English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
English گردش فرفرهای گوی بیلیارد
Other Matches
natural english گردش فرفرهای گوی بیلیارددر همان سمت اصلی پس ازبرخورد با گوی دیگر
strobic فرفرهای
asymmetric top فرفرهای بی تقارن
symmetry top فرفرهای متقارن
scroll bone استخوان فرفرهای
trochoid محوری فرفرهای
pinwheel فرفرهای چرخ سنجاقی
turbinal پیچی شکل فرفرهای
cone crusher سنگ شکن فرفرهای
pockets کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pocket کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
turbinate فرفرهای مانند مخروط وارونه مارپیچ
constant displacement pump پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
flowchart template یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
equation of exchange همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
billiards بیلیارد
eight ball billiard بیلیارد امریکایی
billiard بازی بیلیارد
cueball گوی بیلیارد
english billiards بیلیارد انگلیسی
billiard table میز بیلیارد
balking billiard بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
head انتهای میز بیلیارد
cues باچوب بیلیارد زدن
snooker بازی شبیه بیلیارد
cue باچوب بیلیارد زدن
rotation billiard بیلیارد امریکایی به ترتیب شماره
strikers بیلیارد بازی که نوبت اوست
center spot نقطه مرکزی بیلیارد انگلیسی
carom ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
cannon ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
top ضربه به بالای توپ بیلیارد
beds سطح هموار کف میز بیلیارد
bed سطح هموار کف میز بیلیارد
balkline خط عرضی روی میز بیلیارد
striker بیلیارد بازی که نوبت اوست
cannons ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
cribbage billiard بیلیارد کیسهای با کیسه انداختن هر 2 گوی
masse ضربه عمودی به یک طرف گوی بیلیارد
fifteen ball billiard بیلیارد امریکایی بدون تعیین گوی
forty one continous billiard بیلیارد امریکایی با تعیین گوی و کیسه
nine ball billiard بیلیارد کیسهای با 9 گوی شماره دار
lemon بردن بازی بیلیارد به روش اماتوری
lemons بردن بازی بیلیارد به روش اماتوری
follow shot ضربه با دادن پیچ به بالای گوی بیلیارد
bumper pool billiard بیلیارد روی میز کوچک با 2سوراخ درانتها
bank shot ضربهای که گوی بیلیارد به کناره میز بخورد
balkline spot نقطه مرکزی خط عرضی روی میز بیلیارد
in hand گذاشتن گوی بیلیارد در نقطه دلخواه محدوده
long string خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
balk قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balked قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balking قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balks قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulked قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulking قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
break shot نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
baulks قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
forces ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
anchor هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
forty one billiard بیلیارد کیسه دار که هربازیگر شماره معینی دارد
blocks یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocked یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
block یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
head spot نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
force ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
anchoring هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchors هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
billiard spot نقطه مخصوص گوی قرمزروی میز بیلیارد انگلیسی
forcing ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
bottle pocket billiard بیلیارد کیسه دار با 2 گوی ومهره بطری مانند
stick bridge پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
placing پاس به یار ازاد فرستادن گوی بیلیارد به سمت هدف
mr. and mrs billiards بیلیارد کیسه دار بین زن ومرد که زن ازادی ضربه دارد
place پاس به یار ازاد فرستادن گوی بیلیارد به سمت هدف
stop shot ضربه با چرخش که گوی اصلی بیلیارد بعد از تماس می ایستد
cuts فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
cut فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
one and nine balls billiard بیلیارد کیسهای بین 4 بازیگرکه گویها به نوبت زده می شوند
places پاس به یار ازاد فرستادن گوی بیلیارد به سمت هدف
poker pocket billiards بیلیارد کیسهای دونفره یابیشتر با گوی اصلی و 61گوی شماره دار
cue اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
count حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
basebal billiard نوعی بیلیارد کیسه دار با 12گوی شماره گذاری شده از 1تا 12
pocket billiards بیلیارد امریکایی با 51 گوی رنگی و 6 کیسه از شماره 1تا 51 بین 2 بازیگر
counting حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
cues اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
counts حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
three cushion billiards بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
dragged ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drags ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drag ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
shake bottle بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
hazard امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazarded امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazards امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazarding امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
safety بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
pill pool billiard بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص
line up billiard بیلیارد کیسه دار با روش برگرداندن گویهای کیسه افتاده به زمین
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
hug the rail غلطیدن یا بلندشدن گوی کنارلبه خارجی میز بیلیارد درنتیجه پیچش گوی
one pocket billiard بیلیارد با 51 گوی هدف که هر بازیگر سعی دارد 8 گوی را در کیسه انتخابی خوداندازد
chalking مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalks مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalk مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalked مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
cowboy billiard بیلیارد کیسهای با گوی اصلی و 3 گوی به شمارههای 1و 3 و 5
kiss برخورد اهسته یک گوی بیلیارد با گوی دیگر
kissing برخورد اهسته یک گوی بیلیارد با گوی دیگر
kisses برخورد اهسته یک گوی بیلیارد با گوی دیگر
kissed برخورد اهسته یک گوی بیلیارد با گوی دیگر
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
run گردش
paseo گردش
jaunt گردش
jaunts گردش
twirl گردش
twirled گردش
twirling گردش
anticlockwise rotation گردش به چپ
twirls گردش
revved گردش
revving گردش
flow گردش
trips گردش
tripped گردش
stroll گردش
strolled گردش
strolls گردش
trip گردش
period گردش
promenade گردش
turnover گردش
periods گردش
flowine خط گردش
flowline خط گردش
runs گردش
hiking گردش
left handed rotation گردش به چپ
itineration گردش
circulation گردش
cycle گردش
promenades گردش
cycled گردش
itineracy گردش
cycles گردش
circumrotation گردش
traversing گردش
rotation گردش
traverses گردش
traversed گردش
maeander گردش
on the rove در گردش
hikes گردش
nutation گردش
ambulation گردش
hiked گردش
circulations گردش
race گردش
raced گردش
races گردش
hike گردش
traverse گردش
travels گردش
traveled گردش
travel گردش
canters گردش
cantering گردش
cantered گردش
canter گردش
water circulation گردش اب
gyrations گردش
turns گردش
perambulation گردش
turn گردش
progressing گردش
progresses گردش
progressed گردش
progress گردش
wrest گردش
wrested گردش
wresting گردش
wrests گردش
gyration گردش
counterclockwise rotation گردش به چپ
circuits گردش
flowed گردش
meanders گردش
meandering گردش
flows گردش
meandered گردش
revolution گردش
movement گردش
walking گردش
revs گردش
rev گردش
revolutions گردش
operation گردش
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com