English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (9 milliseconds)
English Persian
fencing position گارد شمشیرباز
Other Matches
horse guards گارد مخصوص سواره نظام گارد سوار نگهبان سوار
praetorial متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
fencer شمشیرباز
backsword man شمشیرباز
guards گارد
life guard گارد
mounting گارد
guard گارد
guarding گارد
lifeguard گارد
lifeguards گارد
kamae گارد
gamae گارد
backcourtman گارد
sabreur شمشیرباز سابر
line of attack سینه شمشیرباز
epeeist شمشیرباز اپه
foilsman شمشیرباز فویل
assaulted یورش شمشیرباز
assaults یورش شمشیرباز
foilist شمشیرباز فویل
assault یورش شمشیرباز
guards محافظ گارد
armed guard گارد مسلح
flag guard گارد پرچم
coast guard گارد کرانه
color guard گارد پرچم
escort of the standard گارد پرچم
escort guard گارد محافظ
seaman guard گارد دریایی
coastguards گارد ساحلی
coastguard گارد ساحلی
escort of the color گارد پرچم
en garde گارد گرفتن
guarding محافظ گارد
on guard بحالت گارد
on guard گارد گرفتن
open guard گارد باز
point guard موقعیت گارد
waki kamae گارد مبارز
praetorian guard گارد ویژه
itc avant garde اوانت گارد ای تی سی
guard محافظ گارد
guard of honor گارد احترام
national guard گارد ملی
fleche نقل مکان شمشیرباز
attack on the blade حمله شمشیرباز به تیغه
off target hit ضربه بی ارزش شمشیرباز
time hit ضربه شمشیرباز در ضد حمله
sword arm دست مسلح شمشیرباز
preparation of attack شمشیرباز اماده حمله
fencing measure فاصله معمولی دو شمشیرباز
hit not valid ضربه بی ارزش شمشیرباز
composite attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
lanista شمشیرباز اموزگار شمشیربازی
offensive movement حرکت تهاجمی شمشیرباز
compound attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
coquille محافظ دست شمشیرباز
guarding حالت دفاعی شمشیرباز
guards حالت دفاعی شمشیرباز
guard حالت دفاعی شمشیرباز
bib محافظ گلوی شمشیرباز
bibs محافظ گلوی شمشیرباز
pipe the side تجمع گارد احترام
coast guard officer افسر گارد کرانه
escort of the color گارد محافظ پرچم
escort of the standard گارد محافظ پرچم
lifeguard گارد نجات دریایی
lifeguards گارد نجات دریایی
officer of the guard افسر گارد احترام
jumped حمله شمشیرباز با پرش به هوا
attack on preparation شمشیرباز اماده برای حمله
jumps حمله شمشیرباز با پرش به هوا
trompement گریز شمشیرباز از ضربه حریف
attention شمشیرباز اماده برای مبارزه
jump حمله شمشیرباز با پرش به هوا
out of distance دور بودن شمشیرباز از حریف
attentions شمشیرباز اماده برای مبارزه
storm trooper گارد حمله المان نازی
side boy گارد احترام میز پاس
pipe the side فرمان تجمع گارد احترام
plastron محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
close in نزدیک شدن شمشیرباز به بدن حریف
progressive attack پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
stance طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
stances طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
swings ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
swing ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
army national guard گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
hitting به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
in distance نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
hit به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hits به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
yeoman of the guard گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
rear takedown with outside leg tackle گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
lunged حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
balestra پرش کوتاه و سریع شمشیرباز بجلو برای حمله
opposition حرکت شمشیرباز ضمن تماس با شمشیر حریف تقابل
lunge حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunges حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunging حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
preatorian وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
appel پاکوب 2 بار پا کوبیدن شمشیرباز به نشانه متوقف کردن مبارزه
foiled مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foil مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foils مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
clinches نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
gain ground ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
escorted محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorting محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorts محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
air sentinel گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
escort محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
false attack حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
counter riposte حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
marching پیش روی گام به گام شمشیرباز
marches پیش روی گام به گام شمشیرباز
marched پیش روی گام به گام شمشیرباز
march پیش روی گام به گام شمشیرباز
targetting هدف فرود هدف شمشیرباز
targetted هدف فرود هدف شمشیرباز
targets هدف فرود هدف شمشیرباز
targeting هدف فرود هدف شمشیرباز
targeted هدف فرود هدف شمشیرباز
target هدف فرود هدف شمشیرباز
short quard سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com