Dictiornary-Farsi | گاه شماری ایرانی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 69 (5 milliseconds)

English	Persian
Persian [Iranian ] calendar	گاه شماری ایرانی [تقویم فارسی]


Other Matches

i knew you for an iranian	شما را ایرانی می پنداشتم شمارا ایرانی میشناختم
underestimation	سبک شماری سهل گیری ناچیز شماری
of iranian nationality	ایرانی
Persian	ایرانی
iranian	ایرانی
multiplication	بس شماری
tonnage	تن شماری
enumerative	شماری
goal average	گل شماری
he is a persian	او ایرانی است
fat tailed sheep	گوسفند ایرانی
iranism	فرهنگ ایرانی
of ipanian origin	ایرانی الاصل
indo iranian	هند و ایرانی
Persian carpet	قالی ایرانی
Persian cat	گربه ایرانی
self contempt	خوددون شماری
isomer couting	همپار شماری
trivialization	ناچیز شماری
word count	واژه شماری
linage	سطر شماری
slighting	ناچیز شماری
slighter	ناچیز شماری
slighted	ناچیز شماری
slight	ناچیز شماری
slights	ناچیز شماری
polls	رای شماری
chronometry	گاه شماری
polled	رای شماری
poll	رای شماری
multiplication tables	جدول بس شماری
enumeratoin	یکایک شماری
foliation	برگ شماری
multiplication table	جدول بس شماری
slightest	ناچیز شماری
mallow	پنیرک پنبه ایرانی
lineages	سطر شماری سویه
To be counting the days .	روز شماری کردن
disparagement	خوار شماری کاهش
self depreciation	کوچک شماری خود
self imprtance	خود رابزرگ شماری
self incrimination	مقصر شماری خود
lineage	سطر شماری سویه
self effacement	ناچیز شماری خود
block counting test	ازمون مهره شماری
self consequence	خود فزون شماری
I come from Iran . I am Iranian.	من اهل ایران هستم (ایرانی ام )
caraway [Carum carvi]	زیره ایرانی [گیاه شناسی]
Persian cumin [Carum carvi]	زیره ایرانی [گیاه شناسی]
meridian fennel [Carum carvi]	زیره ایرانی [گیاه شناسی]
This is an Iranian custom.	این یک رسم ایرانی است
royalty tonnage	ی که حق الامتیازبدان تعلق میگیردبتن شماری
self glorification	بزرگ شماری خود لاف
to pace off	با گام شماری جدا کردن
minimization	کوچک شماری کمینه سازی
sound off	قدم شماری درهنگام رژه رفتن
chronology	تاریخ شماری جدول یا شرح وقایع یاتاریخهای وابسته بانها
penny a liner	کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
phoenix	مرغ آتشین [سیمرغ] [نقش این پرنده افسانه ای در فرش های ترکی، چینی و ایرانی استفاده می شود.]
Why should I buy a foreign car in preference to an Iranian car?	چرا اتوموبیل ایرانی رابگذارم ویک اتوموبیل خارجی ( فرنگی ) بخرم ؟
Persian rug	[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
Dudley carpet	فرش سفارشی ایرانی دادلی [مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
rose motif	نگاره گل رز [در فرش های مختلف ایرانی از انواع گل رز از جمله طرح گل فرنگ، طرح درختی، طرح باغی، طرح گل و بوته استفاده می شود.]
hyacinth	گل سنبل سنبل ایرانی
hyacinths	گل سنبل سنبل ایرانی
Indo-persian rug	قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
room-sized rug	فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
peacock	طرح طاووس [این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]