English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (40 milliseconds)
English Persian
fraise گشادتر کردن سوراخ اره مدور
Other Matches
fraise نرده دار کردن دهانه چیزی را گشادتر کردن
rondelle جسم مدور سنگهای قیمتی مدور زینتی
to pink out leather چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
perforation عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
breaches سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
pinkest سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
thirl سوراخ سوراخ کردن دریدن
pink سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
cancellate سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
dialed تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dial تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
riddle سوراخ سوراخ کردن
riddles سوراخ سوراخ کردن
centered سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
sights سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
fenestration چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
float stone سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
sight سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
foraminate ثقبه دار سوراخ سوراخ
gruyere cheese پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
scuttle سوراخ کردن
bore سوراخ کردن
to poke a hole in any thing سوراخ کردن
scuttled سوراخ کردن
foraminate سوراخ کردن
broaching سوراخ کردن
to burn a hole سوراخ کردن
to set abroach سوراخ کردن
broaches سوراخ کردن
punch سوراخ کردن
punched سوراخ کردن
broached سوراخ کردن
scuttling سوراخ کردن
scuttles سوراخ کردن
steek سوراخ کردن
to pick a hole in سوراخ کردن
to punch a hole in سوراخ کردن
pierce سوراخ کردن
wear a hole in سوراخ کردن
perforate سوراخ کردن
boring سوراخ کردن
pool سوراخ کردن
pools سوراخ کردن
perforating سوراخ کردن
pooled سوراخ کردن
to drill through سوراخ کردن
gore سوراخ کردن
incising سوراخ کردن
to break open سوراخ کردن
broach سوراخ کردن
punches سوراخ کردن
bores سوراخ کردن
pierces سوراخ کردن
goring سوراخ کردن
gores سوراخ کردن
gored سوراخ کردن
perforates سوراخ کردن
delve سوراخ کردن
drill سوراخ کردن
stabs سوراخ کردن
stab سوراخ کردن
transfix سوراخ کردن
drilled سوراخ کردن
stabbed سوراخ کردن
drills سوراخ کردن
delved سوراخ کردن
delves سوراخ کردن
delving سوراخ کردن
roundish مدور
circular مدور
circulars مدور
rotundate مدور
terete مدور
roundest مدور
cylinderical مدور
round مدور
pertusion عمل سوراخ کردن
puncture سوراخ کردن شکست
punches مهر کردن سوراخ
lancinate بانیزه سوراخ کردن
broach سوراخ کردن قایق
burring بامته سوراخ کردن
lack vt با گلوله سوراخ کردن
punch سوراخ ایجاد کردن
broached سوراخ کردن قایق
punched مهر کردن سوراخ
punctures سوراخ کردن شکست
puncturing سوراخ کردن شکست
tusk سوراخ کردن یا کندن
tusks سوراخ کردن یا کندن
punched سوراخ ایجاد کردن
precision bore سوراخ کردن دقیق
burr بامته سوراخ کردن
punctured سوراخ کردن شکست
peck بانوک سوراخ کردن
burred بامته سوراخ کردن
gride سوراخ کردن فرورفتن
broaching سوراخ کردن قایق
pecked بانوک سوراخ کردن
to tear a hole in سوراخ یا پاره کردن
transfixion عمل سوراخ کردن
pecking بانوک سوراخ کردن
prongs باچنگ ک سوراخ کردن
hollow forge سوراخ کردن گرم
To bark up the wrong tree. <idiom> [سوراخ دعا را گم کردن]
punches سوراخ ایجاد کردن
to peck a hole in با نوک سوراخ کردن
prong باچنگ ک سوراخ کردن
pecks بانوک سوراخ کردن
broaches سوراخ کردن قایق
spits سوراخ کردن تف انداختن
spit سوراخ کردن تف انداختن
back drill از پشت سوراخ کردن
burrs بامته سوراخ کردن
punch مهر کردن سوراخ
peeps از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeped از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeping از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peep از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
orbicular muscle ماهیجه مدور
orbicular مدور کامل
discus صفحه مدور
swivel piece مدور دو راه
medallions قاب مدور
endless chain زنجیر مدور
discuses صفحه مدور
swivel piece مدور لنگر
curvature lines خطوط مدور
pie graph نمودار مدور
circumference مسیر مدور
circumferences مسیر مدور
circular milling فرز مدور
rotating table press پرس مدور
acyclic غیر مدور
rondel جسم مدور
medallion قاب مدور
circular mil foot پا- میل مدور
mooring swivel مدور مهار
induction disk صفحه مدور
circular scanning تقطیع مدور
compass گرد مدور
circular shift شبفت مدور
circular mil میل مدور
circular weir سرریز مدور
circularly بطور مدور
circularity مدور بودن
puncture سوراخ کردن پنچر شدن
jabbed خنجر زدن سوراخ کردن
jabbing خنجر زدن سوراخ کردن
slotting سوراخ کردن شکاف کوچک
notches شکاف چوبخط سوراخ کردن
puncturing سوراخ کردن پنچر شدن
slot سوراخ کردن شکاف کوچک
back drilling attachment تجهیزات سوراخ کردن از پشت
notch شکاف چوبخط سوراخ کردن
drill سوراخ کردن چاه کندن
slots سوراخ کردن شکاف کوچک
drilled سوراخ کردن چاه کندن
drills سوراخ کردن چاه کندن
jab خنجر زدن سوراخ کردن
punctures سوراخ کردن پنچر شدن
jabs خنجر زدن سوراخ کردن
punctured سوراخ کردن پنچر شدن
unkennel از سوراخ یا لانه بیرون کردن
round دور زدن مدور
cylinderical lapping صیقل کاری مدور
cylinderical grinding دستگاه سنگ مدور
joinery sawbench اره مدور نجاری
Di xue [درگاه ورودی مدور]
roundest دور زدن مدور
mooring swivel مدور چهار راه
loophole سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
bores وسیله سوراخ کردن کالیبر تفنگ
rupturing شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
ruptures شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
stave شبیه لوله ایجاد سوراخ کردن
karatonyxis عمبل اب مرواریدبوسیله سوراخ کردن قرنیه
rupture شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
borer هرچیزیکه وسیله سوراخ کردن باشد
loopholes سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
bore وسیله سوراخ کردن کالیبر تفنگ
pinhole سوراخ کردن برای گوشی یاز
manholes مسیر مدور داخل ناو
manhole مسیر مدور داخل ناو
dextral stair [پله های مدور در راست و چپ]
atolls صخرههای مدور داخل دریا
atoll صخرههای مدور داخل دریا
cyclostyle [ایوان ستون دار مدور]
theater in the round تماشاخانه دارای صحنه مدور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com