Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8 milliseconds)
English
Persian
recovery party
گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
Search result with all words
salvage group
تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
Other Matches
salvage material
اقلام بازیافتی
recovery procedures
روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
nonrecoverable item
اقلام غیر قابل تعمیریا بازیافتی
commodity groups
گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
assemblages
جمع اوری اقلام تدارکاتی
assemblage
جمع اوری اقلام تدارکاتی
fifo lifo
دو روش جمع اوری اقلام داده
task component
بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
basic issue list
اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
oropesa
کابل شناور مخصوص جمع اوری مین دریایی
abc analysis
طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
party
گروه مخصوص انجام یک ماموریت
caged storage
قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
banks
انتخاب بانک حافظه مخصوص از یک گروه
bank
انتخاب بانک حافظه مخصوص از یک گروه
common items
اقلام تدارکاتی عمومی اقلام مشترک
quartette
قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
quartets
قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
quartet
قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
push up list
لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
critical item
اقلام حیاتی اقلام مهم
pack
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
packs
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
tractor group
گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
proteranthy
گل اوری قبل از برگ اوری
salvage
بازیافتی
salvaging
بازیافتی
salvages
بازیافتی
salvaged
بازیافتی
basic issue items
وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
wreckage
کالای بازیافتی از کشتی و.....
wreckage piece
تکه کالای بازیافتی از کشتی و غیره
wreck
کالای بازیافتی از کشتی یاماشین شکسته یا خانه ویران
reconstitution site
قرارگاه یا ستاد بازیافتی ازیک یکان منهدم شده
wrecking
کالای بازیافتی از کشتی یاماشین شکسته یا خانه ویران
wrecks
کالای بازیافتی از کشتی یاماشین شکسته یا خانه ویران
beach group
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
beach party
گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
salvage
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaging
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvages
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaged
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
lutes
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
civil reserve air fleet
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
typeface
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
framing
یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party
گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
graphics
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
task forces
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power
قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
kaldor criterion
ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
categories
اقلام
items
اقلام
padding
اقلام
item
اقلام
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
landing group
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group
گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
sundry items
اقلام متفرقه
materiel management
مدیریت اقلام
long life itemes
اقلام بادوام
incidentals
اقلام فرعی
itemize
به اقلام نوشتن
itemized
به اقلام نوشتن
item manager
مدیر اقلام
itemising
به اقلام نوشتن
itemizes
به اقلام نوشتن
major end item
اقلام عمده
itemizing
به اقلام نوشتن
itemised
به اقلام نوشتن
detailing
اقلام ریز
detail
اقلام ریز
category
اقلام اماد
commercial items
اقلام تجارتی
common user items
اقلام عمومی
salvage material
اقلام حراجی
cost category
اقلام هزینهای
budget item
اقلام نقدی
cyclic item
اقلام زنجیری
item
اقلام امادی
spares
اقلام مازاد
dequeue
برداشتن اقلام یک صف
itemises
به اقلام نوشتن
items
اقلام امادی
expendable items
اقلام مصرفی
end item
اقلام عمده
stables
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
hordes
گروه بیشمار گروه
horde
گروه بیشمار گروه
surpluses
اقلام اضافی و مازاد
surplus
اقلام اضافی و مازاد
major end item
اقلام عمده امادی
pileferable
اقلام قابل حراج
reportable items
اقلام قابل گزارش
centralized items
اقلام اماد تمرکزی
secondary item
اقلام فرعی تدارکاتی
nonperishable items
اقلام فاسد نشدنی
item manager
مدیریت اقلام تدارکاتی
critical materials
اقلام حیاتی و مهم
supply manifest
بارنامه اقلام تدارکاتی
expendable items
اقلام مصرفی شدنی
visibles
اقلام مرئی تجارت
existence load
بار اقلام زیستی
excess listing
لیست اقلام مازاد
junk mail
اقلام پستی ناخواسته
sundry
اقلام متفرقه گوناگون
condition code
کد وضعیت امادگی اقلام
serial number
شماره سری اقلام
basic end item
اقلام اولیه اماد
basic of issue
مبنای واگذارکردن اقلام
invisible items of trade
اقلام نامرئی تجارت
serial numbers
شماره سری اقلام
keyitem
اقلام ضروری و حیاتی
item number
شماره اقلام جنس
delete
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
average life
عمر متوسط اقلام دارائی
component end item
قطعات و اقلام تجهیزات عمده
rationed items
اقلام جیره بندی شده
controlled inventory
اقلام ذخیره کنترل شده
property disposition
از بین بردن اقلام مازاد
classified items
اقلام طبقه بندی شده
adopted items of material
اقلام مورد قبول از نظرعملیاتی
juxtaposition
جا دادن اقلام در مجاورت یکدیگر
disposable end item
اماد یا اقلام قابل انهدام
direct exchange items
اقلام قابل تعویض مستقیم
survivor curves
منحنی عمر اقلام انبارشده
spares
اقلام اضافی وسایل یدکی
long life itemes
اقلام با عمر قانونی زیاد
common user items
اقلام مشترک المصرف بین یکانها
three
سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
threes
سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
nonrecoverable item
اقلام مصرف شدنی و بدون داغی
line item
اقلام موجود در چانل درخواست وسایل
data chaining
فرایند اتصال اقلام داده به یکدیگر
availability edit
بررسی موجود بودن اقلام درخواستی
consumable
اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
pileferable
اقلام قابل فروش بصورت فرسوده
essential item list
فهرست اقلام حیاتی یاضروری جنگی
age grouping
لیست تعیین عمر قانونی اقلام
contingency retention stock
اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
proportional parts
بخشهای کسری اقلام تصاعدی یک جدول
embedded code
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
application study
بررسی امکان کاربرد اقلام جدید اماد
contingency support stocks
اقلام ذخیره برای پشتیبانی عملیات احتمالی
age grouping
طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
property disposition
ازبین بردان اقلام فرسوده تخریب اموال
blanket policy
بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
to e. upon acovnt book
همه اقلام لازم رادردفترحساب وارد کردن
standard
اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
cyclic item
اقلام پیوسته اقلامی که خیلی مورد احتیاج هستند
standards
اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standards
اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
standard
اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standard item
اقلام نمونه یا استاندارد یامطابق معیار تعیین شده
battery of tests
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
survivor curves
منحنی باززیستی اقلام پس ازاتمام عمر قانونی یا مدت معین
assessed value
ارزشی که به منظور خاص برای یکی از اقلام دارایی معین میشود
dispersal airfield
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
competition
هم اوری
competitions
هم اوری
supplementation
پس اوری
rivalries
هم اوری
rivalry
هم اوری
supplementation
هم اوری
reproductions
هم اوری
reproduction
هم اوری
staging
برصحنه اوری
lethality
مرگ اوری
assemblage
جمع اوری
titillation
غلغلک اوری
perniciousness
زیان اوری
childbearing
بچه اوری
boring
ملال اوری
ingathering
فراهم اوری
collection
جمع اوری
symbolization
نماد اوری
procurement
بدست اوری
justifications
دلیل اوری
stigmatism
ننگ اوری
justification
دلیل اوری
innovate
نو اوری کردن
odontiasis
دندان در اوری
harassment
بستوه اوری
innovated
نو اوری کردن
innovates
نو اوری کردن
sporogony
هاگ اوری
innovating
نو اوری کردن
assemblages
جمع اوری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com