English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
ungrouped گروه بندی نشده
Other Matches
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
loose cargo باربسته بندی نشده
unclassified طبقه بندی نشده
non scheduled زمان بندی نشده
regimentalation گروه بندی
grouping گروه بندی
regimentation گروه بندی
groupings گروه بندی
unscourced wool پشم درجه بندی نشده
bulk cargo کالای بسته بندی نشده
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grouped گروه بندی شده
to form into groups گروه بندی کردن
part of ship گروه بندی کار
groups جمعیت گروه بندی کردن
ability grouping گروه بندی بر پایه توانایی
group جمعیت گروه بندی کردن
galley نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
galley proof نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
general store فروشگاهی که همه نوع جنسی در ان یافت میشود ولی قسمت بندی نشده
packs گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
bin storage انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
unpremediated پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unobligated اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
uncommitted غیر متعهد نشده تعهد نشده
unborn هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
undisciplined تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unpicked نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unbroke رام نشده سوقان گیری نشده
unresolved تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unbaoked سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
beach group گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
uncharged محسوب نشده رسمامتهم نشده
unasked خواسته نشده پرسیده نشده
undirected رهبری نشده راهنمایی نشده
unredeemed جبران نشده سبک نشده
unsought جستجو نشده کشف نشده
untried امتحان نشده محاکمه نشده
irredenta انجام نشده جبران نشده
unsifted الک نشده رسیدگی نشده
inconsummate تکمیل نشده انجام نشده
unset جایگزین نشده جاانداخته نشده
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
civil reserve air fleet گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
unintended saving پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
clean up party گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
task forces گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task force گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
incomplete انجام نشده پر نشده
kaldor criterion ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
landing group گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
horde گروه بیشمار گروه
hordes گروه بیشمار گروه
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
battery of tests گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineaments طرح بندی صورت بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineament طرح بندی صورت بندی
classification طبقه بندی رده بندی
wording جمله بندی کلمه بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
uncharged پر نشده
unbowed خم نشده
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
unoccupied اشغال نشده
unstudied مطالعه نشده
virgin استفاده نشده
inextinct نیست نشده
unsocialized اجتماعی نشده
unsight دیده نشده
uncut قطع نشده
unthickened تغلیظ نشده
inedited چاپ نشده
opens واریز نشده
unset ثابت نشده
opened واریز نشده
open واریز نشده
imperforate منگنه نشده
uncontrolled کنترل نشده
in sheets صحافی نشده
increate افریده نشده
unshod نعل نشده
in quires صحافی نشده
unwashed شسته نشده
uncoditioned قطعی نشده
uncommitted تقبل نشده
non switched line خط گزینه نشده
unabridged تلخیص نشده
unabridged کوتاه نشده
unchanged عوض نشده
unalloyed الیاژ نشده
unbidden دعوت نشده
unpaid پرداخت نشده
undisturbed مختل نشده
unfulfilled انجام نشده
wound less زخمی نشده
uncut بریده نشده
haggard رام نشده
innascible زایده نشده
unworn کهنه نشده
unworn استعمال نشده
inexact درست نشده
intemerate بی ناموس نشده
unfulfilled اجرا نشده
unabated کاسته نشده
uncut از هم جدا نشده
uncoditioned شرط نشده
sightless دیده نشده
unexploded منفجر نشده
unbowed سر کوب نشده
unbacked رام نشده
unaccomplished انجام نشده
unaccommodated فراهم نشده
unleached سفید نشده
unlicked لیسیده نشده
virgins استفاده نشده
unseen مشاهده نشده
unasked سوال نشده
uncounted شمرده نشده
undeeded در سندقید نشده
undefined تعریف نشده
undirected هدایت نشده
uncleared ترخیص نشده
undisiplined تربیت نشده
unseen مکشوف نشده
uncircumcised ختنه نشده
unsung سروده نشده
unread خوانده نشده
uncontrolled مهار نشده
custom uncleared ترخیص نشده
inedited منتشر نشده
unsaturate اشباع نشده
unsaturated اشباع نشده
unsaved پس انداز نشده
roughdry اطو نشده
unclaimed مطالبه نشده
autochthonous جابجا نشده
unpremediated تصور نشده
non-registered [not registered] <adj.> ثبت نشده
unsought کاوش نشده
the date was not specified نشده بود
unspotted ننگین نشده
unnormalized هنجار نشده
tenantless اشغال نشده
unsung ستایش نشده
unsung خوانده نشده
unpolished پرداخت نشده
unfinished تمام نشده
unchecked <adj.> کنترل نشده
untested <adj.> تایید نشده
outstanding واریز نشده
outstanding وصول نشده
unaudited <adj.> بررسی نشده
outstanding تصفیه نشده
outstanding پرداخت نشده
unchecked <adj.> بررسی نشده
unevaluated <adj.> بررسی نشده
unexamined <adj.> بررسی نشده
uninspected <adj.> بررسی نشده
outstandingly واریز نشده
untested <adj.> بررسی نشده
unissued <adj.> توزیع نشده
unissued <adj.> منتشر نشده
unevaluated <adj.> کنترل نشده
unverified <adj.> تایید نشده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com