English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
air furnace کوره هوایی
Search result with all words
air furnace slag سربار کوره هوایی
Other Matches
fettling شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
glazing kiln کوره لعابی کوره لعاب پزی
open hearth furnace کوره روباز کوره زیمنس مارتین
airlift service سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
recuperative furnace کوره بهبوددهنده کوره نیروبخش
tunnel klin کوره کانالی کوره تانل
holiday تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
antiair warfare جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
air policing عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
pounces در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
i stay در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
air delivery container جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
flak گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
fly through عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air suprmacy برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air pilots خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air superiority برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air interdiction عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
aviation pay معاش هوایی سختی خدمت هوایی
carrier air group دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air branch قسمت هوایی رسته هوایی
airs هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material ماتریل هوایی وسایل هوایی
air هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
splashes ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashing ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splash ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air picket هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air photographic شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
call mission درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
airlift command فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
airlift capacity مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
emergency scramble درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
air search attack unit تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air defense commander فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
channel airlift سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
trunkair route مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
combat airlift support پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
airhead operations عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
incinerator کوره
furnaces کوره
incinerators کوره
furnace کوره
kilns کوره
ovens کوره
chimneys کوره
chimney کوره
manholes کوره
manhole کوره
stoves کوره
stove کوره
kiln کوره
furnace house کوره
furnace bottom کف کوره
oven کوره
pusher type furnace کوره پیش بر
brick burner کوره پز
fornacis کوره
fornax کوره
burner کوره
burners کوره
fire box کوره
chalk commander فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
chalk number شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
coke over tar قطران کوره کک
heating furnace کوره حرارتی
coke furnace کوره ذغالی
charge a kiln چیدن کوره
incineration کوره سوزانی
induction furnace کوره القایی
induction furnace کوره القائی
internal furnace کوره داخلی
isothermal holding furnace کوره هم دمایی
kiln lining استر کوره
hearth jacket پوشش کوره
gypsum burning kiln کوره گچ پزی
furnace tin قلع کوره
furnace top نوک کوره
furnace vessel مجرای کوره
furnace with two hearths کوره با دو اتشدان
furnace working طرزکار کوره
gas fired furnace کوره گازسوز
gas furnace کوره گازی
gas hearth کوره گازی
glazing kiln کوره رنگپزی
coke oven coke کک کوره ذغالی
lime burning kiln کوره اهکپزی
melting furnace کوره گداز
kilns کوره گچ یااجرپزی
brick klin کوره اجرپزی
forges کوره قالگری
forges کوره اهنگری
forge کوره قالگری
forge کوره آهنگری
brick kiln کوره اجرپزی
blast furnace coke کک کوره بلند
buldozer کوره اهنگری
by way کوره راه
brickwork کوره پزخانه
lime kiln کوره اهکپزی
caking coal ذغال کوره
foot path کوره راه
madding از کوره در رفته
calcining klin کوره تدلیس
melting furnace کوره ذوب
mouth of the furnace دهانه کوره
muffle furnace کوره موفلی
muffle furnace کوره استردار
battery oven کوره باتری
continous type furnace کوره تونلی
furnace attendant مسئول کوره
diverticulum کوره راه
lane کوره راه
furnace braze زردجوش کوره
furnace brazing زردجوشکاری کوره
furnace breast سردر کوره
cupola tender مسئول کوره
cupola tender کوره بان
cupola hearth کوره کوپل
furnace brick اجر کوره
furnace brick work اجرکاری کوره
furnace brown قهوهای کوره
lanes کوره راه
furnace body بدنه کوره
furnace atmosphere اتمسفر کوره
furance throat گلوگاه کوره
fuel oil نفت کوره
adits کوره ابکش
forehearth کوره مقدماتی
electric furnace کوره برقی
dolomite calcining klin کوره دولومیت
furnace attendant کوره بان
furnace black سیاهی کوره
furnace charge شارژ کوره
furnace chrome کروم کوره
furnace cinder تفاله کوره
covered forge کوره دیواری
core oven کوره هسته
furnace magnesia منیزی کوره
furnace man کارگر کوره
furnace man مسئول کوره
furnace operation عملکرد کوره
furnace operation طرزکار کوره
furnace pig شمش کوره
copper furnace کوره ذوب مس
furnace roof سقف کوره
furnace shaft تنوره کوره
crucible furnace کوره بوتهای
crucible melting furnace کوره ذوب
furnace clag خاک رس کوره
furnace coal ذغالسنگ کوره
furnace crew کارکنان کوره
furnace deposits ته نشستهای کوره
cupola furnace کوره کوپل
furnace dust بخار کوره
furnace gas گاز کوره
furnace hoist جراثقال کوره
cupola furnace کوره گنبدی
cupelling furnace کوره غالگذاری
furnace lining استری کوره
furnace shutdown بستن کوره
rotary furnace کوره دوار
slag hook قلاب کوره
soaking pit کوره عمیق
hearths کوره اتشدان
byway کوره راه
starlet ستاره کوره
regenerative coke oven کوره کک رژنراتیو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com