Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (7 milliseconds)
English
Persian
service company
گروهان خدمات
Search result with all words
terminal service company
گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
Other Matches
cross servicing
خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
special services
یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
companies
گروهان
company
گروهان
separate company
گروهان مستقل
headquarters company
گروهان قرارگاه
company grade
در رده گروهان
orderly room
دفتر گروهان
company commander
فرمانده گروهان
headquarters company
گروهان ارکان
teams
گروهان تقویت شده
team
گروهان تقویت شده
company
گروهان همراه کسی رفتن
companies
گروهان همراه کسی رفتن
battle group
واحد ارتشی مرکب از پنج گروهان
company grade
پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
mobile equipment pool
بنه متحرک افزارهای ویژه درسطح گروهان و گردان ودسته
combat team
گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
unbundled
خدمات
services
خدمات
century
عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
centuries
عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
medical services
خدمات پزشکی
personnel services
خدمات پرسنلی
medical service
خدمات پزشکی
personnel services
خدمات کارمندی
loyal services
خدمات صادقانه
joint services
خدمات مشترک
field exercise
خدمات صحرایی
field service
خدمات پایکار
field service
خدمات رزمی
goods and services
کالاها و خدمات
health services
خدمات بهداشتی
hospital benefit
خدمات بیمارستانی
information service
خدمات اطلاعات
public services
خدمات عمومی
social service
خدمات اجتماعی
special services
خدمات مخصوص
technical services
خدمات فنی
postal services
خدمات پستی
urban servitudes
خدمات شهری
we owe him for his services
خدمات او هستم
welfare services
خدمات رفاهی
sister services
خدمات وابسته
signal services
خدمات مخابراتی
service unit
یکان خدمات
service department
قسمت خدمات
service department
بخش خدمات
service force
یکان خدمات
service industry
صنعت خدمات
service passport
پاسپورت خدمات
service sector
بخش خدمات
service squadron
گروه خدمات
service support
پشتیبانی خدمات
mail services
خدمات پستی
field duty
خدمات رزمی
civil services
خدمات دولتی
civil defence service
خدمات کشوری
civil
خدمات شهری
Civil Service
خدمات کشوری
Civil Service
خدمات اجتماعی
social services
خدمات اجتماعی
social work
خدمات اجتماعی
auxiliary service
خدمات جنبی
administrative services
خدمات اداری
common user
خدمات عمومی
advisory services
خدمات مشورتی
services
خدمات سرویسها
computer utility
خدمات کامپیوتری
crypto service
خدمات رمز
railroad service
خدمات راه اهن
public utilities
خدمات عمومی مانند اب
service squadron
قسمت خدمات دریای
port auxiliary service
یگان خدمات بندری
agricultural extension services
خدمات ترویج کشاورزی
exchange services
خدمات فروشگاهی فروشگاهها
beach group
گروه خدمات ساحلی
bunched income
درامد خدمات شخصی
complimentary supply
خدمات یا کلاهای مجانی
war service chevron
علامت خدمات جنگی
obliging
حاضر خدمات مهربان
computer serrices company
شرکت خدمات کامپیوتری
i am satisfied with his servic
از خدمات او راضی یا خوشنودهستم
combat service support
پشتیبانی خدمات رزمی
aids to trade
خدمات جنبی تجارت مانندبانکدارب
acquisition authority
اعتبار خرید کالاو خدمات
giros
خدمات بانکی اداره پست
hospitalization
پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
remote computing services
خدمات محاسباتی از راه دور
home service
خدمات فروش در داخل کشور
accessorial services
خدمات بارگیری و تخلیه بار
giro
خدمات بانکی اداره پست
welfare
رعایت کردن خدمات اجتماعی
environmental services
دوایر خدمات بهسازی محیط زیست
beach unit
یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
ordnance service
خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
welfare state
دولتی که به خدمات اجتماعی توجه خاص دارد
service chevron
علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
joint servicing
دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
the source
خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
triage
سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
casualty control book
دفتر خدمات موتور ناو دفترچه خدمت موتورناو
procurement
تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
cams
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
cam
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
sergeanty
انجام خدمات مختلف در دوره ملوک الطوایفی برای تملک تیول
service
منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
legion ofholour
نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
performance monitor
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
serviced
منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
veil of money
نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
muck rack
کسی که عادتا" می خواهدکارمندان خدمات عمومی و یاجمیع مردم را به رشوه خواری و فساد و خلافکاری متهم کند
equation of exchange
متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
beach group
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
polemarch
سرکرده سوم از نه تن سرکرده که خدمات لشگری انجام میداند
retaining fee
وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند
aeronautical station
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
Tahmasb
شاه تهماسب
[پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
cost fraction
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
health services
خدمات بهداری قسمتهای بهداری
airlift service
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
channel airlift
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
central postal directory
دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
staging unit
یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com