English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (8 milliseconds)
English Persian
buff گاو وحشی زردنخودی
buffs گاو وحشی زردنخودی
Other Matches
brutify وحشی یا حیوان صفت کردن وحشی شدن
wild fowl مرغان وحشی پرندگان وحشی
ferae naturae وحشی ذاتا وحشی
ferine وحشی
gris وحشی
hare brained وحشی
savage وحشی
rambunctious وحشی
ruttish وحشی
sylvatic وحشی
boarish وحشی
feral وحشی
anthropophagus وحشی
savaged وحشی
savages وحشی
savaging وحشی
ruffians وحشی
ruffian وحشی
barbaric وحشی
undaunted وحشی
Gothic وحشی
ferocious وحشی
unshapen وحشی
barbarous وحشی
unshaped وحشی
wild وحشی
wildest وحشی
unmannerly وحشی
ungovernable وحشی
uncivilized وحشی
truculent وحشی
wilds وحشی
savaging وحشی شدن
savaging وحشی کردن
savages وحشی کردن
savages وحشی شدن
savage وحشی شدن
savage وحشی کردن
savaged وحشی شدن
savaged وحشی کردن
manlike جنس نر وحشی
gothicism وحشی گری
horsemint نعناع وحشی
imbrute وحشی شدن
mustang اسب وحشی
on the same p as the savages درترازو وحشی ها
onion couch یکجور جو وحشی
onion grass یکجور جو وحشی
saracen کافر وحشی
semi barbarian نیم وحشی
toadflax کتان وحشی
wild rice برنج وحشی
wildling حیوان وحشی
barbarise وحشی کردن
barbarize وحشی کردن
Wild West غرب وحشی
wildness وحشی گری
charlock خردل وحشی
farouche وحشی صفت
fellness وحشی گری
feral child کودک وحشی
tiger cat گربه وحشی
brutalised وحشی شدن
grossing وحشی توده
grossest وحشی توده
grosses وحشی توده
grosser وحشی توده
grossed وحشی توده
bullock گوساله وحشی
gross وحشی توده
bullocks گوساله وحشی
headache خشخاش وحشی
buffalo گاو وحشی
brutalizing وحشی شدن
brutalising وحشی شدن
brutalises وحشی شدن
bestiality وحشی گری
brutalize وحشی شدن
brutalized وحشی شدن
wildlife حیوانات وحشی
headaches خشخاش وحشی
brutalizes وحشی شدن
buffaloes گاو وحشی
wildcat گربه وحشی
parsnips هویج وحشی
uncivilly وحشی بی ادب
uncivil وحشی بی ادب
parsnip هویج وحشی
mallard اردک وحشی
parsnip زردک وحشی
wildcats گربه وحشی
cheetahs یوزپلنگ وحشی
cheetah یوزپلنگ وحشی
mallards اردک وحشی
wildfowl اردک وحشی
parsnips زردک وحشی
wildfowler شکارچی غاز وحشی
wild parsley انواع هویج وحشی
greylag غاز وحشی اروپایی
madcap ادم بی پروا و وحشی
leopard پلنگ گربه وحشی
ruffianly گردن کلفت وحشی
sheldrake اردک وحشی دریایی
the african savages وحشی های آفریقا
perfection of savagery نهایت وحشی گری
mallard نوعی مرغابی وحشی
troglodyte انسانهای غارنشین وحشی
wild beasts جانوران وحشی وحوش
leopards پلنگ گربه وحشی
perfection of savagery کمال وحشی گری
barbarize بیگانه یا وحشی شدن
brent یکجورغاز وحشی کوچک
feral حیوان شکاری وحشی
marijuana تنباکوی وحشی بیابانی
barbarise وحشی گری کردن
barbarians ادم وحشی یابربری
ferocity وحشی گری سبعیت
caprifig درخت انجیر وحشی
styrax بوته وحشی جاوی
gooseberry bush درخت انگور وحشی
barbarian ادم وحشی یابربری
mallards نوعی مرغابی وحشی
marihuana تنباکوی وحشی بیابانی
brutal حیوان صفت وحشی
brutalised وحشی یا حیوان صفت کردن
wild eyed دارای چشمان وحشی وخیره
brutalises وحشی یا حیوان صفت کردن
wilding گیاه یا میوه خودرو وحشی
brutalizes وحشی یا حیوان صفت کردن
masterwort سنبل ختایی جاوه وحشی
brutalized وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalize وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalizing وحشی یا حیوان صفت کردن
catamountain ادم پس کوهی و وحشی صفت
catamount ادم پس کوهی و وحشی صفت
charreada سواری مکزیکی اسب وحشی
passenger pigeon کبوتر وحشی امریکای شمالی
polecats موش خرمای وحشی اروپایی
brutalising وحشی یا حیوان صفت کردن
polecat موش خرمای وحشی اروپایی
warren محل نگهداری حیوانات وحشی
warrens محل نگهداری حیوانات وحشی
reclaim animal حیوانات وحشی تربیت شده
diana الههء ماه وشکار حیوانات وحشی
saddle bronc riding سواری بر اسب وحشی برای 01 ثانیه
cougar گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
to have the wild stag's foot <idiom> در چابکی پای آهوی وحشی داشتن.
zootechnics فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
cougars گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
zootechny فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
agriology مطاله و تطبیق اداب و رسوم قبایل وحشی
kheda کدا:خانهای که فیلهای وحشی رادران گرفتارمیسازند
roughrider سوار کار ماهر اسبهای چموش و وحشی
passanger شاهین وحشی جوان را هنگام مهاجرت گرفتن
bareback riding سواری بدون زین برای 8ثانیه بر اسب وحشی
razorback خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
spoons طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooned طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spoon طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooning طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
pandours or doors امنیه وحشی درنده خو که درسال 1471 تشکیل شد وچندی پس از ان جز ارتش اطریش گردید
fetish اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
fetishes اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
desert [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
honked صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
pigsticking شکار گراز وحشی با نیزه گراز کشی
safflower گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
succory کاسنی تلخ کاسنی وحشی
wildling گیاه وحشی گیاه خودرو
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
heathenize کافر کردن و وحشی کردن کافر شدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com