English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
comecon گروه تجاری بلوک شرق
Other Matches
biz نوعی گروه خبری که حاوی بخشهای تجاری و موقیعتهای مختلف است
block length درازای بلوک طول بلوک
pack گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
packs گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
beach group گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
civil reserve air fleet گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
blocks بلوک
parish بلوک
parishes بلوک
monoliths بلوک
cantons بلوک
canton بلوک
nested block بلوک تو در تو
blocs بلوک
bloc بلوک
monolith بلوک
block header سر بلوک
blocked بلوک
block بلوک
district بلوک
districts بلوک
block transfer انتقال بلوک
storage block بلوک ذخیره
mastic blocks بلوک قیری
block بلوک سیمانی
block بلوک ساختن
en bloc دریک بلوک
arrow block بلوک پیکانی
erratic block بلوک نامنظم
blocking بلوک بندی
block move انتقال بلوک
anchor لنگر بلوک
block protection حفافت بلوک
sprite یک بلوک از پیکسل ها
block operation عملیات بلوک
radius block بلوک شعاعی
engine block بلوک موتور
end of block پایان یک بلوک
radium block بلوک شعاعی
block diagram بلوک دیاگرام
block definition تعریف بلوک
blocked بلوک سیمانی
form block بلوک فرمکاری
fuse block بلوک فیوز
block move جابجایی بلوک
cylinder block بلوک سیلندر
anchors لنگر بلوک
eob پایان یک بلوک
deblocking از بلوک دراوردن
blocks بلوک ساختن
anchoring لنگر بلوک
dosseret بلوک سه بعدی
blocked بلوک ساختن
control block بلوک کنترل
roughed slab بلوک کوچک
blocks بلوک سیمانی
task force گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task forces گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
bin بلوک سه بعدی الکترونیکی
erratic block بلوک جابجا شونده
blocking factor فاکتور بلوک بندی
block graphics نگاره سازی بلوک
bins بلوک سه بعدی الکترونیکی
block lining پوشش با بلوک سیمانی
kaldor criterion ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
corps de logis [بلوک سیمانی اصلی در ساختمان]
boss formerly boce [بلوک منبت کاری شده برجسته]
to walk around the block دور بلوک خیابان راه رفتن
character map شبکهای از بلوک ها روی صفحه نمایش
amphibious task group گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
landing group گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
horde گروه بیشمار گروه
hordes گروه بیشمار گروه
cyclopean [معماری ترکیب شده با شکلهای نامنظم در بلوک سیمانی]
long-and-short work [بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
cylinder block بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
dou [در معماری چین و ژاپن بلوک چوبی شکاف دار که از طاقچه دیوارکوب محافظت می کند.]
commercial <adj.> تجاری
corporate [commercial] <adj.> تجاری
commerical تجاری
for-profit <adj.> تجاری
relating to business <adj.> تجاری
business <adj.> تجاری
mercantile تجاری
commercial تجاری
battery of tests گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
factorship نمایندگی تجاری
deal توافق تجاری
trade price قیمت تجاری
commercials اگهیهای تجاری
balance of trade موازنه تجاری
balance of trade تراز تجاری
trade mark علامت تجاری
trade cycle دور تجاری
trade discount تخفیف تجاری
argosy کشتی تجاری
instrument of commerce سند تجاری
memorandum of association شرکتنامه تجاری
trade credit اعتبار تجاری
trademark علامت تجاری
brand علامت تجاری
trademark مارک تجاری
trademarks علامت تجاری
trademarks مارک تجاری
trade name اسم تجاری
trade names اسم تجاری
trade fair نمایشگاه تجاری
brands علامت تجاری
branding علامت تجاری
business inventories موجودی تجاری
trade union اتحادیه تجاری
trade barriers موانع تجاری
trade barrier ممانعت تجاری
trade balance موازنه تجاری
franchise حق اشتراک تجاری
market freedom ازادی تجاری
trade restriction محدودیت تجاری
commerical language زبان تجاری
commercial marine کشتی تجاری
trades unions اتحادیه تجاری
trade unions اتحادیه تجاری
trade fairs نمایشگاه تجاری
businesses شرکت تجاری
commercial relations مناسبات تجاری
consortia ائتلاف تجاری
business شرکت تجاری
consortium ائتلاف تجاری
consortiums ائتلاف تجاری
business failure شکست تجاری
commercial attache وابسته تجاری
business cycle دور تجاری
business failure ناکامی تجاری
business graphics گرافیکهای تجاری
business mechines ماشینهای تجاری
management group ائتلاف تجاری
commercial area منطقه تجاری
business enterprise بنگاه تجاری
commercial company شرکت تجاری
deals توافق تجاری
refusal to accept a bill نکول اسناد تجاری
extensions تمدید اسناد تجاری
procyclical در جهت دور تجاری
advertising تبلیغ و آگهی تجاری
tight squeeze <idiom> شرایط سخت تجاری
big business واحد تجاری بزرگ
liner trade کشتیرانی منظم تجاری
extension تمدید اسناد تجاری
free zone منطقه ازاد تجاری
franchises حق استفاده از اسم تجاری
unfair trade practice اعمال تجاری نادرست
commercial road traffic ترافیک جاده تجاری
trade balance deficit کسری تراز تجاری
trade cycle دوره فعالیت تجاری
business software نرم افزارهای تجاری
trade balance surplus مازاد تراز تجاری
trade agreement موافقت نامه تجاری
business data processing داده پردازی تجاری
small business computer کامپیوتر کوچک تجاری
franchise حق استفاده از اسم تجاری
to go away [off] on business به سفر تجاری رفتن
trade pack بسته بندی تجاری
ship's master کاپیتان کشتی تجاری
to go away on a business trip به سفر تجاری رفتن
businedd data processing داده پردازی تجاری
cutty sark نام تجاری نوعی ویسکی
common business oreinted language زبان با گرایش متداول تجاری
registered trade mark علامت تجاری ثبت شده
shopping mall [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
mall مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
mall مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
kaypro علامت تجاری کامپیوترهای قابل حمل
prestel سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
cylinder block boring machine دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
factoring agent فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
presentation graphics گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده
depressions کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
edu سسه تحصیلاتی است ونه شرکت تجاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com