English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English Persian
wireless record player گرام پخش کننده
Other Matches
favourite or vor گرام
phonographic گرام
phonographs گرام
phonograph گرام
automatic record changer گرام خودکار
dear sir اقای گرام
basegram بیس گرام
phone electric wire سیم گرام
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
venerator تکریم کننده ستایش کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
skittish رم کننده
refutatory رد کننده
bidders کننده
fizzy کف کننده
solvents اب کننده
spurner رد کننده
solvent اب کننده
jaberer پچ پچ کننده
doer کننده
doers کننده
bender خم کننده
whisperer پچ پچ کننده
puffer پف کننده
thinner کم کننده
squasher له کننده
squelcher له کننده
renunciant کننده
filleting پر کننده
mumbler من من کننده
sensor حس کننده
renunciant رد کننده
catterer پچ پچ کننده
filleted پر کننده
deletive حک کننده
fillets پر کننده
fillet پر کننده
mauler له کننده
deflective کج کننده
refuser رد کننده
refutative رد کننده
benders خم کننده
swooner غش کننده
repudiationist رد کننده
syncopator غش کننده
percutient دق کننده
bidder کننده
surfy کف کننده
fluxing oil اب کننده
mitigatory کم کننده
trackers پی کننده
mitigative کم کننده
noncommittal رد کننده
wheezy خس خس یا خر خر کننده
wheeziest خس خس یا خر خر کننده
wheezier خس خس یا خر خر کننده
attacking تک کننده
crepitant خش خش کننده
bandwidth یچ کننده
commulator یک سو کننده
crusher له کننده
fillers پر کننده
prattfall پچ پچ کننده
hoppers لی لی کننده
hopper لی لی کننده
ear-splitting کر کننده
rebutter رد کننده
solver حل کننده
tracker پی کننده
attenuant اب کننده
prater پچ پچ کننده
abjurer or abjuror کننده
filler پر کننده
alienor واگذار کننده
affirmant تصدیق کننده
resuscitator زنده کننده
acidulating agent اسیدی کننده
accelerative تسریع کننده
adductor نزدیک کننده
afferent نقل کننده
acknowledger اعتراف کننده
accelerunt تسریع کننده
reseller توزیع کننده
affirmant افهار کننده
remembrancer یاداوری کننده
remissive گذشت کننده
remitter پرداخت کننده
aggravator شدید کننده
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com