Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (8 milliseconds)
English
Persian
combat patrol
گشتی رزمی
fighting patrol
گشتی رزمی
Search result with all words
zipper
گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
zippers
گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
combat air patrol
هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
locap
گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
night cap
گشتی رزمی هوایی شبانه
target cap
گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
Other Matches
duty with troops
در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
combat developer
وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
combat team
گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
waiting position
ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
field services
قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
combat orders
دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
combat power
نیروی رزمی استعداد رزمی
combatcommand
فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
task forces
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
combat cargo officer
افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
combat airlift support
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
defense readiness condition
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
patrol
گشتی
patrolled
گشتی
out guard
گشتی
confusion
گم گشتی
patrolman
گشتی
patrolmen
گشتی
patrols
گشتی
feedback
گشتی
patrolling
گشتی
air guard
گشتی هوایی
end around
دور گشتی
patrol boats
ناوچه گشتی
patrol boat
ناوچه گشتی
patrolmen
پلیس گشتی
contact patrol
گشتی اخذتماس
contact patrol
گشتی تماس
inshorepatrol
گشتی مرزساحلی
inshorepatrol
گشتی ساحلی
flatfoot
پلیس گشتی
patrols
قسمت گشتی
beach patrol
گشتی ساحلی
patrolling
قسمت گشتی
patrolled
قسمت گشتی
coastal patrol
گشتی ساحلی
fanal
چراغ گشتی
patrol
قسمت گشتی
combat air patrol
گشتی هوایی
patrolman
پلیس گشتی
vessels
ناو گشتی
out guard
گشتی صحرایی
patrol car
اتومبیل گشتی
reconnaissance patrol
گشتی شناسایی
roundsman
افسرپلیس گشتی
runner
گردنده گشتی
patrol cars
اتومبیل گشتی
service craft
قایق گشتی
runners
گردنده گشتی
standing patrol
گشتی ثابت
moving screen
گشتی ممانعتی
vessel
ناو گشتی
turnscrew
پیچ گشتی
[ابزار]
barrier patrol
گشتی مامور موانع
black Marias
اتومبیل گشتی پلیس
screwdriver
پیچ گشتی
[ابزار]
barrier combat air patrol
گشتی مرزی هوایی
barrier patrol
ناو گشتی سد کننده
fire patrol
گشتی اتش نشان
black Maria
اتومبیل گشتی پلیس
end around borrow
رقم قرضی دور گشتی
scout helicopter
هلی کوپتر شناسایی یا گشتی
end around carry
رقم نقلی دور گشتی
milk walk
گشتی که شیر فروش میزند گشت
barrier combat air patrol
گشتی هوایی سد کننده راه دشمن
radar picket cap
هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
lightening bug ship
هلی کوپتر روشن کننده گشتی
air raid reporting control ship
گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
igo
علامت من پست گشتی خود راترک می کنم در درگیری هوایی
resumes
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resuming
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumed
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resume
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
epic
رزمی
epical
رزمی
combats
رزمی
combating
رزمی
combated
رزمی
combat
رزمی
epics
رزمی
combatintelligence
اطلاعات رزمی
combat vehicle
خودروی رزمی
combatdrill
تمرین رزمی
combat troops
عدههای رزمی
combat power
قدرت رزمی
combat proficiency
شایستگی رزمی
combat proficiency
مهارت رزمی
combat ration
جیره رزمی
combat readiness
امادگی رزمی
combat support
پشتیبانی رزمی
combat surveillance
مراقبت رزمی
combat team
تیم رزمی
combat trains
بنه رزمی
combatcommand
یکان رزمی
task organization
سازمان رزمی
field manual
دستور رزمی
field officer
افسر رزمی
field ration
جیره رزمی
field service
خدمات رزمی
field type
نوع رزمی
fighting load
بار رزمی
heroic verse
شعر رزمی
operational route
جاده رزمی
nonbattle
غیر رزمی
field gun
توپ رزمی
field grade
رده رزمی
field exercise
تمرین رزمی
tactical support
پشتیبانی رزمی
tactical missile
موشک رزمی
field order
دستورالعمل رزمی
field army
ارتش رزمی
field commands
یکانهای رزمی
service ammunition
مهمات رزمی
field commands
قسمتهای رزمی
field duty
خدمات رزمی
field duty
ماموریت رزمی
herioic verse
شعر رزمی
combat outpost
پاسدار رزمی
combat exercise
تمرین رزمی
c ration
جیره رزمی
combat engineer
مهندسی رزمی
non-combatants
غیر رزمی
combat efficiency
کارایی رزمی
combat duty
امور رزمی
combat duty
ماموریت رزمی
combat , echelon
رده رزمی
non-combatant
غیر رزمی
combat , echelon
یکان رزمی
readiness
امادگی رزمی
combat development
توسعه رزمی
combat crew
خدمه رزمی
non combatant
غیر رزمی
combat , elements
عناصر رزمی
combat , elements
یکانهای رزمی
combat forces
نیروهای رزمی
field glasses
عینک رزمی
damage
ضایعات رزمی
group
گروه رزمی
combat jump
پرش رزمی
combat intelligence
اطلاعات رزمی
groups
گروه رزمی
martial arts
ورزشهای رزمی
battle casualty
ضایعات رزمی
strength
استعداد رزمی
battle station
پایگاه رزمی
battle problems
مشکلات رزمی
combat formation
ارایش رزمی
strengths
استعداد رزمی
combat arms
رسته رزمی
combat support troops
عدههای پشتیبانی رزمی
field service
پشتیبانی سرویس رزمی
flyable dud
بدون امادگی رزمی
amphibious task force
گروه رزمی اب خاکی
attrition
کاهش توان رزمی
field range
میدان تیر رزمی
joint task force
گروه رزمی مشترک
jujitsu
مادر ورزشهای رزمی
fields
زمینه رزمی صحرایی
unit strength
قدرت رزمی یکان
tactical loading
بارگیری رزمی یا جنگی
field
زمینه رزمی صحرایی
readiness category
درجه امادگی رزمی
readiness category
نوع امادگی رزمی
pioneer unit
یگان مهندسی رزمی
standard
کالای جانشین رزمی
standards
کالای جانشین رزمی
epic
شعر رزمی حماسه
materiel readiness
امادگی رزمی وسایل
epics
شعر رزمی حماسه
live exercise
تمرین رزمی حقیقی
level of strength
میزان استعداد رزمی
level of strength
سطح استعداد رزمی
level of readiness
سطح امادگی رزمی
level of effort
تلاش رزمی یکان
fielded
زمینه رزمی صحرایی
field order
دستورعملیاتی دستور رزمی
conventional forces
نیروهای رزمی معمولی
epos
اشعار رزمی پیشینیان
combat support arms
رسته پشتیبانی رزمی
combat liaison
ربط و ارتباط رزمی
effective strength
استعداد رزمی موثر
combat control team
تیم کنترل رزمی
combat information center
مرکز اطلاعات رزمی
combat support troops
یکانهای پشتیبانی رزمی
condition of readiness
وضعیت امادگی رزمی
combat firing
تمرین تیراندازی رزمی
combat development
پیشرفت اموزش رزمی
combat load
بار رزمی هواپیما
combat support arms
یکان پشتیبانی رزمی
combat ready
دارای امادگی رزمی
combat service support
پشتیبانی خدمات رزمی
combat operations
مرکز عملیات رزمی
field officer
افسر رسته رزمی
combat pay
فوق العاده رزمی
tae guk
بالاترین فلسفه ورزشهای رزمی
threat study
بررسی امکانات رزمی دشمن
strengths
توان رزمی تعداد نفرات
combat resolution
پایین ترین رده رزمی
strength
توان رزمی تعداد نفرات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com