Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
blocking
گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
Other Matches
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
diamonds
شکل موجهای ضربهای که معمولا در جریان خروجی راکتها بصورت لوزیهای پشت سر هم قابل مشاهده است
pilot tunnel
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
impluse current
جریان ضربهای
impluse current generator
مولد جریان ضربهای
impluse circuit
مدار جریان ضربهای
instantaneous short circuit current
جریان اتصال کوتاه ضربهای
loft
ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
lofts
ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
initial alternating short circuit curren
جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
maximum asymmetric three phase
current short-circuit جریان اتصال کوتاه ضربهای سه فازه
ebb current
جریان ناشی از افت اب
eddy loss
افت جریان ناشی از چرخش وپیچش
commutator riple
تغییرات جزئی ناشی از یکسوکردن جریان
alluviation
رسوبات ماسه و شن ناشی ازکم شدن سرعت جریان رودخانه
current circuit
مسیر بسته جریان
circuit diagram
دیاگرام مسیر جریان
combat trail
مسیر جریان رزم
airway
مسیر جریان هوا
airways
مسیر جریان هوا
current path
مسیر عبور جریان برق
mainstream
مسیر جویباری که دران اب جریان دارد
aerodynamic heating
افزایش دما ناشی از جریان سریع هوا روی سطوح ایرودینامیکی به ویژه درسرعتهای زیاد
pitot tube
لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
impact ionization
ایونیزاسیون ضربهای یونیزاسیون ضربهای
tortious liability
ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی
low cycle fatigue
خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
deep water waves
موجهای زیرابی
airwaves
موجهای هوایی
assault waves
موجهای هجوم
metric waves
موجهای متری
groundwave
موجهای رادیویی زمینی
tidal waves
موجهای پس از زمین لرزه
tricrotism
نبض سه ضربهای ضربان نبض بطور سه ضربهای
impluse level
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
damping factor
نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
gun
تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
guns
تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
pursuit course
جریان تعاقب مسیر تعاقب مدت تعاقب
look ahead
جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
fastest
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
groove
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
grooves
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
switched network backup
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
multithread
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
landing approach
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
photovoltaic cell
مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
ball cushion
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
tubes
تونل
duct
تونل
tube
تونل
tunnelled
تونل
tunnels
تونل
tunneling
تونل
tunnel
تونل
tunneled
تونل
material dispersion
پراکنده شدن پالس نورانی درداخل یک فیبر نوری در نتیجه طول موجهای مختلف ساطع شده از یک منبع
tunnel of mine
تونل معدن
to bore a tunnel
تونل کندن
tunnelled
تونل ساختن
vacuum tunnel
تونل خلاء
tunneling
تونل ساختن
wing tunnel
تونل باد
tunnel
تونل ساختن
escape trunk
تونل فراراضطراری
tunneled
تونل ساختن
adit
تونل دستیابی
tunnels
تونل ساختن
mine tunnel
تونل معدن
tunnel lining
پوشش داخلی تونل
breast board
سینه بندی تونل
drift tunnel
تونل تبدیل تحمیل
high pressure tunnel
تونل فشار قوی
bore
بامته تونل زدن
tunneling process
فرایند تونل زنی
bores
بامته تونل زدن
closed circuit tunnel
تونل مدار بسته
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
to tunnel through a hill
با تونل اززیرتپهای گذر کردن
scanning tunneling microscope
میکروسکوپ تونل زنی پویشی
supersonic tunnel
تونل باد مافوق صوت
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
s.t.m
microscope scanningtunneling میکروسکوپ تونل زنی پویشی
pig board
تخته کوچک برای موجهای کوچک
wind tunnels
معبر تونل مانندی که هوا بافشارهای مختلف از ان عبورمیکند
wind tunnel
معبر تونل مانندی که هوا بافشارهای مختلف از ان عبورمیکند
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
unstuck
بی گرفتگی
mud silting
گل گرفتگی
mugginess
گرفتگی
mud filling
گل گرفتگی
addict
خو گرفتگی
eclipsing
گرفتگی
eclipses
گرفتگی
eclipsed
گرفتگی
congestion
گرفتگی
eclipse
گرفتگی
fouling
گرفتگی
addicts
: خو گرفتگی
sultriness
گرفتگی
stasis
گرفتگی
decongestant
گرفتگی بر
mistiness
مه گرفتگی
decongestants
گرفتگی بر
spasm
گرفتگی
inurement
خو گرفتگی
spasms
گرفتگی
blocking up
گرفتگی
crick
گرفتگی
haziness
مه گرفتگی
melancholia
گرفتگی
inelastic
spectroscopy electrontunneling طیف بینی تونل زنی ناکشسان الکترون
incurrence
تعلق گرفتگی
silting up
لای گرفتگی
sea sickness
دریا گرفتگی
grubbiness
گرم گرفتگی
sand filling
ماسه گرفتگی
cramp
گرفتگی عضله
cramps
گرفتگی عضلانی
cramps
گرفتگی عضله
graphospasm
گرفتگی دست
cramp
گرفتگی عضلانی
roup
گرفتگی صدا
dust laden
خاک گرفتگی
eclipse of the sun
خورشید گرفتگی
fouling
لای گرفتگی
writer's cramp
دست گرفتگی
mountain sickness
کوه گرفتگی
myoclonus
گرفتگی عضلانی
mant
زبان گرفتگی
morphiomania
خو گرفتگی به مرفین
aggradation
شن گرفتگی برنهاد
lunar eclipse
ماه گرفتگی
coprostasis
شکم گرفتگی
inundation
سیل اب گرفتگی
eclipse of sun
افتاب گرفتگی
birth mark
ماه گرفتگی
fouling
جرم گرفتگی
working section
قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
compressed air tunnel
تونل باد مدار بستهای محتوی گاز یا هوای تحت فشار
open jet tunnel
تونل بادی که قسما کار ان باز بوده و فاقد دیواره میباشد
i.e.t.s
tunneling inelasticelectron spectroscopy طیف بینی تونل زنی ناکشسان الکترون
transit route
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
summits
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summit
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
midcourse guidance
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
huygen's principle
قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
cramp in the calf
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
cramp in the leg
گرفتگی ساق پا
[پزشکی]
cramp in the calf
گرفتگی ساق پا
[پزشکی]
charleyhorse
[American]
[colloquial]
گرفتگی ساق پا
[پزشکی]
charley horse
[American]
[colloquial]
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
hoarseness
گرفتگی صدا یا سینه
eclipse of the moon
ماه گرفتگی انخساف
opiumism
خو گرفتگی بکشیدن افیون
vaginismus
گرفتگی عضلات مهبل
charleyhorse
[American]
[colloquial]
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
charley horse
[American]
[colloquial]
گرفتگی ساق پا
[پزشکی]
archer's paralysis
گرفتگی عضله کمانگیر
aggradation
فراسازی ماسه گرفتگی
obstructions
جلو گیری گرفتگی
obstruction
جلو گیری گرفتگی
systremma
[leg cramps]
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
contretemps
بدشانسی گرفتگی حالت
systremma
[leg cramps]
گرفتگی ساق پا
[پزشکی]
cramp in the leg
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
vaginism
گرفتگی عضلات مهبل
closed jet tunnel
تونل بادی نه الزاما با مداربسته بلکه قسمت اصلی ان کاملا بسته است
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
traumatic
ضربهای
posttraumatic
پس ضربهای
dicrotism
دو ضربهای
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com