Dictiornary-Farsi | گریز زنان بابهانه یاحیله | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
evadingly	گریز زنان بابهانه یاحیله


Other Matches

womenfolk	زنان
fair sex	زنان
womankind	زنان
feminine	زنان
applaudingly	کف زنان
flutteringly	پروبال زنان
feminity	طبقه زنان
when will women have the vote?	زنان کی حق رای
gaspingly	نفس زنان
menses	قاعدگی زنان
vauntingly	لاف زنان
greensickness	کم خونی زنان
gynecocracy	حکومت زنان
gynecology	پزشکی زنان
gynocracy	حکومت زنان
wifely	درخور زنان
feminicide	قتل زنان
womanly	در خور زنان
women's dres	جامه زنان
mutch	زنان وکودکان
women's army corps	ارتش زنان
evadingly	طفره زنان
pantingly	نفس زنان
menstruation	قاعدگی در زنان
womenfolk	جماعت زنان
boxers	مشت زنان
womankind	گروه زنان
womanish	مربوط به زن یا زنان
petticoats rule	تسلط زنان
demimonde	زنان هرزه
beauty	زنان زیبا
gyringly	چرخ زنان
plumes	پر کلاه زنان تل
asymetrical bars	پارالل زنان
plume	پر کلاه زنان تل
the female sex	زنان ودختران
catamenia	قاعدگی زنان
hirsutism	نابجارویی مو در زنان
uneven parallel bars	پارالل زنان
gynaecocracy	حکومت زنان
reelingly	چرخ زنان
beauties	زنان زیبا
boastingly	لاف زنان
period	قاعده زنان
periods	قاعده زنان
women's army corps	قسمت زنان ارتش
menstruation	قاعدگی زنان طمث
demimonde	جهان زنان هرجایی
women labor force	نیروی کار زنان
lothario	گمراه کننده زنان
columbia round	تیراندازی مخصوص زنان
feminists	طرفدار حقوق زنان
feminist	طرفدار حقوق زنان
phlegmasia alba dolens	ورم سفیدران زنان
music stool	کرسی پیانو زنان
gynecologist	متخصص بیماریهای زنان
sapphism	همجنس خواهی زنان
feminism	برابری طلبی زنان
ladykiller	مرد محبوب زنان
chlorosis	سبزرنگی زنان کم خون
ladykillers	مرد محبوب زنان
to catch napping	چرت زنان گرفتن
catamenia	عادت ماهیانه زنان
premenstrual	قبل از قاعدگی زنان
female participation rate	نرخ مشارکت زنان
heat	تحریک جنسی زنان
heats	تحریک جنسی زنان
fluor	قاعدگی زنان سیال
elusion	گریز
scuttling	گریز
scuttled	گریز
scuttles	گریز
scuttle	گریز
truancy	گریز
escaping	گریز
escaped	گریز
subterfuge	گریز
escape	گریز
chevy	گریز
allusions	گریز
allusion	گریز
subterfuges	گریز
abscondence	گریز
side step	گریز
evasions	گریز
evasion	گریز
aposteophe	گریز
lubricious	گریز پا
fly-by-night	شب گریز
scampers	گریز
scampering	گریز
scampered	گریز
scamper	گریز
digression	گریز
desertion	گریز
leakage	گریز
leakages	گریز
get away	گریز
misogynist	زن گریز
misogynists	زن گریز
metabasis	گریز
elopements	گریز
jink	گریز
escapement	گریز
ineluctable	نا گریز
loop hole	گریز
flight	گریز
escapes	گریز
loop	گریز
leg bail	گریز
elopement	گریز
leucorrhoea	سوزنک مزمن غیرمسری زنان
steatopygia	بزرگی وفربهی کفل زنان
gynaecophysiology	علم ووفایف جهازتناسلی زنان
housecoat	لباسی که زنان درخانه می پوشند
plead for the widow	در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
a comparison of men's salaries with those of women	مقایسه حقوق مردان با زنان
suffragettes	زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
diva	سردسته زنان خواننده اپرا
suffragette	زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
housecoats	لباسی که زنان درخانه می پوشند
esc	کاراکتر گریز
ineludible	گریز ناپذیر
eludible	قابل گریز
escape character	کاراکتر گریز
escape charaoter	دخشه گریز
escape clause	شرط گریز
escape code	رمز گریز
evasible	گریز زدنی
to give leg	گریز زدن
escape velocity	سرعت گریز
loup	گریز خیززدن
negative movement reflex	بازتاب گریز
contrifuge	گریز از مرکز
misogynous	متنفر از زن زن گریز
glycophyte	نمک گریز
corticofugal	قشر گریز
dodage	گریز با توپ
prison breaker	زندان گریز
parthian shaft or shot	جنگ و گریز
parthian shaft or shot	تیرهنگام گریز
escape convention	قرارداد گریز
fugue reaction	واکنش گریز
to put by	گریز زدن
flight	عزیمت گریز
getaway	گریز فرار
getaways	گریز فرار
drive	گریز پا به توپ
drives	گریز پا به توپ
inescapable	گریز نا پذیر
Luddites	پیشرفت گریز
Luddite	پیشرفت گریز
escapists	گریز گرایانه
escapists	گریز گرای
evade	گریز از دشمن
escapist	گریز گرایانه
evaded	گریز از دشمن
escapist	گریز گرای
running fight	جنگ و گریز
hit-and-run	جنگ و گریز
dodge	گریز زدن
dodged	گریز زدن
dodges	گریز زدن
dodging	گریز زدن
centrifuge	مرکز گریز
centrifuges	مرکز گریز
unsocial	مردم گریز
misanthrope	مردم گریز
misanthrope	انسان گریز
misanthropes	مردم گریز
misanthropes	انسان گریز
hit and run	جنگ و گریز
evades	گریز از دشمن
evading	گریز از دشمن
guy	فرار گریز
centrifugal	مرکز گریز
apostrophize	گریز زدن
loopholes	راه گریز
escaping	گریز فرار
escape	گریز فرار
unsociable	مردم گریز
velocity of escape	سرعت گریز
to run off	گریز زدن
escaped	گریز فرار
centrifugal	گریز از مرکز
escapes	گریز فرار
guys	فرار گریز
evasion	گریز زنی
loss	گریز سقوط
evasions	گریز زنی
centrifugal	گریز از مرکزی
loophole	راه گریز
abbesses	رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
accoucheur	پزشک متخصص قابلگی وبیماریهای زنان
YWCAs	مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
sapphic vice	شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
height of the volleyball net	34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
abbess	رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
lady paramount	بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
gallant	متعارف وخوش زبان درپیش زنان