Dictiornary-Farsi | گشایش سوکولسکی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 56 (4 milliseconds)

English	Persian
orang utan opening	گشایش سوکولسکی
sokolsky opening	گشایش سوکولسکی


Other Matches

first nights	گشایش شب
first night	گشایش شب
polish opening	گشایش
issuance credit	گشایش
evolvement	گشایش
volume	گشایش
aperture	گشایش
apertures	گشایش
openings	گشایش
inauguration	گشایش
opening	گشایش
volumes	گشایش
orang utan opening	گشایش اورانگوتان
openings	افتتاح گشایش
inverted opening	گشایش معکوس
joke opening	گشایش مضحک
larsen's opening	گشایش لارسن
nimzovitch attack	گشایش لارسن
orang utan opening	گشایش لهستانی
ponziani's opening	گشایش پونتسیانی
saragossa opening	گشایش ساراگوسا
foot in the door <idiom>	گشایش یا فرصت
opening	افتتاح گشایش
benko opening	گشایش بنکو
to unveil a statue	ایین گشایش
bird's opening	گشایش برد
sokolsky opening	گشایش لهستانی
anderssen opening	گشایش اندرسن
alapin's opening	گشایش الاپین
english opening	گشایش انگلیسی
scotch opening	گشایش اسکاتلندی
reti opening	گشایش رتی شطرنج
queen's fianchetto defence	گشایش لارسن شطرنج
paris opening	گشایش پاریس شطرنج
bishops opening	گشایش فیل شطرنج
normal opening	گشایش نرمال یا فرانسوی
arteriotomy	برش یا گشایش شریان
ruy lopez opening	گشایش روی لوپس
credit application	تقاضای گشایش اعتبار
easy money policy	سیاست گشایش پول
barcza system	سیستم بارکزا در گشایش رتی
gambit	قربانی پیاده شطرنج در گشایش
breman system	سیستم برمن در گشایش انگلیسی
gambits	قربانی پیاده شطرنج در گشایش
from gambit	وامبی فروم در گشایش برد
queen's pawn opening	گشایش پیاده وزیر شطرنج
berlin defence	دفاع برلین در گشایش فیل شطرنج
advising bank	بانکی که گشایش اعتبار اسنادی رابه ذینفع
salvtatorian	شاگردی که نطق گشایش یاتهنیت امیزرا اداکند
alfred wolf gambit	گامبی الفرد وولف در گشایش رتی شطرنج
west coast computer faire	یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
sicilian attack	حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
reti gambit	گامبی رتی در گشایش رتی شطرنج
expansion joint	درز گسترش درز گشایش