English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (10 milliseconds)
English Persian
color graphics گرافیک رنگی
Search result with all words
colour صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
colours صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
monochrome صفحه نمایش کامپیوتر که متن و گرافیک را سیاه و سفید و سایه دار و نه رنگی نشان میدهد
bells and whistles یک توضیح غیر رسمی ازویژگیهای بیشتر یک سیستم کامپیوتری که شامل گرافیک نمایش رنگی
MCGA استاندارد آداپتور گرافیک رنگی در کامپیوترهای IBM PC
multicolour استاندارد آداپتور گرافیک رنگی مناسب در کامپیوترهای IBM PC
Other Matches
colours چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colour چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
dye sublimation printer چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
triads 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triad 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
interactive graphics نگاره سازی فعل و انفعالی گرافیک فعل و انفعالی گرافیک محاورهای
solids رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solid رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
graphics گرافیک
graphic گرافیک
graphics, business گرافیک
management graphics مدیریت گرافیک
analytical graphics گرافیک تحلیلی
calligraphic graphics گرافیک خطاطی
passive graphics گرافیک منفعل
road movement graph گرافیک راهپیمایی
turtle graphics گرافیک لاک پشتی
extend گرافیک و نشانه ها است
bit mapped graphics گرافیک نگاشت ذره یی
graphs نقشه هندسی گرافیک
graph نقشه هندسی گرافیک
extends گرافیک و نشانه ها است
low res graphics گرافیک با وضوح پایین
extending گرافیک و نشانه ها است
rounding ایجاد دید بهتر در گرافیک
national computer graphics association انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
prints کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
zooming بزرگ کردن یک ناحیه از متن یا گرافیک
print کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
printed کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
cad/cam گرافیک کامپیوتری Aided Computer/AidedDesign anufacturingComputer
ncga Computer National انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
Hewlett Packard مجموعه دستورات استاندارد برای شرح گرافیک
presentation graphics گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده
multimedia ترکیب صوت و گرافیک و ویدیو و متن در برنامه کاربردی
targetting پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
targetted پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
targets پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
targeting پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
targeted پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
target پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
conceals پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
tone درجه تیرگی و سایه داربودن رنگ در گرافیک کامپیوتری
tones درجه تیرگی و سایه داربودن رنگ در گرافیک کامپیوتری
conceal پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
sprite شی ای که اطراف صفحه نمایش در گرافیک کامپیوتری حرکت کند
bit map ناحیهای در کامپیوتر که برای گرافیک نگهداری شده است
paddling وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
presentation manager واسط کار به گرافیک تامین شده توسط سیستم عامل OS/2
paddles وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
paddled وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
paddle وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
target array نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
graph اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
graphs اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
hercules graphics adapter استاندارد برای آداپتور تک گرافیک با renolation بالا ساخت Hercules Carporation
swims گرافیک کامپیوتری که به علت واحد نمایش خراب به آرامی حرکت میکند
file به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
filed به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
swim گرافیک کامپیوتری که به علت واحد نمایش خراب به آرامی حرکت میکند
handles نمایش مربعی کوچک که قادر به تغییر شکل پنجره یا شی گرافیک است
handle نمایش مربعی کوچک که قادر به تغییر شکل پنجره یا شی گرافیک است
graphic زبان برنامه نویس کامپیوتر با دستورات توکار و مفید حین نمایش گرافیک
desktop در یک GUI فضای کاری که نمایش گرافیک از میز کار واقعی ای با نشانههای تلفن
dejagging نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
spline در گرافیک کامپیوتری کثیرالجملهای چند قطعهای با تدوام مرتبه اول بین قطعههای ان
Quantel شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
coloured رنگی
chromatic رنگی
hued رنگی
ingrain نخ رنگی
chromaticity رنگی
discoloration بی رنگی
achromatization بی رنگی
trichromatism سه رنگی
achromia بی رنگی مو
coloration رنگی
dichromatism دو رنگی
achromatism بی رنگی
trichromat سه رنگی
colored رنگی
dichroism دو رنگی
pigmental رنگی
trichroism سه رنگی
achromatisation بی رنگی
achroma بی رنگی
achroma بی رنگی مو
tinct رنگی
anti- روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
language زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند
languages زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند
aliasing روش کاهش اثر لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها. 2-
colored pencil مداد رنگی
heliochrome عکس رنگی
chromatic aberration خطای رنگی
chromophotograph عکس رنگی
kinemacolour سینمای رنگی
cingulum خط رنگی ومارپیچ
photochrome عکس رنگی
chroma مشخصههای رنگی
lake لاک رنگی
aqua relle نقاشی اب و رنگی
aquarelle نقاشی اب و رنگی
dye stuff ماده رنگی
color trace recorder رسام رنگی
color television تلویزیون رنگی
coloured cement سیمان رنگی
color printer چاپگر رنگی
pigments ماده رنگی
pigment ماده رنگی
color code رمز رنگی
heliochrome عکاسی رنگی
pastel مداد رنگی
pigmentation رنگی شدن
colored glass شیشه رنگی
lakes لاک رنگی
color camera دوربین رنگی
dyestuff ماده رنگی
unifiable قابل هم رنگی
polychroism چند رنگی
pleochroism چند رنگی
pigment dye ماده رنگی
black سیاه رنگی
blacked سیاه رنگی
blacker سیاه رنگی
stined glass شیشه رنگی
trichromatic theory نظریه سه رنگی
colorant مواد رنگی
pastel خمیرمواد رنگی
vitta نوار رنگی
blackest سیاه رنگی
ocellus حلقه رنگی
pallor زرد رنگی
pencil مداد رنگی
pencilling مداد رنگی
pencils مداد رنگی
monotint عکس یک رنگی
monotint نگار یک رنگی
blacks سیاه رنگی
oleograph عکس رنگی
pigment cell یاخته رنگی
photochromy عکاسی رنگی
pentachromic پنج رنگی
paraffin wax موم رنگی
opalescence شیری رنگی
startup screen متن یا گرافیک نمایش داده شده در حین اجرای برنامه کاربردی یا کتاب چند رسانهای
VT terminal emulation استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
extends استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extend استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extending استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
Color films(T. V). فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
candy-striped دارای نوارههای رنگی
color gate دریچه پیام رنگی
chromophore عامل رنگی ملکول
figurin مجسمه سفالین رنگی
color monitor صفحه نمایش رنگی
neutral density faceplate صفحه رنگی تلویزیون
dyestuff مواد رنگی و رنگرزی
pullicate یکجور دستمال رنگی
polychrome تهیه عکسهای رنگی
encaustic tile or brick اجرکاشی هفت رنگی
minus color signal پیام رنگی منفی
false colour فیلم رنگی مصنوعی
orcin ماده رنگی گلسنگ
chromophore گروه رنگی ملکول
indigotin ماده رنگی نیل
indigotine ماده رنگی نیل
quercitron نوعی ماده رنگی
red, green, blue سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
ring tailed دارای حلقههای رنگی در دم
composite color monitor مونیتور رنگی مرکب
composite color signal پیام رنگی مرکب
tetrachromatism دید چهار رنگی
technicolour روش فیلم رنگی
conventionalization هم رنگی با ایین و رسوم
curcumin ماده رنگی زردچوبه
pool ball هر یک از گویهای رنگی اسنوکر
simultaneous color television تلویزیون رنگی همزمان
sequential color television تلویزیون رنگی مرحلهای
safranin ماده رنگی زعفران
pigmentary رنگی رنگ دار
purpurin ماده رنگی روناس
bar خط یا بلاک ضخیم رنگی
crayons مداد رنگی مومی
figurine مجسمه سفالین رنگی
carrier color signal پیام رنگی حامل
contour خط فاصل درنقشههای رنگی
figurines مجسمه سفالین رنگی
crayon مداد رنگی مومی
chromogen دانههای رنگی گیاهان
bars خط یا بلاک ضخیم رنگی
styli وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
stylus وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
styluses وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
sketching روش گرافیک کامپیوتری که در ان دنبالهای از خطوط درطول مسیر مکان نما رسم شده یا طراحی می گردند
multibank dynamic random access memory حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
MDRAM حافظه با کارایی بالا که در کارتهای آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
r.m.a. color code علایم رنگی جامعه رادیوسازان
orthochromatic شبیه عکسهای رنگی طبیعی
bacino سفال لعاب دار رنگی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com