Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
cebter of pressure moment
گشتاور مرکز فشار
Search result with all words
charactristics
مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
Other Matches
center of pressure
مرکز فشار
centre of pressure
مرکز فشار
center of pressure coefficient
ضریب مرکز فشار
blade center of pressure
مرکز فشار تیغه
centure of pressure travel
جابجایی خطی مرکز فشار درامتداد وتر
medical assemblage
مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
centrifugal
با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
weather central
مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
provision center
مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
center mark
علامت مرکز نشانه مرکز
collision parameter
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
cabin pressure
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
whole blood center
مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
pitot static system
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
battery control central
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
army operations center
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
torque
گشتاور
moment
گشتاور
moments
گشتاور
moment arm
بازوی گشتاور
moment coefficient
ضریب گشتاور
moment index
نمای گشتاور
moment of a dipole
گشتاور دو قطبی
bond moment
گشتاور پیوند
restoring moment
گشتاور برگشتی
moment of a force
گشتاور یک نیرو
torsional moment
گشتاور پیچشی
magnetic moment
گشتاور مغناطیسی
torque
گشتاور نیرو
transition moment
گشتاور انتقال
torque
گشتاور پیچشی
rolling moment
گشتاور غلطشی
moment of a magnet
گشتاور مغناطیسی
bending moment
گشتاور خمشی
multiple moment
گشتاور چندگانه
first moment
گشتاور نخست
area moment
گشتاور سطح
dipole moment
گشتاور دو قطبی
dipole moment
گشتاور دوقطبی
moment of inertia
گشتاور اینرسی
moment of inertia
گشتاور لختی
moment of inertia
گشتاور ماند
moment of force
گشتاور نیرو
rotation moment
گشتاور چرخشی
cabin pressurization safety valve
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
دارای فشار یکسان خط هم فشار
multipole moment
گشتاور چند قطبی
synchronizing torque
گشتاور پیچشی همزمان
effective magnetic moment
گشتاور مغناطیسی موثر
driving torque
گشتاور پیچشی گرداننده
rotational inertia
گشتاور خطی
[فیزیک]
angular mass
گشتاور خطی
[فیزیک]
stalling torque
گشتاور پیچشی ناتوان
moment of momentum
گشتاور اندازه حرکت
molecular dipole moment
گشتاور دو قطبی مولکولی
torque twist curve
منحنی گشتاور و پیچش
torque converter
مبدل گشتاور پیچشی
magnetic dipole moment
گشتاور دو قطبی مغناطیسی
rotational inertia
گشتاور ماند
[فیزیک]
angular mass
گشتاور لختی
[فیزیک]
righting moment
گشتاور راست کننده
angular mass
گشتاور ماند
[فیزیک]
running torque
گشتاور پیچشی حرکت
no load torque
گشتاور پیچشی بی باری
internal torque
گشتاور نیروی درونی
rotational inertia
گشتاور لختی
[فیزیک]
moments
لحظه گشتاور چرخشی
moment
لحظه گشتاور چرخشی
starting torque
گشتاور پیچشی راه انداز
torque regulator
تنظیم کننده گشتاور پیچشی
reversed rolling moment
گشتاور ناشی از کنترل معکوس در صفحه غلتش
low head plant
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
aircraft arresting hook
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
hypobaric
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
low voltage distribution system
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
centred
مرکز
meddle
مرکز
center line
خط مرکز
acentric
بی مرکز
meddles
مرکز
meddled
مرکز
centre forward
مرکز
centered
مرکز
centre
مرکز
centers
مرکز
middles
مرکز
center
مرکز
middle
مرکز
hearts
مرکز
stationed
مرکز
stations
مرکز
omphalos
مرکز
concentric
هم مرکز
isocentre
هم مرکز
heart
مرکز
intermediate exchange
مرکز
station
مرکز
rhinencephalon
مرکز شامه
school center
مرکز اموزش
respiratory center
مرکز تنفسی
training center
مرکز اموزش
reserve center
مرکز احتیاط
regional center
مرکز منطقهای
radio centeral
مرکز بی سیم
provision center
مرکز توشه
profit centre
مرکز سود
primary center
مرکز اولیه
primary center
مرکز عمده
pivot point
مرکز چرخش
induction station
مرکز پذیرش
sensorium
مرکز احساس
shopping center
مرکز فروش
emporium
مرکز بازرگانی
emporiums
مرکز بازرگانی
seat
مرکز مقر
seated
مرکز مقر
seats
مرکز مقر
head quarters
مرکز فرماندهی
bull's eye
مرکز هدف
bull's-eyes
مرکز هدف
emporia
مرکز بازرگانی
headquarters
مرکز فرماندهی
signal center
مرکز مخابرات
signal center
مرکز پیام
point
محل مرکز
point
مرکز راس حد
sleep center
مرکز خواب
height of centers
ارتفاع مرکز
switchboard
مرکز تلفن
switchboards
مرکز تلفن
information center
مرکز اطلاعات
eccentric
خارج از مرکز
eccentric
هم مرکز نبودن
eccentrics
گریزنده از مرکز
eccentrics
خارج از مرکز
eccentrics
هم مرکز نبودن
main office
مرکز اصلی
main exchange
مرکز اصلی
message center
مرکز پیام
eccentric
گریزنده از مرکز
hive
مرکز تجمع
mart
مرکز بازرگانی
manual exchange
مرکز دستی
centre of gravity
مرکز ثقل
centre of mass
مرکز ثقل
centres of gravity
مرکز ثقل
nerve centre
مرکز فرمان
nerve centres
مرکز فرمان
eccentricities
دوری از مرکز
eccentricities
خروج از مرکز
local center
مرکز محلی
kuk kiwo
مرکز تکواندو
outskirt
دور از مرکز
chiral center
مرکز کایرال
inversion center
مرکز وارونگی
intermediate office
مرکز میانی
eccentricity
خروج از مرکز
mid channel
مرکز کانال
nerve center
مرکز عصبی
off center
خارج از مرکز
operation center
مرکز عملیات
eccentricity
دوری از مرکز
abaxile
خارج از مرکز
computer center
مرکز کامپیوتر
centre of crest circle
مرکز خمیدگی
centre of activities
مرکز عملیات
central tendency
تمایل به مرکز
central office
مرکز تلفن
central control panel
مرکز کنترل
central city
مرکز شهر
center web
مرکز چرخ
center sleeve
مرکز مجوف
center punch
مرکز منگنه
center punch
مرکز سوراخ
symmerty center
مرکز تقارن
center of symmerty
مرکز تقارن
center of resistance
مرکز مقاومت
cryptocenter
مرکز رمز
data center
مرکز داده ها
center of mass
مرکز جرم
center of mass
مرکز هدف
county seat
مرکز بخشداری
centrifugal
گریزنده از مرکز
centrifugal
فرار از مرکز
computing center
مرکز محاسبات
communication center
مرکز مخابرات
concentric cable
کابل هم مرکز
coaxial cable
سیم هم مرکز
coaxial cable
کابل هم مرکز
concentrically
باداشتن یک مرکز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com