Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
artillery battalion
گردان توپخانه
Other Matches
pack artillery
توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
seabee
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
fire capabilities
چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
construction batalion
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
spotting board
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
artillery
توپخانه
ordnance
توپخانه
ordnace
توپخانه
gunnery
توپخانه
gunnery
توپخانه دریایی
army artillery
توپخانه ارتش
gunners
جمعی توپخانه
gunner
جمعی توپخانه
artillery
توپخانه صحرایی
artillery
رسته توپخانه
armored artillery
توپخانه زرهی
armored artillery
توپخانه زرهدار
towed artillery
توپخانه کششی
self propelled
توپخانه خودکششی
gunnery
علم توپخانه
flak
توپخانه ضد هوایی
division artillery
توپخانه لشگر
division artillery
توپخانه لشگری
anti aircraft artillery
توپخانه ضد هوایی
antitank artillery
توپخانه ضد تانک
field artillery
توپخانه صحرائی
field atrillery
توپخانه صحرایی
fieldartillery
توپخانه صحرایی
artillerist
متخصص توپخانه
artillery ammunition
مهمات توپخانه
artillery annex
پیوست توپخانه
artillery piece
قبضه توپخانه
corps artillery
توپخانه سپاه
medium artillery
توپخانه متوسط
heavy artillery
توپخانه سنگین
light artillery
توپخانه سبک
battering train
توپخانه محاصره
coastal artillery
توپخانه ساحلی
hostile artillery
توپخانه دشمن
cannonry
توپ و توپخانه
gunner's party
گروه توپخانه
artillery mount
سکوی توپخانه
artillery mount
قنداق توپخانه
artillery branch
رسته توپخانه
artillery brigade
تیپ توپخانه
turrets
برج توپخانه
turret
برج توپخانه
artillery corps
قسمت توپخانه
artillery corps
رسته توپخانه
artillery group
گروه توپخانه
army artillery
توپخانه نیروی زمینی
artillery liaison officer
افسر رابط توپخانه
rolling barrage
سد اتش غلطان توپخانه
artillery chart
طرح تیر توپخانه
artillery preparation
تیر تهیه توپخانه
artillery carriage
قنداق سلاح توپخانه
artillery preparation
اتش تهیه توپخانه
gunnery
قوانین تیر توپخانه
corps artillery
توپخانه همراه سپاه
flak
توپخانه پدافند هوایی
anti aircraft artillery
توپخانه پدافند هوایی
artillery fire plan
طرح اتش توپخانه
active status
خط مشی فعال توپخانه
aerial field artillery
توپخانه محمول هوایی
air defense artillery
توپخانه پدافند هوایی
air defense artillery fire unit
سکوی توپخانه پدافندهوایی
all available
تمام توپخانه موجود
spotter
دیدبان توپخانه دریایی
gunnery ship
ناو اموزشی توپخانه
no fire line
خط منع اتش توپخانه
fire plan
طرح اتش توپخانه
firing chart
طرح تیر توپخانه
all available
کلیه توپخانه حاضر به تیر
air and naval gunfire
اتش توپخانه دریایی و هوایی
air defense artillery fire unit
یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
air and naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
fire control
دستگاه کنترل اتش توپخانه
ask ask
توپخانه یا اتش توپخانهء ضد هوایی
contingent zone of fire
منطقه اتش احتمالی توپخانه
batteries
حمله با توپخانه ضرب و جرح
stargauge
وسیله کالیبرسنجی در توپخانه دریایی
jato unit
موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
battery
حمله با توپخانه ضرب و جرح
engagement control
کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
plotting room
مرکز هدایت اتش توپخانه ناو
surface mission
پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
towed
توپخانه کششی حمل شونده به وسیله یدک کش
air defense artillery controller
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions .
توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
air spot
تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
gun salute
سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
survey information center
مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
bombardments
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
bombardment
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
mobile employment
استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
spotting line
خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
rotary
گردان
winch
گردان
winching
گردان
levogyrous
چپ گردان
sq
گردان
swing doors
در گردان
turnstiles
گردان در
turnstile
گردان در
revolving
گردان
levorotatory
چپ گردان
winched
گردان
ramblers
سر گردان
doubled edge
لب گردان
rambler
سر گردان
battalions
گردان
swing bridge
پل گردان
swing door
در گردان
versatile
گردان
winches
گردان
pivoting
گردان
battalion
گردان
fire unit
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
revolving fund
تنخواه گردان
pivoting window
پنجره گردان
rotary kiln
کوره گردان
revolving kiln
کوره گردان
pivoted lever
اهرم گردان
roll over credit
اعتبار گردان
moving magnet
اهنربای گردان
merry go round
چرخ گردان
revolving credit
اعتبار گردان
revolving crane
جرثقیل گردان
propeller fan
پروانه گردان
portable pump
پمپ گردان
moving coil
قاب گردان
portable lamp
چراغ گردان
rotary discharger
تخلیه گر گردان
visorless
بی افتاب گردان
visard
افتاب گردان
vent wing
پنجره گردان
variable capacitor
خازن گردان
turnsole
گل افتاب گردان
turnable foot bridge
پل پیاده رو گردان
swivel vise
گیره گردان
swivel knee
زانویی گردان
swivel block
قرقره گردان
swinging derrick
دریک گردان
vizor
افتاب گردان
quizmaster
آزمونچه گردان
quizmaster
آزمون گردان
curved design
نماد گردان
He turned away from his wife .
از همسرش رو گردان شد
quizmasters
آزمون گردان
quizmasters
آزمونچه گردان
swing gates
دریچههای گردان
swing bucket
جراثقال گردان
rotary pump
پمپ گردان
separate battalion
گردان مستقل
rotary klin
کوره گردان
rotary furnace
کوره گردان
rotary drum
طبلک گردان
rotary current
جریان گردان
rotary crane
جراثقال گردان
rotary converter
مبدل گردان
rotary converter
تبدیل گر گردان
psychedelic
روان گردان
rotary selector
سلکتور گردان
rotary shear
قیچی گردان
star handle
دستگیره گردان
smoke jack
سیخ گردان
slewing crane
جراثقال گردان
selector switch
کلید گردان
rotating field
میدان گردان
rotary wing
بال گردان
rotary type regulator
رگولاتورنوع گردان
rotary table
میز گردان
rotary switch
کلید گردان
rotary beam antenna
انتن گردان
barysphere
گردان سپهر
dextrogyrous
راست گردان
dextrorotatory
راست گردان
pivots
پاشنه گردان
swivels
مفصل گردان
swivels
حلقه گردان
selectors
کلید گردان
swivelled
مفصل گردان
swivelled
حلقه گردان
swivel joint
مفصل گردان
visors
افتاب گردان
cylinderical rotary valve
شیر گردان
tape drive
نوار گردان
visor
افتاب گردان
battalion commander
فرمانده گردان
working capital
تنخواه گردان
rotors
چرخ گردان
rotor
چرخ گردان
manipulator
تعزیه گردان
centrosphere
گردان سپهر
tape drives
نوار گردان
circulation pump
پمپ گردان
pivot
پاشنه گردان
pivoted
پاشنه گردان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com