Dictiornary-Farsi | گریس خور مخروطی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 121 (7 milliseconds)

English	Persian
conical head lubricating nipple	گریس خور مخروطی


Other Matches

normal slump	درازمایش افت مخروطی بتن حالتی است که بتن پس ازنشست شکل مخروطی ناقص خود را حفظ کند
polyconic grid	سیستم شبکه بندی مخروطی سیستم مختصات مخروطی
lubricating oils	گریس
greasing	گریس
emulsifiable grease	گریس
grease	گریس
greased	گریس
oiler	گریس کار
grease pot	فرف گریس
lubrication	گریس زنی
lubricants	روغن یا گریس
lubricant	روغن یا گریس
zerk fitting	گریس خور
chassis grease	روغن گریس
lubricating nipple	گریس خور
oil nipple	گریس خور
nipples	گریس خور
nipple	گریس خور
grease cup	گریس خور
grease nipple	گریس خور
grease injector	تزریق کننده گریس
transmission grease	گریس جعبه دنده
degrease	پاک کردن گریس
hand lever operated grease gun	تلمبه دستی گریس
degreasing	از بین بردن یا برداشتن گریس
greasing	روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
greased	روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
grease	روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
cone shape	مخروطی
fusiform	مخروطی
cones	مخروطی
conic	مخروطی
cone	مخروطی
spiry	مخروطی
conical	مخروطی
fusion cone	مخروطی اتصال
conoid	مخروطی شکل
conoid	شبه مخروطی
conicalness	شکل مخروطی
conical spring	فنر مخروطی
conical scanning	تقطیع مخروطی
conoidal	شبه مخروطی
conoidal	مخروطی شکل
cone	ساختمان مخروطی
spire	منار مخروطی
exhaust cone	مخروطی اگزوز
gothic arch	طاق مخروطی
hyperbola	طرح مخروطی
taper off	مخروطی شدن
double cone insulator	مقره دو مخروطی
spires	منار مخروطی
cramwheel	دنده مخروطی
conical antenna	انتن مخروطی
conic sections	مقاطع مخروطی
paraboloid	قطع مخروطی
nun buoy	بویه مخروطی
conical	مخروطی شکل
lip angle	زاویه مخروطی
chamfered end	راس مخروطی
chamfered end	نوک مخروطی
reduction crusher	سنگشکن مخروطی
cone antenna	انتن مخروطی
conic section	مقطع مخروطی
tail cone	دنباله مخروطی
cone shaped	مخروطی شکل
cone pulley	صفحه مخروطی
hollow cone charge	خرج مخروطی
epi	[مناره مخروطی کلیسا]
sharpshooter	زنجره دارای سر مخروطی
spire	تاجک مخروطی کلیسا
strobilus	گل اذین مخروطی شکل
timken bearing	یاطاقان غلطکی مخروطی
metal cone tube	لامپ مخروطی فلزی
helm	[تاج مخروطی کلیسا]
erlenmeyer flask	تنگ مخروطی ازمایشگاه
bevel gearing	گیربکس دنده مخروطی
bevel gear	چرخ دندانه مخروطی
cone crusher	سنگ شکن مخروطی
bevel gear	چرخ دنده مخروطی
automatic lathe for taper turning	ماشین تراش مخروطی
conical	کله قندی مخروطی
bevel gear drive	جعبه دنده مخروطی
conifer	که میوه مخروطی دارند
cone type face milling cutter	فرز نوع مخروطی
conical scanning	انتشار مخروطی امواج
spires	تاجک مخروطی کلیسا
countersink	خزینه مخروطی کردن
conifers	که میوه مخروطی دارند
drill socket	[مخروطی سه نظام مته]
tepee	خیمه مخروطی سرخ پوستان
tepees	خیمه مخروطی سرخ پوستان
countersink	خزینه دار کردن مخروطی
stylographic pen	سرمدادی خودنویسی که نوک مخروطی دارد
bevel gear planer	دستگاه رنده چرخ دندانه مخروطی
bevel gear grinder	دستگاه سنگ چرخ دندانه مخروطی
bevel gear generator	ماشین رنده چرخ دنده مخروطی
double cone	[ابزار بند رومی مخروطی شکل]
helical tooth bevel gear	چرخ دنده مخروطی با دندانه حلزونی
dimpling	پخدار کردن مخروطی ورقات نازک فلزی
wickiup	کلبه حصیری مخروطی شکل سرخ پوستان
gutta	تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
conoid	[فرمی مخروطی شکل در طاق های گوتیک]
nose cone	دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت
bevel gear hob	دستگاه فرز غلطکی چرخ دندانه مخروطی
haycock	کومه مخروطی که ازعلف خشک درست میشود
rods and cones [in the retina]	یاخته های استوانه ای و مخروطی [در شبکیه چشم]
cone	هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
drop	[تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
cones	هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
bezel	حلقه لغزنده مخروطی شکل شیشه ساعت را در جای خودنگه میدارد
phyrgian cap	یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
policonic projection	سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
cone of silence	مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
lambert projection	سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
spire	نوک تیز شدن مخروطی شدن
spires	نوک تیز شدن مخروطی شدن
hay cock	کومه مخروطی از علف خشک علف
taper	باریک شدن مخروطی شدن
tapers	باریک شدن مخروطی شدن
tapered	باریک شدن مخروطی شدن