Dictiornary-Farsi | گامی شبیه چهارنعل | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)

English	Persian
canter	گامی شبیه چهارنعل
cantered	گامی شبیه چهارنعل
cantering	گامی شبیه چهارنعل
canters	گامی شبیه چهارنعل


Other Matches

to take a step forward	گامی سوی جلو برداشتن
gooseneck	هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
accent mark	علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
it is but a step to my house	تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
gallops	چهارنعل
scampered	چهارنعل
scampering	چهارنعل
canter	چهارنعل
scampers	چهارنعل
galloped	چهارنعل
gallop	چهارنعل
cantered	چهارنعل
canters	چهارنعل
scamper	چهارنعل
cantering	چهارنعل
scampers	چهارنعل دودیدن
brattle	تاخت چهارنعل
scampering	چهارنعل دودیدن
gallops	چهارنعل رفتن
scampered	چهارنعل دودیدن
cantering	چهارنعل کوتاه
wracked	چهارنعل کوتاه
cantered	چهارنعل کوتاه
canters	چهارنعل کوتاه
canter	چهارنعل کوتاه
galloped	چهارنعل رفتن
galloping inflation	تورم چهارنعل
gallop	چهارنعل رفتن
tantivy	برو چهارنعل
galloping	چهارنعل رونده
scamper	چهارنعل دودیدن
rack	چهارنعل کوتاه
racked	چهارنعل کوتاه
racks	چهارنعل کوتاه
wracks	چهارنعل کوتاه
loped	چهارنعل طبیعی و راحت اسب
lopes	چهارنعل طبیعی و راحت اسب
loping	چهارنعل طبیعی و راحت اسب
lope	چهارنعل طبیعی و راحت اسب
gallopade	چهارنعل روی چهار نعل
pinnulated	شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate	شبیه برگچه شبیه بالچه
slow gait	چهارنعل کوتاه با حرکت اسب به چپ و راست
change of leg	وادار کردن اسب به تغییر پادر چهارنعل کوتاه
extend	وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
extends	وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
extending	وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
break	جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
breaks	جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
make	شبیه
medal	شبیه
feathery	شبیه به پر
nears	شبیه
personator	شبیه
papilionaceous	شبیه
nearing	شبیه
nearest	شبیه
medals	شبیه
analogous	شبیه
similes	شبیه
makes	شبیه
imitations	شبیه
simile	شبیه
imitation	شبیه
luteous	شبیه گل
more like;most like	شبیه تر
nearer	شبیه
neared	شبیه
near-	شبیه
anthoid	شبیه به گل
similar <adj.>	شبیه
simulant	شبیه
related <adj.>	شبیه
wifelike	شبیه زن
quasi	شبیه
similiar	شبیه
womanlike	شبیه زن
alike <adj.>	شبیه
akin <adj.>	شبیه
near	شبیه
similar	شبیه
like <adj.>	شبیه
similar to that	شبیه به ان
pygidial	شبیه دم
equals	همرتبه شبیه
assimilated	شبیه ساختن
assimilates	شبیه ساختن
likens	شبیه کردن
rivaled	نظیر شبیه
rival	نظیر شبیه
phylloid	شبیه برگ
platy	شبیه بشقاب
piscine	شبیه ماهی
pisiform	شبیه نخود
platinoid	شبیه پلاتین
likens	شبیه شدن
sagittate	شبیه تیر
assimilating	شبیه ساختن
equaling	همرتبه شبیه
liken	شبیه کردن
plexiform	شبیه شبکه
plexiform	شبکهای شبیه رگ
equalled	همرتبه شبیه
plumy	شبیه پر کرکی
protean	شبیه Proteus
polypose	شبیه بواسیرلحمی
prismoidal	شبیه منشور
liken	شبیه شدن
likened	شبیه کردن
likened	شبیه شدن
rooty	شبیه ریشه
rhizome	شبیه ریشه
reniform	شبیه کلیه
likening	شبیه شدن
quasi easement	حق شبیه به حق ارتفاق
psittaceous	شبیه طوطی
likening	شبیه کردن
equal	همرتبه شبیه
equaled	همرتبه شبیه
polypous	شبیه بواسیرلحمی
rivaling	نظیر شبیه
citied	شبیه شهر
assonant	شبیه در صدا
farfetched	شبیه بعید
argillaceous	شبیه خاک رس
fiddleback	شبیه ویولون
fiddleback	شبیه کمانچه
alkaloid	شبیه قلیا
aliform	شبیه بال
adrenergic	شبیه ادرنالین
nebulous	شبیه سحاب
for all the world like	کاملا` شبیه
stellar	شبیه ستاره
ghostliness	شبیه به روح
goosey	شبیه غاز
simulated	شبیه ساخته
goosy	شبیه غاز
b	هرشکلی شبیه به B
berrylike	شبیه توت
chylaceous	شبیه کیلوس
chochleate	شبیه صدف
claustral	شبیه حجره
chartaceous	شبیه کاغذ
computer simulation	شبیه سازی
cervine	شبیه گوزن
crystalloid	شبیه بلور
carinal	شبیه زورق
butyraceous	شبیه کره
dermoid	شبیه پوست
dermoidal	شبیه پوست
encephaloid	شبیه مغز
epithelial	شبیه بشرهای
epithelioid	شبیه بشرهای
eugenoid	شبیه اوگانا
grapy	شبیه انگور
haematoid	شبیه بخون
haemoid	شبیه خون
airily	شبیه هوا
alike	شبیه یکسان
nomological	شبیه قانون
oleaginous	شبیه روغن
astral	شبیه ستاره
bovine	شبیه گاو
ophidian	شبیه مار
ophitic	شبیه مار
osteal	شبیه استخوان
ovine	شبیه گوسفند
palating	شبیه کاخ
panduriform	شبیه ویولون
palmate	شبیه پنجه
rivals	نظیر شبیه
rivalling	نظیر شبیه
like	شبیه همچون
liked	شبیه همچون
henny	شبیه بمرغ
ichthyoid	شبیه ماهی
keel shaped	شبیه ته کشتی
lacertilian	شبیه مارمولک
libriform	شبیه لیف
liker to god than man	شبیه تر بخداتاادم
lilied	شبیه سوسن
limaciform	شبیه نرم تن
limacine	شبیه نرم تن
lupin	شبیه گرگ
popish	شبیه کاتولیک
lupine	شبیه گرگ
molluscoid	شبیه نرم تن
more like;most like	شبیه ترین
likes	شبیه همچون
rivalled	نظیر شبیه
splenoid	شبیه به طحال
sylphlike	شبیه جن هوایی
likenesses	شکل شبیه
cattiest	شبیه گربه
catty	شبیه گربه
taffia	مشروبی شبیه رم
tafia	مشروبی شبیه رم
steamy	شبیه بخار
steamiest	شبیه بخار
wavelike	شبیه موج