین مسافت یاب
tachymeter دوربین مسافت یاب
tachometric sight دوربین مسافت سنج
long-distance دارای مسافت زیاد
long distance دارای مسافت دور
eying دیدخوب با تشخیص مسافت
eyes دیدخوب با تشخیص مسافت
telemeter دورسنج مسافت سنج
eyeing دیدخوب با تشخیص مسافت
eye دیدخوب با تشخیص مسافت
torpedo run مسافت طی شده اژدر
telemetry مسافت سنجی رادیویی
spots مسافت یابی کردن
telephone modal distance مسافت مکالمه تلفنی
limit مسافت یا مدت مسابقه
mile مقیاس سنجش مسافت
long distance دارای مسافت زیاد
longed طی مسافت زیاد توپ
longer طی مسافت زیاد توپ
longest طی مسافت زیاد توپ
longs طی مسافت زیاد توپ
distantly دور به مسافت زیاد
miles مقیاس سنجش مسافت
taximeter مسافت نمای تاکسی
spot مسافت یابی کردن
measurer whell چرخ مسافت سنج
range table جدول مسافت توپ
range spotting تخمین مسافت کردن
range rake الیداد مسافت سنج
flash ranging مسافت یابی نوری
range board میز تنظیم مسافت
range keeper محاسب مسافت توپ
range finding تخمین مسافت کردن
range finder مسافت سنج دریایی
mean free path مسافت ازاد میانگین
range disk میز تصحیح مسافت
ranging مسافت یابی کردن
leader's rule تعیین مسافت امن
long distance supply تغذیه مسافت دور
macrometer دوربین مسافت سنج
measuring magnifier مسافت یاب دقیق
mean free path مسافت ازاد متوسط
equidistant دارای مسافت مساوی
flights shooting مسابقه مسافت نه هدف
ranging pole شاخصهای مسافت یابی
sound ranging مسافت یابی صوتی
macrometer مسافت یاب نوری
air distance مسافت طی شده به وسیله هواپیما
course مسیر رفت و برگشت مسافت
mileage مسافت طی شده به وسیله خودرو
weaving distance طول تلاقی مسافت همبری
legs مسافت طی شده قایق در یک دور
range drum طبله بستن مسافت به توپ
band را یک مسافت کوتاه ارسال میکند
fetched مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
arming range مسافت مسلح شدن گلوله
measuring magnifier مسافت یاب مخصوص فواصل کم
metropolitan area network شبکه گسترده در مسافت محدود.
coincidence adjustment تعیین مسافت به وسیله انطباق
coursed مسیر رفت و برگشت مسافت
fetch مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
fetches مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
courses مسیر رفت و برگشت مسافت
loran رادار مسافت سنج دریایی
leg مسافت طی شده قایق در یک دور
bands را یک مسافت کوتاه ارسال میکند
marathon دو ماراتون به مسافت 09124 متر
safe distance مسافت امن اطراف مین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com