English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (1 milliseconds)
English Persian
waki kamae گارد مبارز
Other Matches
horse guards گارد مخصوص سواره نظام گارد سوار نگهبان سوار
praetorial متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
adversary مبارز
combative مبارز
defiant مبارز
combatants مبارز
combatant مبارز
warriors مبارز
warrior مبارز
noncombatant غیر مبارز
adversaries مبارز هم اورد
comatant مبارز محارب
gamae گارد
backcourtman گارد
life guard گارد
lifeguard گارد
lifeguards گارد
kamae گارد
guard گارد
guarding گارد
mounting گارد
guards گارد
guard of honor گارد احترام
en garde گارد گرفتن
flag guard گارد پرچم
escort guard گارد محافظ
escort of the color گارد پرچم
open guard گارد باز
fencing position گارد شمشیرباز
national guard گارد ملی
praetorian guard گارد ویژه
point guard موقعیت گارد
on guard گارد گرفتن
seaman guard گارد دریایی
on guard بحالت گارد
itc avant garde اوانت گارد ای تی سی
color guard گارد پرچم
guarding محافظ گارد
guards محافظ گارد
guard محافظ گارد
coastguard گارد ساحلی
coastguards گارد ساحلی
armed guard گارد مسلح
escort of the standard گارد پرچم
coast guard گارد کرانه
officer of the guard افسر گارد احترام
escort of the standard گارد محافظ پرچم
lifeguard گارد نجات دریایی
escort of the color گارد محافظ پرچم
coast guard officer افسر گارد کرانه
pipe the side تجمع گارد احترام
lifeguards گارد نجات دریایی
side boy گارد احترام میز پاس
pipe the side فرمان تجمع گارد احترام
storm trooper گارد حمله المان نازی
swings ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
swing ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
army national guard گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
yeoman of the guard گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
rear takedown with outside leg tackle گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
preatorian وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
foil مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foils مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
escort محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorts محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
air sentinel گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
escorting محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
short quard سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com