Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
dropping ball viscosimeter
گرانروی سنج با سقوط گلوله
Other Matches
paradrag drop
سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
missed
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sensing
تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
trend
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
misses
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trends
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sabot
کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
frangible bullet
گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
clue
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clues
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
fire ball
گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
internal friction
گرانروی
flow resistance
گرانروی
viscosity
گرانروی
ogive
ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
intrinsic velocity
گرانروی ذاتی
absolute viscosity
گرانروی مکانیکی
inherent viscosity
گرانروی درونی
logarithmic viscosity number
گرانروی درونی
relative viscosity
گرانروی نسبی
viscosity number
عدد گرانروی
specific viscosity
گرانروی ویژه
kinematic viscosity
گرانروی سینماتیکی
reduced velocity
گرانروی کاهیده
visbreaking
گرانروی شکستی
dynamic viscosity
گرانروی مطلق
viscosity ratio
نسبت گرانروی
viscosity breaking
گرانروی شکستی
viscosimeter
گرانروی سنج
dynamic viscosity
گرانروی مکانیکی
limiting viscosity number
گرانروی ذاتی
shear viscosity
گرانروی برشی
absolute viscosity
گرانروی مطلق
rotation viscosimeter
گرانروی سنج چرخشی
ostwald viscosimeter
گرانروی سنج استوالد
baume viscosimeter
گرانروی سنج بومه
viscosity stabilizer
تثبیت کننده گرانروی
coefficient of kinematic viscosity
ضریب گرانروی سینماتیکی
dud
منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
splinterproof
ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
velocity jump
جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
nuclear stalemate
گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
square base
کف گلوله یا قسمت ته گلوله
side spray
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
chute
سقوط
dropping
سقوط
collapsed
سقوط
come down
سقوط
fall
سقوط
low dwon
سقوط
collapse
سقوط
elapsing
سقوط
drop
سقوط
nosediving
سقوط
nosedived
سقوط
nosedive
سقوط
chutes
سقوط
dropped
سقوط
prolapsus
سقوط
collapsing
سقوط
collapses
سقوط
downfall
سقوط
elapses
سقوط
nosedives
سقوط
elapse
سقوط
prolapse
سقوط
crashed
سقوط
downcome
سقوط
crash
سقوط
falling
سقوط
crashes
سقوط
crack-up
سقوط
tailspin
سقوط
crashing
سقوط
crack up
سقوط
drops
سقوط
crashingly
سقوط
ballistics of penetration
شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
stumbling block
سبب سقوط
prolapse of the uterus
سقوط رحم
tailspin
سقوط کردن
free fall
سقوط ازاد
nosedived
سقوط کردن
nosedive
سقوط کردن
velocity of fall
سرعت سقوط
wipe out
سقوط کردن
arrested
جلوگیری از سقوط
arrests
جلوگیری از سقوط
termination of obligations
سقوط تعهدات
drops
افت سقوط
falling
سقوط کننده
drops
چکه سقوط
loss
گریز سقوط
arrest
جلوگیری از سقوط
dropping
افت سقوط
dropping
چکه سقوط
dropped
افت سقوط
dropped
چکه سقوط
drop
افت سقوط
drop
چکه سقوط
stumbling blocks
سبب سقوط
fall velocity
سرعت سقوط
lapse inconduct
سقوط در رفتاروکردار
crashingly
سقوط کردن
crashing
سقوط کردن
crashes
سقوط کردن
crashed
سقوط کردن
abort
سقوط کردن
crash
سقوط کردن
aborts
سقوط کردن
aborting
سقوط کردن
aborted
سقوط کردن
break down
سقوط ناگهانی
gastroptosis
سقوط معده
discharge of an obligation
سقوط تعهد
fall
افت سقوط
chute
سقوط انحطاط
chute
ریزش با سقوط
fall
سقوط کردن
chutes
سقوط انحطاط
nosedives
سقوط کردن
chutes
ریزش با سقوط
nosediving
سقوط کردن
lapse vi
سقوط کردن
crashed
سقوط کردن هواپیما
drop hammer
چکش سقوط ازاد
crash
سقوط کردن هواپیما
free type parachute
چتر سقوط ازاد
crashes
سقوط کردن هواپیما
pash
سقوط برف سنگین
crash land
سقوط کردن هواپیما
crash-land
سقوط کردن هواپیما
crash-landed
سقوط کردن هواپیما
crash-landing
سقوط کردن هواپیما
crash-lands
سقوط کردن هواپیما
proctoptosis
سقوط روده راست
plumper
دروغ صرف سقوط
crashingly
سقوط کردن هواپیما
crashing
سقوط کردن هواپیما
falling of the womb
سقوط کردن پائین افتادگی
dTbGcles
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
high velocity drop
بارریزی با سرعت سقوط زیاد
plunged
سقوط سنگین فرو بردن
plunges
سقوط سنگین فرو بردن
plunge
سقوط سنگین فرو بردن
debacles
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
debacle
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
meteor shower
سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
dropping
قطره سقوط کردن کم کنید
lysis
سقوط وزوال تدریجی مرض
drops
قطره سقوط کردن کم کنید
dropped
قطره سقوط کردن کم کنید
prolapse of the uterus
درامدگی سیبک سقوط زهدان
skids
راه شکست مسیر سقوط
skidding
راه شکست مسیر سقوط
skid
راه شکست مسیر سقوط
aborts
سقوط کردن موشک یا هواپیما
abort
سقوط کردن موشک یا هواپیما
skidded
راه شکست مسیر سقوط
drop
قطره سقوط کردن کم کنید
aborted
سقوط کردن موشک یا هواپیما
aborting
سقوط کردن موشک یا هواپیما
meteoric shower
سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
slumped
یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumping
یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumps
یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slump
یکباره فرو ریختن سقوط کردن
precipitating
سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitate
سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitated
سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitates
سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
crashed
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crash
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashes
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashing
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashingly
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
angle of arrival
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
lead collision course
مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
late time
زمان بین سقوط بمب تا شروع انفجار اتمی
stumps
بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
gravity extraction
بیرون ریختن یا پرتاب بار ازهواپیما با استفاده از سقوط ازاد
stumped
بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
red out
از بین رفتن قدرت بینایی هنگام سقوط با شتاب منفی
stump
بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
stumping
بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
gravity drop
پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
raker
تیری که پشت دیوار بطور مایل می بندند تادیوار سقوط نکند
Marxists
طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxist
طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
ball
گلوله
cartridge
گلوله
glomerule
گلوله رگ
clues
گلوله نخ
projectile
گلوله
clue
گلوله نخ
bullet-proof
ضد گلوله
shell proof
ضد گلوله
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com