Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
quizmaster
گردانندهی برنامهی آزمون اطلاعات عمومی
quizmasters
گردانندهی برنامهی آزمون اطلاعات عمومی
Other Matches
introduce
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
public information
اطلاعات عمومی
almanacs
نشریهء اطلاعات عمومی
almanacks
نشریهء اطلاعات عمومی
almanac
نشریهء اطلاعات عمومی
general information data
اطلاعات و امار عمومی
oral trade test
ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
public information
اطلاعات مورد نیاز عامه مردم وافکار عمومی
one-night stands
برنامهی یک باره
spin-offs
برنامهی اشتقاقی
spin-off
برنامهی اشتقاقی
re-ran
برنامهی تکراری
re-run
برنامهی تکراری
re-runs
برنامهی تکراری
re-running
برنامهی تکراری
one-night stand
برنامهی یک باره
window
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
general quarters
اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
common hardware
ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
firewall
سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
trials
آزمون ها
examination
آزمون
quiz
[American]
آزمون
test
آزمون
trial
آزمون
examinations
آزمون ها
tests
آزمون ها
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attributes
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attributing
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
litmus test
آزمون تورنسل
achievement test
آزمون پیشرفت
quizmasters
آزمون گردان
a posteriori
آزمون مدارانه
litmus tests
آزمون نمایانگر
quizmaster
آزمون گردان
litmus tests
آزمون نهادنما
litmus test
آزمون نهادنما
litmus test
آزمون نمایانگر
litmus tests
آزمون تورنسل
ability test
آزمون توانایی
accuracy test
آزمون دقت
acceptance test
آزمون پذیرش
aperture card
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
general orders
دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose
کارهای عمومی مصارف عمومی
achievement battery
مجموعه آزمون پیشرفت
mac quarrie test for mechanical ability
آزمون توانایی فنی مک کواری
make a picture story test
آزمون داستان سازی مصور
trapdoor
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
school and college ability test
آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه
otis lennon mental ability test
آزمون توانایی ذهنی اوتیس-لنون
terman group test of mental ability
آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن
seashore musical ability tests
آزمون های استعداد موسیقی سیشور
distance vector protocols
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
acid test
آزمایش قدرت پرداخت آزمون درجه نقدینگی
O level
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
to pass your driver's license test at the first attempt
آزمون گواهینامه رانندگی را بار اول قبول شدن
O levels
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
otis quick scoring mental ability test
آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
read time
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
connection
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
defense system aquisition
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
civilian internee information bureau
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
helped
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
consolidated dining facility
تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
common carrier
موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
intelligence process
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
common user
عمومی
general porpose
عمومی
overt
عمومی
generals
عمومی
commonest
:عمومی
commonest
عمومی
general
عمومی
commoners
عمومی
oecumenical
عمومی
universal
عمومی
ecumenic
عمومی
common
:عمومی
common
عمومی
commoners
:عمومی
wider
عمومی
wide
عمومی
outlines
خط عمومی
outlining
خط عمومی
the public voice
عمومی
public
عمومی
hackneyed
عمومی
rife
عمومی
widest
عمومی
outlined
خط عمومی
outline
خط عمومی
popular
عمومی
generic
عمومی
folkway
طرزفکر عمومی
commonwealth
ثروت عمومی
folkway
احساسات عمومی
generalised
عمومی کردن
general mobilization
بسیج عمومی
generalises
عمومی کردن
generalising
عمومی کردن
generalize
عمومی کردن
secularizes
عمومی کردن
general outpatient clinic
درمانگاه عمومی
dispensary
داروخانه عمومی
dispensaries
داروخانه عمومی
amnesty
عفو عمومی
overheads
هزینههای عمومی
general meeting
جلسه عمومی
general cargo
بار عمومی
amnesties
عفو عمومی
secularizing
عمومی کردن
general outpost
پاسدار عمومی
generalizes
عمومی کردن
generalizing
عمومی کردن
secularised
عمومی کردن
general meeting
گردهمایی عمومی
general concepts
تدبیر عمومی
general damage
خسارت عمومی
general depot
انبار عمومی
general depot
امادگاه عمومی
general education
اموزش عمومی
general equilibrium
تعادل عمومی
general factor
عامل عمومی
general grant
کمک عمومی
general paralysis
فلج عمومی
general assembly
مجمع عمومی
general amnesty
عفو عمومی
general act
سند عمومی
secularized
عمومی کردن
secularises
عمومی کردن
general message
پیام عمومی
secularising
عمومی کردن
general meeting
مجمع عمومی
fourth estate
مطبوعات عمومی
secularize
عمومی کردن
g/a
خسارت عمومی
general ability
توانایی عمومی
general intelligence
هوش عمومی
alameda
گردشگاه عمومی
common items
قطعات عمومی
common labour
کارگر عمومی
burdens
هزینه عمومی
burden
هزینه عمومی
common language
زبان عمومی
common nuisance
اضرار عمومی
common parts
قطعات عمومی
common purse
وجوه عمومی
general practitioner
پزشک عمومی
public relations
روابط عمومی
common hardware
قطعات عمومی
common grid
شبکه عمومی
vogue
عمومی ورایج
latrine
مستراح عمومی
general strikes
اعتصاب عمومی
cameralistic science
مالیه عمومی
central war
جنگ عمومی
checkup
معاینه عمومی
open house
جشن عمومی
collective call sign
معرف عمومی
common user
خدمات عمومی
common user items
اقلام عمومی
public nuisance
مزاحمت عمومی
general election
انتخابات عمومی
general elections
انتخابات عمومی
general strike
اعتصاب عمومی
offices
شغل عمومی
office
شغل عمومی
encyclic
عمومی دوری
public sector
بخش عمومی
collective
مشترک عمومی
public nuisances
مزاحمت عمومی
commonwealths
ثروت عمومی
prosecture
وکیل عمومی
comulative action
اثر عمومی
consolidated annuities
دیون عمومی
public opinion
افکار عمومی
counsel for the crown
وکیل عمومی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com