English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (9 milliseconds)
English Persian
figure of eight knot گره هشت فرانسه
Search result with all words
pom یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
poms یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
champagne نام مشروبی که درشامپانی فرانسه تهیه میشود
Common Market فرانسه لوکزامبورگ و هلند
wrench اچار فرانسه
wrenched اچار فرانسه
wrenches اچار فرانسه
qualities تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
quality تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
French فرانسه زبان فرانسه
denier نوعی مسکوک در فرانسه و اروپای غربی
adjustable nut wrench آچار فرانسه
adjustable wrench آچار فرانسه
big five بیشتر باthe بزرگان پنجگانه . نامی است که در کنفرانس صلح پاریس 9191 به فرانسه امریکا
brucsels treaty organization سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
constable of france فرمانده کل قوادرغیاب پادشاهان پیشین فرانسه
dauphin عنوان پسر ارشد پادشاه فرانسه
dauphiness عروس پادشاه فرانسه ازپسرارشدش
e c s c (european coal & steel commissio فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
ems dispatch تلگراف امس عنوان واقعه مشهور ملاقات سفیر فرانسه با ویلهم اول در سال 0781 در امس که بیسمارک صدراعظم وقت المان با تحریف مفاد تلگرافی که از موضوع این ملاقات حکایت می کرد باعث بروزجنگ فرانسه و پروس شد
fabliau وابسته باشعار قدیم فرانسه
flat nose plier اچار فرانسه
fleur de lis گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fleur de lys گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
flower de luce گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
francophil فرانسه دوست
francophil هواخواه فرانسه
francophile فرانسه دوست
francophile هواخواه فرانسه
french master فرانسه
french revolution انقلاب فرانسه
french revolution انقلابی که درسال 9871 در فرانسه اتفاق افتاد و باعث امحاء سیستم فئودالی و انتقال قدرت حاکمه به طبقه بورژوا شد
frenchless فرانسه ندان
gallice بزبان فرانسه
gallophile فرانسه دوست
he does not know french او زبان فرانسه نمیداند فرانسه بلد نیست
it borders on france در سر حد مرز فرانسه واقع است
keep up your french زبان فرانسه راهمانقدرکه میدانیدنگاه دارید
laissez aller تلفظ به فرانسه
law french اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
legion ofholour نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
liberty pole چوب پرچم انقلابیون فرانسه وامریکا
locarno treaty بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
marseillaise مارسیز سرود ملی فرانسه
mistral باد خشک سرد شمالی درجنوب فرانسه
Monaco ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
percheron یکجور اسب نیرومندو تندروکه درنواحی فرانسه پرورده میشود
popular front ائتلافی که احزاب غیر فاشیست در 5391در انترناسیونال کمونیست پیشنهاد شد و بر مبنای ان دولتهایی نیز در فرانسه واسپانیا روی کار امد
pyrenran وابسته به کوهای PYRENEES درمیان فرانسه و اسپانی
riviera ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
sou مسکوک فرانسه یا سویس مساوی 50/0 فرانک
sturm und drang نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
the big four درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان
the peninsular war جنگ انگلیس و فرانسه در شبه جزیره ایبری
to talk french فرانسه حرف زدن
tour de france مسابقه تور دو فرانس بمسافت 0004 کیلومتر در12 روز که دوچرخه سواران از کشورهای فرانسه بلژیک اسپانیا ایتالیا المان و سویس می گذرند و از سال 3091پایه گذاری شده و اغلب مسیرکوهستانی است
tricolor پرچم ملی سه رنگ فرانسه سه رنگ
tripartite declaration of 0 اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
trouvere شاعر رزمی شمال فرانسه در سده یازدهم
upsilon است وصدای u را در فرانسه میدهد
western european union اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
Alsatian اهل ایالت آلزاس در فرانسه
Alsatians اهل ایالت آلزاس در فرانسه
French Guiana گیانای فرانسه
French Guiana گویان فرانسه
French Polynesia پولینزی فرانسه
Channel Tunnel تونلراهآهنزیر کانالانگلستانبینانگلیسو فرانسه
chGteau خانهایروستاییبزرگدر فرانسه
My French is not up to much. فرانسه ام چندان تعریفی ندارد
He is ahead of me in french. درزبان فرانسه از من جلواست
To speake broken French. فرانسه دست وپ؟ شکسته صحبت کردن
He is giving her French lessons in exchange for English lessons به اودرس فرانسه می دهد ودرعوض انگیسی می گیرد
She speaks French as if it were her mother tongue . She speaks Frinch like a native . فرانسه را آنقدر قشنگ صحبت می کند گویی زبان مادریش است
The [main] protagonists in the colonial struggle were Great Britain and France. بریتانیا و فرانسه سردمداران [اصلی] در مبارزه مستعمراتی بودند.
to set off for France رهسپار شدن به فرانسه
Charterhouse دیر کارتوزی [در فرانسه]
chateau style [سبک معماری قرن نوزدهم فرانسه که ترکیب سبک های گوتیک و رنسانس بود.]
court style سبک کورت [دوره جدیدتری از سبک گوتیک شعاع ساز و گوتیک در فرانسه]
femme-fleur [طرح دختر رویایی در طراحی های هنرهای جدید فرانسه]
Fontainebleau [سبک دکوراسیون در قصر ییلاقی سلطنتی فرانسه]
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness. نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com